responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 997

موضوع: تفسير سوره نحل (20)

تاريخ پخش: 78/09/04

بسم الله الرحمن الرحيم

«الهي انطقني بالهدي والهمني التقوي»

1- فلسفه نامگذاري و يادآوري و مناسبت‌‌ها

عزيزان بحث را در آستانه ماه رمضان، يعني بعد از نيمه‌‌ي شعبان و قبل از رمضان مي‌‌بينند ايامي است كه در آن هم مناسبت نيروي دريايي و هم بسيج را داريم. اصولاً اين روزها جايگاهي دارد يا نه؟
در قرآن آياتي داريم كه: (وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ إِبْراهيمَ) (مريم /41). (وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مَرْيَمَ) (مريم /16). (وَ اذْكُرْ فِي الْكِتابِ مُوسى‌) (مريم /51).
«وَ اذْكُرْ» يعني يادت نرود، يعني هميشه بايد شخصيتها، الگوها، خاطراتشان، زنده بماند يكي از راههايي كه مردم را به خوبي دعوت كنيم اين است كه از خوبان تعريف كنيم، نام آنها را گرامي، و اسمشان را با عظمت ببريم و از آنها تجليل كنيم، و خاطراتشان را فراموش نكنيم و اين يك دعوت عملي از مردم به طرف خوبيها است.
اگر در هر شهري يك خيابان به نام امام خميني(ره) و به نام ابوعلي سينا و فلان شخصيت داشته باشيم، جامعه به آن سوكشيده مي‌‌شود. ما بايد بسيج را پاس بداريم كه در حقيقت بدنه‌‌ي عظيم جامعه است، شهداي نيروي دريايي را فراموش نكنيم. و مهمتر از همه صاحب و آقاي خود امام زمان(ع) و نيمه شعبان را فراموش نكنيم او ما را فراموش نمي‌‌كند.

2- آثار دعاي امام زمان(عج)

حديث: امام زمان (عج) فرمود: من به شما دعا مي‌‌كنم و اگر دعاي من نبود دشمنان شما را مي‌‌بلعيدند. ياد خدا، ياد نعمتها، ياد اولياء، ياد ضعفها، ياد نقاط قوت باشيم، اينها ارزش دارد و آن چيزي كه خيلي مهم است غفلت است.

3- تشبيه انسان غافل به حيوان

قرآن يك آيه دارد كه مي‌‌شود گفت تندترين تعبيرات را دارد كه مي‌‌فرمايد: (أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ) (اعراف /179) آنها مثل چهارپايان و حيوانات بلكه بدتر هستند
از حيوان بدتر چرا؟ مي‌‌فرمايد: «أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ»: آنها غافل هستند.
فكر اين نيست كه پول و جواني و استعدادش كجا مي‌‌رود، غفلت از جواني، منابع طبيعي و استعدادها از مسئوليت و مستضعفين، و اين بدترين خطر است، و لذا مكرر به ما گفته‌‌اند غافل نباشيد يادتان نرود كشور آسان بدست نيامده و يادتان نرود دشمن داريد، يادتان نرود فقرا گرسنه‌‌اند يادتان نرود جواني تمام مي‌‌شود و به پيري نزديك مي‌‌شويد، يادتان نرود سرمايه از خودتان نيست، خيلي مهم است و براي همين خاطر «قرآن» «ذكر» است، (إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّكْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُونَ) (حجر /9).
يكي از نامهاي قرآن «ذكر» است و «رسول خدا» هم ذكر است، تذكر، مي‌‌فرمايد: (وَ أَقِمِ الصَّلاةَ لِذِكْري) (طه /14).

4- امام زمان(عج) ناظر بر اعمال ما

ما بايد روز بسيج و ارتش و نيروي دريايي را يادمان نرود، و همينطور امام زمان (عج) كه هر هفته كارهاي ما را مي‌‌بيند، ما گاهي براي يك چيزي غصه مي‌‌خوريم، امام زمان(ع) همه مطالب و كارهاي ما را مي‌‌داند و ناراحت است و غيرتش هم خيلي از ما بيشتر است، او چقدر منتظر است تا خداوند به او اجازه‌‌ي ظهور بدهد پس چقدر غفلت بد است كه خداوند مي‌‌فرمايد: «أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُّ أُولئِكَ هُمُ الْغافِلُونَ».

