responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 231

آن باشد، تحقّق مى‌يابد.(11)مشروط كردن ابراء ـ مانند اينكه ابراء كننده بگويد: به شرط آمدن زيد ابراء كردم ـ موجب بطلان آن است.(12)

احكام:ابراء، لازم است و ابراء كننده پس از ابراء نمى‌تواند از آن باز گردد.(13)اگر كسى حقّ ثابت بر ذمّه ديگرى را به وى هبه(--> هبه)كند، در اينكه اين نوع هبه، ابراء به شمار مى‌رود تا از سوى ابراء شونده نيازمند قبول نباشد، يا اينكه نوعى هبه است ـ هرچند فايده ابراء را دارد ـ تا نيازمند قبول باشد، اختلاف است.(14)

در صورت حواله، در اينكه ذمّه حواله دهنده (مُحيل) به صرف حواله ـ قبل از وصول طلب ـ برى مى‌شود يا تنها در صورتى كه طلبكار، حواله دهنده را ابراء كند، اختلاف است. قول اول مشهور است(15)(--> حواله).

اگر مضمون له، ضامن را ابراء كند، ذمّه مضمون‌عنه نيز برى مى‌شود.(16)( --> ضمان).

اگر مكفول له، ذمّه مكفول را ابراء كند، ذمّه كفيل نيز برى مى‌شود، امّا عكس آن چنين نيست(17)(--> كفالت).

ابراد

اِبراد: تأخير نماز ظهر در تابستان تا زمان كاهش شدّت گرما.

واژه ابراد برگرفته از رواياتى است كه در تابستان هنگام شدّت گرماى هوا، امر به تأخير نماز ظهر مى‌كند.(1)اين عنوان در باب صلات به كار رفته است.

از مستثنيات استحباب مبادرت به نماز اوّل وقت، تأخير نماز ظهر در شدّت گرما، تا رسيدن سايه به اندازه شاخص است. در اينكه تأخير، جايز است يا مستحب، اختلاف است.(2)برخى، حكم ياد شده را به نماز جماعتى كه در مسجد اقامه مى‌شود اختصاص داده‌اند.(3)


نام کتاب : فرهنگ فقه فارسي نویسنده : موسسه دائرة المعارف الفقه الاسلامي    جلد : 1  صفحه : 231
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست