بدان كه اهل معرفت بِسْمِ اللَّهِ هر سوره را متعلق به خود آن سوره دانند؛ و از اين جهت در نظرى بِسْمِ اللَّهِ هر سوره را معنايى غير از
سوره ديگر است؛ بلكه بِسْمِ اللَّهِ هر قائلى در هر قول و فعلى با
بِسْمِ اللَّهِ ديگرش فرق دارد؛ و بيان اين مطلب به وجه اجمال آن است كه به تحقيق
پيوسته كه تمام دار تحقّق، از غاية القصواى عقول مهيمه قادسه تا منته النّهايه صف
نعال عالم هيولى و طبيعت، ظهور حضرت اسم اللَّه اعظم است و مظهر تجلّى مشيّت مطلقه
است كه امّ اسماء فعليّه است؛ چنانچه گفتهاند:
پس، اگر كثرت مظاهر و تعيّنات را ملاحظه كنيم، هر اسمى عبارت از ظهور
آن فعل يا قولى است كه در تِلوِ آن واقع شود؛ و سالك الى اللَّه اوّل قدم سيرش آن
است كه به قلب خود بفهماند كه به اسم اللَّه همه تعيناتْ ظاهر است؛ بلكه همه، خود
اسم اللَّه هستند و در اين مشاهده اسماء مختلف شوند و سعه و ضيق و احاطه و لا
احاطه هر اسمى تابع مظهر است و تبع مرآتى است كه در آن ظهور كرده؛ و اسم اللَّه
[1] هستى، با بِسْمِ اللَّهِ
الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ پديدار گشت؛ اين وجه را در معناى
«بسمله» محيى الدّين عربى در كتاب الفتوحات المكيّه؛ ج 2، ص 133 آورده است.