5- هماهنگي ميان خلقت و نياز و رعايت آرامش انسان در خانه

سلسله حرفي كه ما داريم دنبال مي‌‌كنيم و جلسه‌‌ي قبل هم گفتم خودمان را براي ماه مبارك رمضان آماده كنيم، كه به جاي تلاوت قرآن به سمت تفسير و تدبر برويم، مدتي است سوره‌‌ي نحل را مي‌‌گوييم آيه 80 اين برادر عزيز بسيجي هم با صداي خوبش بخواند: (وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ بُيُوتِكُمْ سَكَناً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ جُلُودِ الْأَنْعامِ بُيُوتاً تَسْتَخِفُّونَها يَوْمَ ظَعْنِكُمْ وَ يَوْمَ إِقامَتِكُمْ وَ مِنْ أَصْوافِها وَ أَوْبارِها وَ أَشْعارِها أَثاثاً وَ مَتاعاً إِلى‌ حينٍ) (نحل /80).
خداوند از خانه هايتان مسكن آفريد، اين گفتن دارد. كه خانه‌‌ها را مسكن شما قرار داد؟ بله، حال اگر زمين سفت بود چكار مي‌‌كرديم؟ و اگر زمين شل بود بنايي در آن مشكل بود. حال نگاه نكنيد كه در كنار دريا با اسكلت و بتون آرمه ساختمان مي‌‌سازند اين براي اين زمان است قبلاً كه نبوده، و اگر سفت بود آبهاي زباله كجا مي‌‌رفت؟ و دفن مرده‌‌ها چه مي‌‌شد؟ و اگر به خورشيد نزديكتر يا دورتر بود؟ صدها ميليون نعمت و عامل بايد پيوسته شود تا زمين قابل استفاده و سكونت شود،
دكتري به من گفت مريضي داريم كه استخوانهايش بزرگ مي‌‌شود ولي رشته‌‌هاي عصبش بزرگ نمي‌‌شود و هماهنگ با رشد استخوان نيست، مرتب احساس ناراحتي دارد اينكه عصب با رشد استخوان هماهنگ باشد نعمتي است، ساق پا با هيكل با هم رشد كند، تناسبات هستي، ميليونها تناسب بايد باشد تا انسان خانه بسازد. «مسكن»: يعني محل سكينه و آرامش، پس انسان بايد در مسكن آرامش داشته باشد.

