به آيه{يَـأَيُّهَا الَّذِينَ ءَامَنُوا أَوْفُوا بِالْعُقُودِ...}در ابواب معاملات بر اصل صحّت(--> قاعده صحّت)و نيز اصل لزوم در عقود(-->قاعده لزوم)استدلال شده است.
در معناى آيه دو قول است:
1.عمل به مقتضاى عقد، واجب است، يعنى اگر عقد، لازم است، وفا به لزوم آن و اگر جايز است، وفا به جواز آن واجب است.(1)
2.عمل به مقتضاى عقد براى هميشه واجب است و فسخ آن جايز نيست. استفاده اصالة اللزوم از آيه ياد شده، بر اساس اين قول است.(2)
برخى قائلان قول دوم، معتقدند عقود جايز به نحو تخصيص(--> تخصيص)از شمول آيه خارجاند، يعنى وفا به تمام عقود ـ چه ملكآور باشد و چه نباشد ـ واجب است، جز عقودى كه بر عدم لزوم و جواز فسخ آنها دليل وجود دارد.(3)برخى نيز معتقدند عقود جايز به نحو تخصّص(--> تخصّص)از شمول آيه خارجاند؛ زيرا مراد از عقود در آيه، عقود عهديّه (تعهّدآور) است، نه عقود جايز كه عقود اِذْنيّه ناميده مىشوند(4)(--> عقد).
عموم آيه، قراردادهاى ميان مسلمانان و كافران را نيز در صورت مطابقت با شرع شامل مىشود.(5)
آيه وصيّت
آيه وصيّت:آيه 180 سوره بقره.
آيه{ كُتِبَ عَلَيْكُمْ إِذَا حَضَرَ أَحَدَكُمُ الْمَوْتُ إِن تَرَكَ خَيْراً الْوَصِيَّةُ لِلْوَ لِدَيْنِ وَ الأَقْرَبِينَ بِالْمَعْرُوفِ حَقّاً عَلَى المُتَّقِينَ}به وصيّت بخشى از مال براى پدر، مادر و بستگان، هنگام آشكار شدن نشانههاى مرگ، دستور مىدهد.
به دليل روايات، مراد از«كُتِبَ»، استحباب وصيّت، و مراد از« خَيْراً»، مال و مراد از«مَعْرُوف»، اجحاف و ستم