نام کتاب : جدل، استدلال و آداب مناظره در قرآن كريم نویسنده : محمدعلى خزائلى جلد : 1 صفحه : 18
مجهولِ تصوّرى مثل انسان، از
تصوّرات معلوم (مُعَرِّفِ) استفاده مىكنيم. وبراى شناخت مجهول تصديقى مثل حادث
يا قديم بودن عالم، از تصديقات معلومه (حجت و دليل) بهره مىگيريم.[1]
منطق صورى: «جدل يا استدلال؛ كشف
احكام مجهول است به وسيلۀ احكام معلوم»[2]. حجت و دليل را اصطلاحاً به اعتبار
شكلبندىِ صغرى و كبرى و صورتِ قضيه، قياس مىنامند كه در بحث اقسام قياس خواهد
آمد و اگر بحث در مورد مواد تشكيل دهندۀ صغرى و كبرى در حجّت و دليل بود، مىشود
باب صناعات خمس كه عبارتند از: (1 - قياس برهانى، 2 - قياس خطابى، [3] - قياس جدلى،
4 - قياس مغالطهاى، 5 - قياس شعرى)
ملاّ هادى سبزوارى:
فَالجدل مؤلّفٌ ممّا استهر اَوْ ما
سَالَمت مِمّن شَجر
جدل ضاعتى است كه از قضاياى
مشهورة تأليف يافته، يا از آنچه موردپذيرش مشاجره كننده است جدل يك ضاعت علمى است
كه انسان بوسيلۀ آن نيرومند مىشود. براى غلبه بر مخاطب كه از قضاياى مشهودة
و مسلّمه تشكيل يافته بطورى كه نقض و منعى متوجه آن نشود:
و جدلٌ بِنهجةٍ حَسناء ما هُوَ من
مَحمودة الآراء3
جدل به روش نيكو آن است كه از
عقيدهها و نظريههاى پسنديده تأليف يافته است. جدلِ نيكو از قضاياى مشهورۀ
حقيقى و مسلّمى كه همه مردم به آنها اعتراف دارند و آرا به بزرگان آنها را پسنديدهاند
تشكيل يافته است.