6- تحريم سلب آرامش مردم

نزديك ماه رمضان است، خيلي گفته‌‌ام باز هم مي‌‌گويم و كسي گوش نخواهد داد، جز اذان كسي حق بلند كردن صدا ندارد نه براي نماز و نه زيارت عاشورا، و نه مناجات و براي يك يا الله و نه امام زمان(ع) و نه دعاي كميل، براي هيچ عملي جز اذان، خلاص، شب براي خوابيدن است. ما مي‌‌خواهيم بنشينيم، حق با اوست كه مي‌‌خواهد استراحت كند، گرچه يك نفر باشد و آنها كه نمي‌‌خوابند ده نفر، يك نفر مي‌‌خواهد سيگار نكشد و ده نفر مي‌‌خواهند بكشند، اينجا اكثريتي نيست، حق با يك نفر است، چون حرف و كار غلط است. هميشه اكثريت ارزش نيست، پس آن ده نفر بيرون بروند يا آرام صحبت كنند، ما براي يك نفر سكوت مي‌‌كنيم. «بسمه تعالي»: بله به دليل اينكه قرآن مي‌‌فرمايد: «سَكَناً» خانه براي مسكن، سكونت و آرامش است.
خانه‌‌هاي آپارتماني و مردم آزاري، حال ندارد از ماشين پياده شود، بوق مي‌‌زند، همه اذيت مي‌‌شوند و حال آنكه او با يك نفر كار دارد، به خاطر تن پروري آرامش را از همه مردم مي‌‌گيرد هر چه آرامش را از انسان بگيرد حتي اگر مناجات و سخنراني باشد گناه است، تمام بلندگوها بايد داخل مسجد باشد.
عمه‌‌ي فلاني مرد، من چه خاكي به سر كنم، كه بايد چهار بار براي ختم و هفت و چهلم و سال زجر بكشم و بسوزم، خانه‌‌هايي كه نزديك قبرستان و حسينيه است مواظب باشند،
آرامش را گرفتن حتي به قيمت زيارت عاشورا حرام است. بعد مي‌‌فرمايد: از پوست چهارپايان براي شما خانه قرار داد، خيمه، متحرك، خانه‌‌ي سنگي براي شهرنشيني، خيمه براي صحرانشيني، و غار براي كوه نشيني كه آيه بعد به آن اشاره دارد، اين هم يك نعمت الهي است.
يكي از مشكلات همه مردم در همه دنيا براي دولتها، اشتغال است كه جوانها شغل ندارند، «الْأَنْعامِ»: چهارپايان چقدر موجب و باعث اشتغال هستند تمام كارخانه‌‌هاي لبنياتي، و چرم سازي، پشم پاك كني، پشم بافي، بافندگي، مراحل دامداري كه خود چند شاخه مي‌‌شود لبنيات و گوشت و كفش و كلاه همه را مي‌‌دهد خيمه‌‌ها هم از پوست مي‌‌شود. «أَصْوافِها»: جمع «صُوف» پشم، «أَوْبارِها» جمع «وَبَر» كرك، «أَشْعارِها» جمع «شَعْر» مو.
«مَتاعاً»: وسيله‌‌ي زندگي، از همه آنها درست مي‌‌كنيد و بهره مي‌‌بريد، ساده ننگريد، گاو و گوسفند، هيچ از آن دور ريخته نمي‌‌شود، تا قبل از نفت و گاز مردم از پهن گاو استفاده و از خون آن براي كود، و از شاخ براي ميخ، نخ بخيه دكترها از روده‌‌ي گاو است. او به ما نياز ندارد و ما به همه چيز او نياز داريم، گردن كلفتي نكنيم دوركعت نمازبخوانيم، انساني كه گاو به گردن او حق دارد، گاو با چريدن علف بدست مي‌‌آورد ولي ما اگر سايه‌‌ي گاو بالاي سرمان نباشد براي شير چكار كنيم، بشر خيلي گردن كلفتي نكنيد بياييد بنده‌‌ي خدا شويد.
خانه‌‌هايي كه قابل حمل و نقل است. خيمه «تَسْتَخِفُّونَها» خانه‌‌هاي عشايري است، چه روز ماندن، و چه روز رفتن، يكي از امتيازات اين مسكن آن است كه قابل حمل و جابجايي است خانه‌‌ي سبك، زمين نرم، چهارپايان، تغذيه، لباس و كفش و اشتغال و سرگرمي و زيبايي، همه را تامين مي‌‌كند، ساده از كنار آن نگذريد.

