بعد مىفرمايند: الزام و شكست
مخاطب هر چند هدف قياس جدلى است ولى اين هدف هميشگى و دائمى نيست بلكه چه بسا قياس
جدلى از مقدمات مورد قبول و پذيرش در امور علمى و فقه و اصول و اخلاق و فنون
ادبيّه، تشكيل مىشود كه هدفش الزام و اِسكات نيست بلكه روشن شدن حق و حقيقت مىباشد.
اگرچه در خود الزام و وادار كردن به عقيدۀ حق، هم دعوت و ارشاد به حقيقت مىباشد.[2]
اين فرمايش مرحوم علامه جواب نظريۀ
آلوسى در تفسير روحالمعانى است كه قبلاً ذكر شد و گفتيم آلوسى هدف جدل را صرفاً
الزام و اِفحام خصم مىداند و مىگويد جدل كننده كارى به روشن شدن حقيقت ندارد.[3]
حضرت زهرا عليها السلام: «داعياً اِلى
سَبيلِ ربِّه بِالْحِكْمَة وَالْمَوْعِظَةِ الحَسَنة» اين در حالى بود كه پيامبر صلى
الله عليه و آله و سلم مردم را به وسيلۀ حكمت و استدلال و موعظۀ نيكو
به راه پروردگارش دعوت مىكرد».
آيت اللّه منتظرى: «در اين جملات حضرت
زهرا عليها السلام مراتب دعوت را بيان مىكند، قرآن نيز مىفرمايد: (اُدْعُ إِلى سَبِيلِ
رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ اَلْمَوْعِظَةِ اَلْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتِي هِيَ
أَحْسَنُ) يعنى راه پروردگارت - توحيد را با حكمت و موعظۀ نيكو و مجادله به
بهترين شيوه تبليغ نما. آيۀ شريفه سه مرتبه براى دعوت بيان مىكند:
1 - مرتبۀ حكمت و استدلال:
كسانى كه اهل منطق و حكمت
هستند... بايد از اين راه دعوت به خدا شوند.
2 - مرتبۀ موعظه:
با بعضى افراد نمىتوان از راه
منطق صحبت كرد بلكه عقلشان در چشمشان است