آميزش، نزديكى كردن و مجامعت انسانى با انسان ديگر (مرد يا زن، در قُبُل يا دُبُر) يا با حيوان است. از آن با عناوينى مانند جماع، مواقعه، وطى، دخول، ايلاج، اتيان، و مباشرت ياد شده و احكام آن در بسيارى از بابها، مانند طهارت، صوم، اعتكاف، حج، نكاح، طلاق، ظهار، ايلاء و حدود آمده است.
آميزش به سه نوع تقسيم مىشود كه هركدام تعريف و احكام ويژهاى دارد:
1. آميزش حلال:آميزش پس از تحقّق اسباب شرعى حلّيت آن. اسباب شرعى عبارتند از: پيوند زناشويى، اعم از دائم يا موقّت(--> ازدواج موقّت)؛ ملكيّت(--> ملك يمين)و تحليل(--> تحليل).
بر دخول به مقدار ختنه گاه يا بيشتر، احكامى مترتّب مىگردد كه بر سه گونه است؛ زيرا موضوع حكم يا آميزش با همسر است يا كنيز و يا اعم از آن دو. آميزش با همسر، موجب استقرار تمام مهر(--> مهر)در عقد دائم(1)و نيز در عقد موقّت به شرط تمكين زن از شوهر در تمام مدّت تعيين شده و ثبوت عدّه(--> عدّه)مىشود و نيز تحقق بخش احصان(--> احصان)است.
اگر مردى در بيمارى منجرّ به فوت، زنى را به عقد خود درآورد، در صورتى احكام زوجيّت ـ از قبيل ارث، ثبوت مهر و عدّه وفات ـ بر آن مترتبّ مىگردد كه با وى آميزش كرده باشد و يا از آن بيمارى بهبود يابد و اگر بدون تحقق آميزش در همان بيمارى بميرد، عقد باطل خواهد بود.(2)
زنى كه به دليل سه طلاقه شدن بر شوهر خود حرام شده، پس از ازدواج با مردى ديگر و تحقّق آميزش، بر شوهر قبلى حلال مىشود و مىتواند بعد از طلاق، به عقد او در آيد.(3)
اگر كافر در حال كفر با دخترى و مادر او ازدواج و آميزش كند و سپس مسلمان شود، هر دو بر او حرام مىشوند. در صورت عدم آميزش يا آميزش با دختر تنها، عقد دختر صحيح و عقد مادر باطل است.(4)