7- هماهنگي خلقت و نظام هستي با نيازهاي انسان و موجودات ديگر

(وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِمَّا خَلَقَ ظِلالاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنَ الْجِبالِ أَكْناناً وَ جَعَلَ لَكُمْ سَرابيلَ تَقيكُمُ الْحَرَّ وَ سَرابيلَ تَقيكُمْ بَأْسَكُمْ كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ) (نحل /81).
خداوند سايه را قرار داد براي شما از آنچه آفريده، بعضي چيزها سايه دارد، سايه هم نعمت است كه ما هيچ وقت نگفته‌‌ايم الحمدالله ما سايه داريم و در عمر نگفته‌‌ايم اگر بگيرد معلوم مي‌‌شود چه نعمتي است حديثي از اميرالمؤمنين(ع): دندانش درد گرفت فرمود: خدايا يك دندان به اندازه‌‌ي يك حبه انار است، يك استخوان به اين كوچكي درد گرفته علي را كلافه كرده حال اگر تمام استخوانهاي بدنم درد بگيرد چكار كنم.
و اين حديث معناي اين جمله از دعاي كميل است كه مي‌‌فرمايد: «يا كريم يا رب و أنت تعلم ضعفي عن قليل من بلاء الدنيا و عقوباتها » (مصباح‌المتهجد/ص‌847)
خداوند براي شما نعمت سايه و از كوهها، غارها را قرار دارد، اين غارها چه حيواناتي را حفاظت كرده كه اگر نبود نسل آنها از بين مي‌‌رفت
و نعمت لباس كه ما را حفظ مي‌‌كند، نرم كردن آهن و لباس درست كردن (زره) اين‌‌ها نعمت مادي بود، بعد مي‌‌فرمايد: «كَذلِكَ يُتِمُّ نِعْمَتَهُ عَلَيْكُمْ لَعَلَّكُمْ تُسْلِمُونَ»يعني ما براي نعمت غار تسليم شويم؟ بلكه روايت داريم: اتمام نعمت يعني ولايت، يعني رهبري و هدايت خوب، نكته‌‌اي لطيف است مخصوصا كه روز بعد از تولد امام زمان(ع) بحث را گوش مي‌‌دهيد. فرق بين كلمه «يُتِمُّ» و «اَتْمَمْتُ» چيست؟ «يُتِمُّ» فعل مضارع است يعني درآينده مي‌‌خواهم كار را تمام كنم ولي «اَتْمَمْتُ» ماضي است يعني كار تمام شد.

8- علت تغيير قبله مسلمين

پيامبر(ص) چهل سالگي به پيامبري رسيد و 13 سال هم مكه بود شد 53 سال در سن 53 سالگي وارد مدينه شد، و شد سال هجري، سال دوم هجري قبله عوض شد قبله‌‌ي اول ما بيت المقدس بود بعد شد مكه، چون يهودي‌‌ها با طعنه مي‌‌گفتند مسلمانها رو به قبله ما مي‌‌ايستند آيه نازل شد كه قبله عوض شد چرا كه يهودي‌‌ها نيش و طعنه نزنند.
(لِئَلاَّ يَكُونَ لِلنَّاسِ عَلَيْكُمْ حُجَّةٌ) (بقره /150). بعد از اينكه مي‌‌فرمايد قبله عوض شد مي‌‌فرمايد «يُتِمُّ» مي‌‌خواهم نعمت را تمام كنم.
بعد سال هشتم هجري مسلمانها رفتند مكه را فتح كردند. باز مي‌‌فرمايد. «يُتِمُّ» در آينده ولي در غدير كه پيامبر(ص) دست علي(ع) را گرفت و معرفي كرد فرمود «اَتْمَمْتُ» نفرمود «يُتِمُّ» يعني آنچه منتظر آن بوديم همين است.
رابطه بين غدير و حضرت مهدي(ع) چيست؟

9- رابطه حادثه غدير و رسالت حضرت مهدي(ع)

