responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : آثار اسلامي مکّه و مدينه نویسنده : جعفريان، رسول    جلد : 1  صفحه : 333
نديدم اندر آن ارض مطهّر *** بجز نور فروزان زيب ديگر ميان يک ضريحي چهار مولاي *** گرفته هر يکي در گوشه اي جاي زميني کو بُدي بالاتر از عرش *** به کهنه بوريايي گشته بد فرش مکاني را که بد توأم به جنّت *** ندادندش از قنديل زينت نسيما سوي اصفاهان گذر کن *** در آن سلطان ايران را خبر کن بگو کي شاه عادل در کجايي *** از اين جنّت سرا غافل چرايي بيا بنگر بر اولاد پيمبر *** بدان رخشنده کوکبهاي انور که مسکن کرده اند در يک سرايي *** ضريح از چوب و فرش از بوريايي روان کن اي غلام آل حيدر *** فروش[1] لايق آن چار سرور ز بهر زينت آن خلد رضوان *** قناديل طلا چون مهر رخشان که از کوري چشمِ آن رقيبان *** ز زيور گردد او چون خلد رضوان چو گرديدم شرفياب زيارت *** نمودم خانه دين را عمارت وداع از تربت آن شهرياران *** نمودم سينه سوزان ديده گريان[2] اکنون قبور موجود در بقيع به صورت فضاي باز و ساده و بدون بقعه درآمده و قبرها جز نشاني ساده، به صورت سنگي که بالاي سر آنها گذاشته شده، چيزي ندارد. با اين حال، تعلق خاطر مسلمانان به مدفون شدگان بقيع سبب گرديد که همچنان قبر عده اي از بزرگانِ مدفون، مشخص باقي بماند; گرچه به مرور زمان، قبور صدها بلکه هزاران تن از صحابه و تابعين به دست فراموشي سپرده شد و قبر آنان نامشخص ماند. سفرنامه ها و کتاب هاي تاريخي که در قرون مختلف به نگارش درآمده است، حکايت از اعتناي کامل زائرانِ حرم نبوي به اين قبرستان مي کند. مسلمانان از هر فرقه و مسلک، پس از زيارت خيرالبشر به زيارت دفن شدگان در بقيع آمده و خاطره پرشکوه

[1] فرش هاي.
[2] سفرنامه منظوم حج، بانوي اصفهاني، ص 71 ـ 72
نام کتاب : آثار اسلامي مکّه و مدينه نویسنده : جعفريان، رسول    جلد : 1  صفحه : 333
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست