اَحداث سَنَه:پيدايى عيبهاى ويژه از زمان خريد غلام يا كنيز به مدّت يك سال.
از آن در باب تجارت بحث شده است.
پيدايش ديوانگى، خوره و پيسى در غلام يا كنيز در مدّت ياد شده، موجب ثبوت حقّ خيار براى خريدار مىشود و او مىتواند معامله را فسخ كند.
در اينكه پيدايى قَرَن (استخوان يا غدّه در فرج) يا قوز پشتى نيز چنين حكمى دارد، اختلاف است.
اگر خريدار در برده تصرّفى كند كه عين يا صفت او تغيير يابد، حقّ خيار پيدا نمىكند؛ ليكن مىتواند ارش(--> ارش)بگيرد.(1)
اِحداث قول ثالث --> اجماع مركّب
اِحداد --> حِداد
احراز
اِحراز: در حِرز قرار دادن چيزى(--> حرز)/ علم پيدا كردن(--> علم).
احرام
اِحرام:نخستين عمل مناسك عمره و حج.
كلمات فقها در تعريف احرام مختلف است: ماهيّت تركيب يافته از پوشيدن دو جامه احرام؛ نيّت و تلبيه(1)(--> تلبيه)؛ عمل مركّب از نيّت و تلبيه؛(2)آمادگى نفسانى بر ترك محرّمات تا پايان مناسك؛(3)تلبيه همزمان با نيّت حج يا عمره؛ پوشيدن دو جامه احرام و تلبيه مقارن با نيّت؛(4)صفت اعتبارى برآمده از يكى از دو سبب: التزام به ترك محرّمات يا قصد ترك آنها؛(5)تلبيه؛ آنچه بر تلبيه مترتّب مىگردد.(6)از اين موضوع در باب حج بحث شده است.
مقدّمات احرام:به قول مشهور كوتاه نكردن موى سر و ريش از اوّل ذيقعده براى حاجى و يك ماه قبل از عمره براى عمرهگزار(--> عمره)و نيز گرفتن ناخن و شارب، نظافت كردن، غسل احرام، مُحرِم