نكته‌‌اي فني و قرآني است توجه بفرماييد. كشاورزها گاهي دو تكه درخت را بهم پيوند مي‌‌زنند. ميوه‌‌ي جديد درست مي‌‌شود من هم دو تكه از آيات الهي را كنار هم گذاشته‌‌ام. يك مطلب جديد فهميده مي‌‌شود.
در غديرخم فرمود: (وَ رَضيتُ لَكُمُ الْإِسْلامَ ديناً) (مائده /3) امروز راضي هستم كه اسلام دين شما باشد كه در غديرخم نعمت تمام و علي(ع) به رهبري منصوب شد. و اما درباره‌‌ي امام زمان(ع) كه در نيمه‌‌ي شعبان هستيم خداوند مي‌‌فرمايد:
(وَعَدَ اللَّهُ الَّذينَ آمَنُوا مِنْكُمْ وَ عَمِلُوا الصَّالِحاتِ لَيَسْتَخْلِفَنَّهُمْ فِي الْأَرْضِ كَمَا اسْتَخْلَفَ الَّذينَ مِنْ قَبْلِهِمْ وَ لَيُمَكِّنَنَّ لَهُمْ دينَهُمُ الَّذِي ارْتَضى‌ لَهُمْ وَ لَيُبَدِّلَنَّهُمْ مِنْ بَعْدِ خَوْفِهِمْ أَمْناً يَعْبُدُونَني‌ لا يُشْرِكُونَ بي‌ شَيْئاً وَ مَنْ كَفَرَ بَعْدَ ذلِكَ فَأُولئِكَ هُمُ الْفاسِقُونَ) (نور /55).
خداوند به آنان كه ايمان آورده و عمل شايسته انجام داده وعده داده كه آنها را خليفه‌‌ي زمين كند و حكومت زمين را به دست آنان دهد و خداوند مي‌‌خواهد ديني را كه از او راضي است جايگزين اديان ديگر كند.
يك جا مي‌‌فرمايد: «وَ رَضيتُ» (در غدير) و يك جا مي‌‌فرمايد: «ارْتَضى» درباره‌‌ي امام زمان(ع) و اين دو كلمه ريشه‌‌ي لغوي آن‌‌ها يكي است يعني دين غدير و دين زمان حكومت حضرت مهدي(ع) مورد رضايت خداوند است.
يك مقداري سنگين شد آخه بحث تلويزيوني بايد مثل آب جوش باشد كه با همه معده‌‌ها سازگار باشد يك مقداري چربي و ترشي داشته باشد عطسه مي‌‌كند من آب جوش به آن اضافه مي‌‌كنم كه كم رنگ شود.
و يا به تعبيري اگر كسي رفت بيرون گفت من مي‌‌روم بلال بخورم فردا هم كه مي‌‌گويد من مي‌‌روم بيرون مي‌‌گوييم مي‌‌روي بلال بخوري؟ يا هر وقت مي‌‌رود مي‌‌پرسيم مي‌‌گويد مي‌‌روم كتابخانه بعد هم اگر او را ديديم مي‌‌گوييم مي‌‌روي كتابخانه؟ چند بار تلفن مي‌‌زند باز كه تلفن زنگ مي‌‌زند مي‌‌گوييم فلاني است. هميشه كلمات مشتبه همديگر را قلاب مي‌‌كنند.
در غدير خم كه سال دهم هجري بود و پيامبرصل الله عليه واله وسلم هم در همان سال از دنيا رفت و دوم هجري كه قبله عوض شد تا يهودي‌‌ها طعنه نزنند و هشتم هجري كه مكه فتح و بتها شكسته شد باز مي‌‌فرمايد مي‌‌خواهم در آينده نعمت را تمام كنم.
در غدير مي‌‌فرمايد حال نعمت تمام شد يعني رهبري معصوم كار آخر خداست (تكرار) ما گاهي داريم كه بايد ديد تا خواند گاهي هم داريم كه مي‌‌شود خط نخوانده را خواند، قبلاً در تلويزيون گفته‌‌ام ولي باز چون نيمه شعبان هست تكرار كنم با صلوات آقا امام زمان(ع) خيلي به گردن ما حق دارد مي‌‌ارزد كه ما كمي درباره‌‌ي او صحبت كنيم.
بارها و بارها، ده‌‌ها بار از شيعه و سني نقل شده كه پيامبر(ص) فرمود: من دو چيز گرانبها را در ميان شما مي‌‌گذارم اگر به آن دو تمسك كنيد «لَنْ تَضِلُّوا أَبَداً» (إرشادمفيد/ج‌1/ص‌176) سني‌‌ها اين حديث را از صد راه و شيعه‌‌ها الي ماشاء الله نقل كرده اند. اگر اين دو را محكم گرفتيد هرگز گمراه نمي‌‌شويد.
حال دقيقه‌‌هاي آخر عمر پيامبر(ص) است فرمود قلم و كاغذ بياوريد يك چيزي يادداشت كنم كه اگر توجه و عمل كنيد: «لَنْ تَضِلُّوا»
قلم و كاغذ نياوردند و گفتند پيامبر «العياذ بالله» بيهوده مي‌‌گويد ولي اينجا خط نخوانده را مي‌‌شود خواند كه ما از اين «لَنْ تَضِلُّوا»‌‌ي آخر همان معناي «لَنْ تَضِلُّوا» را مي‌‌فهميم كه حضرت در طول عمر ده‌‌ها بار فرمودند كه: اگر قرآن و اهل بيت(ع) را محكم بگيريد «لَنْ تَضِلُّوا» گمراه نمي‌‌شويد.
اينها كار فني و آخوندي است كه از يك كلمه مي‌‌روند سراغ يك كلمه‌‌ي ديگر نه آخوندي نيست شما هم كسي كه هر روز ساعت 7 مي‌‌رود مدرسه اگر روز ديگري او را هم«لَنْ تَضِلُّوا» ان ساعت ديدم مي‌‌گوييم لابد مي‌‌رود مدرسه. هر روز گفته «لَنْ تَضِلُّوا» يعني اهل بيت، پس آن روز هم كه فرمود ولي قلم و كاغذ نياوردند ما همان معني را مي‌‌فهميم.

