صوم:روزه ماه رمضان بر زن آبستن در صورت زيان داشتن براى او يا جنينش واجب نيست، ولى بايد قضاى آن را بگيرد و چنانچه روزه براى جنين او زيان داشته باشد بايد براى هر روز يك مُدّ (حدود 750 گرم) طعام نيز به فقير صدقه بدهد. وجوب صدقه در صورت زيان داشتن روزه براى خود زن، اختلافى است.(11)در موارد وجوب پياپى گرفتن روزه، اگر زن آبستن به جهت ترس بر خود، افطار نمايد، پياپى بودن روزه او برهم نمى خورد.(12)
تجارت:جنين كنيز فروخته شده اگر عرفى كه آن را به تبع مادر داخل در معامله بداند، وجود نداشته باشد، بنابر قول مشهور از آنِ فروشنده است، مگر آنكه در معامله قيد تبعيّت شود.(13)كنيزى كه از مولاى خود آبستن شده است، اُمّ ولد محسوب مىگردد و فروش آن جايز نيست(14)( --> استيلاد).
نفقه:در وجوب پرداخت نفقه(--> نفقه)زن آبستن شوهر مرده از مال فرزندِ در رحمش ـ كه از ميّت به او ارث مىرسد ـ اختلاف است.(15)
طلاق:در طلاق زن آبستن، پاكى از حيض شرط نيست، هرچند با او نزديكى كرده باشد.(16)زن آبستنى كه طلاق بائن(--> طلاق بائن)داده شده تا زمان وضع حمل، حق نفقه و سكنى دارد.(17)
عدّه:عدّه(--> عدّه)طلاق زن آبستن، وضع حمل او است. در اينكه حمل به چه چيز تحقق مىيابد تا وضع آن، وضع حمل به شمار رود و در نتيجه عدّه به پايان رسد، اختلاف است؛ برخى، استقرار نطفه در رحم، بعضى ديگر، رسيدن نطفه به مرحله عَلَقه (خون بسته) و بعضى رسيدن به مرحله مُضغه (پاره گوشت) را در تحقّق عنوان حمل لازم دانستهاند. برخى نيز معيار را صدق عرفى عنوان حمل دانستهاند.(18)در صورت تعدّد حمل، در اينكه عدّه با نخستين زايمان تمام مىشود يا با آخرين آن، اختلاف است.(19)
عدّه وفات زن آبستن نيز وضع حمل او است؛ امّا اگر قبل از چهار ماه و ده روز پس از مرگ شوهر، وضع حمل كند، بايد تا پايان اين مدّت عدّه نگه دارد.(20)
عدّه زن شوهر دارى كه از زنا آبستن شده، سپس از شوهر طلاق گرفته، همچون