پس از تصرّف در مال مورد معامله، لازم مىگردد. همچنين پس از تصرّف در مالى كه صاحبش از آن اعراض كرده باشد. البته بنابر قولى كه صرف اعراض مفيد زوال ملكيّت نباشد(2)(--> اعراض).
اباحه مالكى
اباحه مالكى: اذن يا اجازه مالك به تصرّف ديگرى در مالش.
تصرّف در مال كسى با اذن يا رضايت او مباح است. به اين اباحه چون از سوى مالك است، اباحه مالكى گفته مىشود، مانند اباحه خوردن غذاى ميهمانى از سوى ميزبان. به نظر برخى اباحه حاصل از معاطات(--> معاطات)بنابر اينكه مفيد اباحه باشد نه ملك، اباحه مالكى است.(1)
اين اباحه اگر از طرف مالك انشاء شود، اباحه انشايى(--> اباحه انشايى)و اگر از قراين و شواهد حالى فهميده شود، اباحه تقديرى(--> اباحه تقديرى)نام دارد.(2)
گاه از اباحه مالكى معناى ديگرى اراده مىشود كه استناد اباحه به ملكيّت است؛ به اين معنا كه براى هر مالكى انواع تصرّفات در ملكش جايز و مباح است. اين جواز مستند به ملكيّت مالك است.(3)
(--> اباحه)
اباحه مجّانى
اباحه مجّانى: اباحه رايگان و بدون عوض، مقابل اباحه معوّض(--> اباحه).
اباحه محض
اباحه مَحض: اذن در تصرف بدون تمليك(1)/ اباحه تكليفى(2)(--> اباحه).
از اباحه به معناى اول به اباحه خالص،(3)اباحه صرف،(4)اباحه مجرّد(5)يا مجرّد از ملك(6)نيز تعبير شده است. اباحه محض مفيد ملك نيست و تنها مجوّز تصرف است(7)كه با اذن صريح يا قراين و شواهد حالى حاصل مىشود، مانند غذايى كه ميزبان جلوى ميهمان مىگذارد؛(8)همچنين اباحه محض لزومآور