10- وظيفه رهبري ابلاغ پيام حق است

نعمت مهم نعمت رهبري است.
(فَإِنْ تَوَلَّوْا فَإِنَّما عَلَيْكَ الْبَلاغُ الْمُبينُ) (نحل /82).
مردم آزادند، ممكن است يكي هزار دليل هم داشته ولي عده‌‌اي گوش ندهند ما در انقلاب امام خميني(ره) كه هر كمالي كه يك انسان (غيرمعصوم) مي‌‌تواند داشته باشد مثل سن، سابقه، سيدي، تقوا، شجاعت، ايثار، اخلاص، عرفان، فقه، اصول، تفسير، فلسفه، قلم، بيان، را دارا بود در عين حال عده‌‌اي او را رها كرده و سراغ ديگران رفتند به پيامبر مي‌‌فرمايد تو رهبر حق را بگو (معرفي كن) يك عده گوش نمي‌‌دهند، وظيفه‌‌ي تو ابلاغ است مثلاً الآن حجتي براي كسي هست كه نماز نخواند، در اين چند سال حدود ده ميليون كتاب به 8 زبان ترجمه شد اينهمه كتاب آموزش و پرورش و تلويزيون و دعوت «حَيَّ عَلَى الصَّلَاةِ »، «حَيَّ عَلَى الْفَلَاحِ» مسجد نمي‌‌رود، اگر گوش ندادند تو وظيفه‌‌اي ندارد.

11- توصيف كساني كه آگاهانه حق را انكار مي‌‌كنند

(يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها وَ أَكْثَرُهُمُ الْكافِرُونَ) (نحل /83).
عده‌‌اي نعمت خداوند را مي‌‌شناسند و مي‌‌فهمند كه حق است يك نفر كه در اين آشوبهاي تهران شناخته شد و رفت خارج سخنراني كرده و در جمعيت روي دوش عده‌‌اي گفت رهبر من فلاني است، چه شناختي از او دارد كه مي‌‌گويد رهبر من اوست و چه كمالي او دارد، خود را بدبخت كرد، بعضي‌‌ها بناي لجاجت دارند دليل عقلي ندارند.

12- انكار عالمانه و عمدي معاد

خداوند درباره‌‌ي كساني كه معاد و قيامت را منكر مي‌‌شوند مي‌‌فرمايد: هيچ كدام از آنها كه منكر هستند دليل عقلي ندارند. بلكه: (بَلْ يُريدُ الْإِنْسانُ لِيَفْجُرَ أَمامَهُ) (قيامت /5).
مي‌‌خواهد غيبت كند براي باز كردن راه مي‌‌گويد اين غيبت ندارد، تا بتواند هر چه مي‌‌خواهد غيبت كند، مي‌‌گويد اين آقا از كجا آورده تا بتواند راحت زمين را تصرف كند قيامت را انكار مي‌‌كند تا راه خود را براي گناه و عصيان باز كند.

