به سبب طاعت، محو و بى اثر گردد صغيره(--> گناه صغيره)و هر معصيتى كه موجب بطلان و بى اثر شدن طاعت شود كبيره(--> گناه كبيره)به شمار مىرود. ليكن اين پندار باطل است؛ زيرا مشهور اماميّه ضمن تقسيم گناه به دو قسم كبيره و صغيره، نظريّه احباط و تكفير معتزلى را باطل دانستهاند.(1)
احتباء
اِحتباء: بلندكردن دو ساق پا از زمين و جمع كردن آنها با دو دست يا پارچه و به سينه چسبانيدن.(1)
احكام آن در باب طهارت و حج آمده است.
بر زن مستحاضه واجب است بعد از وضو و غسل براى نماز ـ به قدر امكان ـ از خروج خون جلوگيرى كند كه يكى از راههاى آن، احتباء است(--> استحاضه).(2)نشستن به صورت احتباء در حال احرام و در مسجد الحرام مكروه است.(3)
احتراز --> اجتناب
احتراق
احتراق: سوختن(-->سوختن)/ كنايه از خورشيدوماهگرفتگى(-->خورشيد گرفتگى)(--> ماه گرفتگى).
احترام
احترام: حرمت نگه داشتن، ارج نهادن.
ارج نهادن هر چيز متناسب با آن است. براى مثال، احترام انسان، تعرّض نكردن به ناموس، جان و مال او، بلكه دفاع از آنها در مقابل تعرّض كنندگان است، يا حرمت داشتن قرآن، جلوگيرى از نجس شدن آن و پرهيز از هر گونه اقدامى است كه موجب هتك آن مىشود. از عنوان احترام به مناسبت در بابهاى بسيارى مانند طهارت، حج، جهاد، تجارت، مضاربه، مزارعه، عاريه، نكاح، طلاق، حدود و ديات سخن رفته است.
چيزهاى محترم را مىتوان در دو دسته ذوات و افعال قرار داد: