responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 307

پاكدامنى، همراه بلوغ، عقل، اسلام و آزاد بودن.

واژه احصان ريشه قرآنى(1)و روايى(2)دارد و در باره هر يك از زن و مرد به كار رفته است. به مردِ داراى احصان «مُحصَن» و به زن، «مُحصَنه» گفته مى‌شود.

از احصان به معناى اوّل در بابهاى لعان، شهادات و حدود بحث شده است.

احصان در مرد عبارت است از نزديكى كردن بالغ عاقل با همسر دائمى يا كنيز خود از قُبُل و فراهم بودن زمينه اين عمل در هر صبح و شام(3)و در زن عبارت است از وطى زنِ آزادِ بالغِ عاقل توسّط همسر دائمى و بالغ در قُبُل به مقدارى كه موجب غسل شود.(4)فراهم بودن زمينه اين عمل در هر زمان تنها در حقّ مرد معتبر است.(5)از اسباب لعان، قذف زوجه محصنه است.(6)

در ثبوت حدّ رجم زناكار، اعم از مرد و زن، احصان شرط است.(7)حدّ سُحق( --> مساحقه)در زن غير محصنه و به قول مشهور در زن محصنه، صد تازيانه است، نه سنگسار كردن(8)(--> رجم).

از احصان به معناى دوم در باب حدود بحث شده است.

از شرايط ثبوت حدّ قذف( --> قدف)مُحصَن بودن كسى است كه مورد قذف واقع شده است، مرد باشد يا زن.(9)

احضار

اِحضار: فرا خواندن و حاضر كردن.

از آن در بابهايى مانند كفالت، قضاء، حدود و قصاص سخن رفته است.

احضار در مواردى واجب است، مانند احضار مكفول از سوى كفيل پس از درخواست مكفول له(1)(--> كفالت)؛ احضار طرف دعوا، حتّى اگر قاضىِ بر كنار شده باشد، از سوى حاكم در مجلس داورى در صورت درخواست طرف ديگر به شرط امكان حضور وى.(2)از برخى قدما استثناى اهل شرف (كسانى كه داراى منزلت و موقعيت


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 307
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست