انسانى كه جانش محترم است، اجهاز بر او ـ در صورت بيمار يا مجروح بودن، كه اميد به بهبود او نمىرود ـ جايز نيست؛ هرچند خود وى بدان امر كند؛ از اين رو، فقها گفتهاند: اگر كسى بر ديگرى، جنايتى ـ كه موجب قتل وى مىشود ـ وارد كند و فرد دوم، كار او را تمام كند و به كشته شدن شتاب بخشد، در صورتى كه حيات وى استقرار(--> استقرار)داشته باشد، فرد دوم قاتل به شمار مىرود و قصاص بر او ثابت مىگردد و چنانچه حياتش استقرار نداشته باشد، فرد اوّل، قاتل و فرد دوم به منزله كسى است كه بر ميّتى جنايتى وارد كرده است. در نتيجه بر نفر اوّل قصاص ثابت مىگردد و نفر دوم تعزير مىشود؛ ضمن آنكه ديه جنايتش نيز بر عهده او مىآيد.(4)
اِجهاض --> سقط جنين
اجهر
اَجهَر: كسى كه چشمانش در روز نمىبيند.
از آن به مناسبت در بابهاى قصاص و ديات سخن گفته شده است.
اگر جنايتكار بر چشم اجهر آسيب رساند، قصاص مىشود؛ هرچند چشم وى سالم باشد.(1)
ديه چشم اجهر همانند ديه چشم سالم است. بنابر اين در هر دو چشم ديه كامل و در يكى، نصف ديه خواهد بود.(2)
اجير
اجير: اجاره دهنده خويش براى خدمات.
به كسى كه خود را براى انجام دادن كارى مانند بنّايى و خيّاطى اجاره مىدهد، اجير گفته مىشود. از اين رو، اين عنوان، به اجاره اعمال اختصاص دارد و از آن در باب اجاره و شهادات سخن رفته است.
اجير، به خاص(--> اجير خاص)و عام(--> اجير مشترك)تقسيم مىشود. اجير اگر عين مورد اجاره، مثلاً پارچه را از بين ببرد يا خراب كند ضامن است؛ خواه مقصّر باشد يا نباشد.(1)