responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 570
«بسم الله الرحمن الرحیم»
«الحمد لله رب العالمین و صلی الله علی سیدنا و نبینا محمدو علی اهل بیت الطیبین الطاهرین الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی».

ماه رمضان امسال 82 بحث مان بحث اینست که راه مستقیم کدام است که ما روزی 10 مرتبه توی نماز می‏گوئیم «اهدنا الصراط المستقیم» خدایا ما را در راه مستقیم قرار بده راه مستقیم اوصاف چه دعایی است که واجب است توی نماز بخوانیم چون اگر از راه مستقیم… اگر از حرکت در راه مستقیم مهمتر داشتیم اگر دعایی از این دعا مهمتر بود خدا آن دعا را در نماز قرار می‏داد در تمام نماز ما دعایی که واجب است ما بخوانیم «اهدناالصراط المستقیم» است که توی سوره حمد است دعای دست هم دعا هست اما مستحب است دعای واجب همین است یعنی واجب است همه مسلمانها بگویند «اهدنا الصراط المستقیم» این پیداست راه مستقیم یک چیزی است که واجب واجب است همه این هم روزی 10 بار شبانه روز. جلساتی راجع به «اهدنا الصراط المستقیم» صحبت کردیم. راه مستقیم راه اعتدال راه معتدل نه تند نه کند نه افراط نه تفریط.
موضوع بحث ما اینست پس موضوع در جستجوی راه مستقیم (نه افراط و تندروی نه تفریط و کندروی) راه اعتدال این راه اعتدال خیلی مهم است اعتدال در گفتگو در غذا خوردن در مسافرت در قهر در آشتی در تجارت در عبادت در ورزش آدم میزان باشد بچه که هست معتدل به دنیا بیاید حالا این بچه اگر کله‏اش بزرگ بود شکمش بزرگ بود پایش بزرگ بود هر جای او نامیزان باشد نامیزان است انسان معتدل.

محبوبیت افراد معتدل نزد خداوند

راجع به اعتدال اهمیت اش برایتان مطالبی بگویم: 1-محبوب خدا بودن، محبوب خداوند بودن قرآن آیه‏ای داریم می‏فرماید« ان الله یحب المحسنین» خداوند محسنین رادوست دارد آنوقت محسنین تفسیر شده به مقتصدین اقتصاد یعنی میانه روها توی قرآن آیه داریم «ان الله یحب المحسنین» خدا نیکوکار را دوست دارد نیکوکار را یکی از معانیش گفته‏اند آدمهایی که نه افراطی نه تفریطی نه پرحرف هستند نه «صم بکم» معتدل. روایت مقتصدین بحار ج 97 ص 168 سیره نبوی است اثر دوم اینست که اعتدال اعتدال راه انبیاست چون داریم که «سنة القصد، سنة القصد» قصد یعنی اقتصاد یعنی میانه روی قصد، سنت پیامبر میانه روی است. روایت داریم ساعاتتان را ساعاتی بگذرانید برای عبادت ساعاتی را برای کار ساعاتی را برای دیدو بازدید دوستان ساعاتی را برای تفریح لذت، لذت غیرحرام امام رضا (علیه السلام) فرمود ساعاتتان را برنامه ریزی کنید برنامه داشته باشید توی کارتان آفرینش برنامه دارد «سبح اسم ربک الاعلی* الذی خلق فسوی* و الذی قدر»… قدر یعنی تقدیر یعنی اندازه‏گیری. خوابتان به اندازه باشدخوراکتان به اندازه باشدتحصیل تان مطالعه تان خوب روایتی داریم «طریق القصد» راه ما میانه روی است شاخه‏ای از وحی است حدیث داریم که «الاقتصاد جزء من خمسه و اربعین جزء من النبوه» اگر نبوت را 45 قسم اش کنی یک قسم از نبوت… یعنی آدمهایی که…برنامه دارند برنامه داشتن یعنی برنامه درست داشتن برنامه معتدل داشتن یک چهل و پنجم نبوت است. به خیر می‏رسد انسان حدیث داریم «اذا راد الله بعبد خیرا الهمه الاقتصاد» خدا یک کسی را که دوستش دارد به ذهنش می‏اندازد که کارهایش معتدل زندگی کند. اینهایی که معتدل نیستند اینها را خدا دوستشان ندارد هر کسی خدا دوستش دارد به او حالتی می‏دهد که معتدل باشد می‏خواهد بخندد خوب بخند همچین قهقهه می‏خندد تا 7 تا خانه صدایش می‏رود بعضی هم انگار که یک ده دقیقه دیگر اعدامش می‏کنی همینطور نشسته بعضی‏ها صبح تا شام از این خانه می‏رود آن خانه از آن خانه می‏رود…. همچین دائما دوره گرد است افرادی هم هستند ماه به ماه از خانه بیرون نمی‏آیند هر دوی آنها گیر هستند افرادی همیشه در سفر هستند افرادی هیچ سفر نمی‏کنند افرادی همه شان میهمانی می‏کنند و میهمانی می‏روند افرادی هیچکس خانه شان میهمانی نمی‏کنند این نامیزان بودن خیلی…

