آغل-->طويله

آغوز

آغوز: نخستين شير نو زاييده.

آغوز عبارت است از نخستين شير پس از زاييدن كه نسبت به شير معمولى زردتر و غليظ‌تر است. از آن به مناسبت در باب نكاح و قصاص سخن رفته است.

در وجوب تغذيه نوزاد با آغوز بر مادر و نيز گرفتن مزد بر آن در فرض وجوب، اختلاف است. اكثر فقها قائل به عدم وجوب آنند و بر فرض وجوب، اكثر قائل به جواز گرفتن مزد بر آن هستند.(1)نمى‌توان زنى را كه مستوجب قصاص يا حدّ قتل است بعد از وضع حمل تا زمانى كه به نوزاد خود آغوز نداده قصاص يا حدّ بر او جارى كرد.(2)

آفاق --> اُفق

آفاقى

آفاقى: ساكن دور از مكّه.

دور بودن از مكّه در تحقّق عنوان آفاقى معتبر است، امّا مقدار مسافت و دورى و نيز ابتداى آن مورد اختلاف است. مقدار مسافت بنابر نظر منسوب به مشهور، شانزده فرسنگ (48 ميل، حدود 86 كيلومتر) و بنابر قول ديگر، دوازده ميل است. همچنين در اينكه مبدأ اين مسافت مكّه است يا مسجد الحرام، دو قول است.(1)فقيهان از آفاقى به «بعيد»، «اهل آفاق» و «اهل امصار» نيز تعبير كرده‌اند. احكام آفاقى در باب حج آمده است.

بر آفاقى، حجّ تمتّع(--> حج تمتّع)واجب است. از اين رو، عدول از آن به حج اهل مكّه، يعنى قِران(--> حج قران)يا اِفراد(--> حج افراد)در غير حال ضرورت جايز نيست.(2)

بر آفاقى واجب است از يكى از ميقاتها(--> ميقات)محرم شود، مانند ذُوالحُلَيفَه براى اهل مدينه و عقيق براى اهل نجد و عراق.(3)اقامت گزيدن آفاقى در مكّه پس از استقرار يافتن حج تمتّع بر او، موجب

• (1)العروة الوثقى 2/ 535
• (1)الحدائق الناضرة 25/ 72 ـ 73 ؛ رياض المسائل 10/ 516 ؛ جواهرالكلام 31/ 273
• (2)جواهر الكلام 18/ 72
• (2)حاشية المختصر النافع/ 201 ؛ جواهر الكلام 42/ 323 ـ 324 ؛ مبانى تكملة المنهاج 1/ 214 .
• (3)العروة الوثقى 2/ 551 ـ 553