13- اكثر مخالفان با حجاب از روي غرض و آگاهي است

آياتي در قرآن داريم كه بعضي‌‌ها خوب مي‌‌فهمند ولي لج مي‌‌كنند مثلاً: (وَ جَحَدُوا بِها وَ اسْتَيْقَنَتْها أَنْفُسُهُمْ ظُلْماً وَ عُلُوًّا) (نمل /14). در دل قبول دارد با زبان نفي مي‌‌كنند. مگر دخترهاي بد حجاب نمي‌‌دانند، حجاب براي زن كمال است؟ نمي‌‌دانند خودنمايي براي كسي كه ندارد اين لباس را بپوشد درست نيست او ناراحت مي‌‌شود؟ و براي جواني كه نمي‌‌تواند فعلاً همسري انتخاب كند، و حواس محصلي كه درس مي‌‌خواند پرت مي‌‌شود، و در تجمل گرايي فشار به پدر و مادر نمي‌‌آورد و در تحصيل فرزندان اثر نمي‌‌گدارد؟ و فقرا و خانواده‌‌هاي فقرا را ناراحت نمي‌‌كند؟ و كمك به فرهنگ غرب نيست؟ ممكن است ندانند، ولي با اين بيان من بدانند، كسي نمي‌‌داند كه رفيق خوب در مسجد است.
آقاي رحيميان (رياست محترم بنياد شهيد): آمار گرفته‌‌ايم 90% از آنها كه جبهه رفته و جانفشاني كرده‌‌اند تربيت يافتگان مسجد هستند. از فرهنگسرا و پارك كم جبهه مي‌‌روند، نمي‌‌گوييم نيست ولي آمار مسجد بيشتر است، همه نيروها صرف مسجد شود، اگر پاركي مي‌‌خواهيم احداث كنيم كنار مسجد، مي‌‌توانيم همه كارها را رنگ الهي بدهيم، شيرجه مي‌‌روي قصد غسل جمعه و آبي كه به صورت مي‌‌ريزي قصد وضو، و چادر براي خانم روز تولد حضرت زهرا(س) افطاري بده هو ثواب افطاري و هم مهماني كرده باشي.
امام صادق(ع) فرمود: والله رهبران حق و نعمت خدا ما هستيم (يَعْرِفُونَ نِعْمَتَ اللَّهِ ثُمَّ يُنْكِرُونَها) (نحل /83) ما را مي‌‌شناسند ولي انكار مي‌‌كنند اينها ما را مي‌‌شناسند، يعني معاويه علي را نمي‌‌شناخت، و يزيد امام حسين(ع) و هارون موسي بن جعفر(س) و مامون امام رضا(ع) را، مي‌‌شناسند ولي انكار مي‌‌كنند (وَ هُمْ كارِهُونَ) (توبه /48) روزي يك سلام به حضرت مهدي(ع) بدهيد، گرچه فارسي «السَّلامُ عَلَيْكَ يا مَهْدِي» صدقه براي سلامتي امام زمان(ع)، چون همانطور كه: خداوند مي‌‌فرمايد (فَاذْكُرُوني‌ أَذْكُرْكُمْ) (بقره /152) ياد من باشيد تا ياد شما باشم.
اولياء خدا هم اينچنين هستند ياد حضرت مهدي(ع) باشيم او هم ياد ما هست، چراغاني‌‌ها و توسلات اثر دارد، دعاي «اللَّهُمَّ كُنْ لِوَلِيِّكَ» بسيار دعاي خوبي است كه الحمدالله در سايه انقلاب اسلامي حل شد ما نيمه شعبان و روز بسيج و نيروي دريايي را تبريك مي‌‌گوييم.
خداوند به آبروي مهدي و اجدادش و جدش و مادرش و پيغمبر و اهل بيت معصومين(ع) ما را از بهترين يارانش قرار بده. دين ما، دنيا، كشور، رهبر، دولت، نسل، ناموس، آب و خاك، عقائد و افكار ما را در پناه حضرت مهدي(ع) حفظ كن و ما را مشمول دعاهاي آن حضرت قرار بده. يارانش را ياري و دشمنانش را خوار فرما و ما را از زمينه سازان حكومتش قرار بده.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 997
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست