شده، با وزن يا پيمانه و يا مشاهده جايز است(--> آب).
براى آبيارى زمينهايى كه مشروب كردن همه آنها از نهر يا چشمه در يك زمان ممكن نيست، ابتدا زمين نزديك به دهانه نهر به اندازه نياز و سپس زمينهاى ديگر به ترتيب نزديك بودن آنها به نهر يا چشمه آبيارى مىشوند.(3)
آبيارى
آبيارى: آب دادن زمين، گياهان و درختان.
از آن به مناسبت در بابهاى زكات، تجارت، مساقات، نكاح و احياء موات سخن گفته شده است.
با عقد مساقات(--> مساقات)آبيارى زمين و فراهم كردن مقدّمات آن بر عامل واجب مىشود.(1)هر يك از خريدار ميوه و مالك درخت در صورت مصلحت داشتن و زيان نداشتن آبيارى براى ديگرى، مىتواند درخت را آبيارى كند و هيچ يك نمىتواند ديگرى را از آبيارى منع نمايد، مگر در صورتى كه هر دو زيان ببينند.
اگر آبيارى به زيان يكى و مصلحت ديگرى باشد، بنابر تصريح برخى، مصلحت خريدار مقدّم است.(2)در كراهت يا حرمت ترك آبيارى زراعت، درخت و مانند آن به گونهاى كه سبب از بين رفتن آنها گردد اختلاف است.(3)حق آبيارى از رودخانههاى بزرگ، مانند دجله و فرات به طور يكسان براى همه ثابت است.(4)
زكات غلاّتِ (گندم، جو، خرما و كشمش) آبيارى شده به وسيله دلو، و استفاده شده از ماشين آلات و مانند آن يك بيستم است.(5)در اينكه مالك زمين به خاطر آبيارى درخت شخصى ديگر كه در زمين او است، سزاوار اجرت مىشود يا نه، اختلاف است.(6)