زندگی شیرین در گرو اعتدال در زندگی‏

حدیث داریم هر که خدا دوستش دارد به او الهام می‏کند که زندگی ات را برنامه ریزی داشته باش زندگی شیرین «علیک بالقصد» حدیث داریم میانه رو باش «فانه اعون الشی علی حسن العیش» اگر میانه رو باشی زندگی ات شیرین است پشیمان نمی‏شوی اصلا حدیث داریم بازاری‏ها و مردم سرمایه شان را در چند راه خرج می‏کنند اگر هرچه پول داری طلا خریدی خوب طلا دزد ببره نابود می‏شود همه پولهایت مزرعه بود قنات خشک بشود… نابود می‏شوی تمام پولت کشتی شد غرق شد فلجی. تمام عشق ات به یک نفر بود طرف بمیرد شما هم سکته می‏کنید حدیث داریم که پولتان هم که توی جیب است هر مقداری از آن را توی یک کیسه بگذارید که اگر دزد یک جیب را زد یک جیب دیگر پولی داشته باشی قنات خشک شد چهار تا سکه داشته باشی سکه هایت دزد برد یک قناتی داشته باشی همه را بردند یک قالی توی خانه داشته باشی این رفیق ات قهر کرد یک رفیق دیگر داشته باشی این برق رفت برق اضطراری داشته باشی توی این رشته موفق نشدی رشته دیگری باشد افرادی که تمام مطالعاتشان مثلا راجع به… یک موضوع است حالا مثلا متخصص یک رشته شده آن رشته الان بازار ندارد همینطور فلج نشسته عمری تحقیق کرده ولی چون مشتری ندارد یک محقق فلج و فشل توی خانه نشسته چون هیچ هنر دیگری ندارد.
اینکه انسان باید استعدادهایش را یک جوری برنامه ریزی کند که اگر در یک رشته موفق نشد رشته دیگر بتواند یک کاری… یعنی هیچوقت بصورت یک عنصر فشل نباشد حالا اگر نفت ایران خش شد چی؟ ایرانیها باید بمیرند نباید اینطور باشد که ما باید اقتصادمان، تجارتمان، جهانگردیمان باید همینطور یک جوری باشد که کسی نتواند مثلا با بستن گندم ایران بشکند با نمی‏دانم مسئله نفت مان آمدند اعتصاب کردند نفت ایران را نخریدند آنوقت باید ایران تسلیم همه ابرقدرتها بشود؟ طراحی و برنامه ریزیتان جوری باشد که کسی نتواند شما را بشکند وقتی شما زندگی تان عزیزید و زندگی تان شیرین است که استعدادهایتان را جوری برنامه ریزی کرده باشید که… برنامه ریزی، اندازه‏گیری. اگر می خواهید زندگی تان شیرین باشد و ابر قدرتی و طاغوتی نتواند شما را فشل کند حالا خانم شما خدایی ناکرده مریض شد یا رفت مسافرت مرد همینطور توی خانه می‏نشینید تا یک کسی یک ساندویچ دستش بدهد اصلا جز چای دم کردن هیچ هنری ندارد تخم مرغ بلد نیست درست کندخوب… بنایی هم همینطور است ما می‏توانیم طراحی بنایی مان جوری باشد که از این خانه استفاده‏های متعدد بشود کرد.

اعتدال در خوراک و پوشاک‏

سلامتی بدن «علیکم بالقصد» اگر شما در خوردن میانه رو بخورید نه کم خوری نه پرخوری یک شعر هست که از حلق ات چیه؟ نه چندان بخور که از دهانت برآید / نه چندان که از ضعف جانت برآید. حالا… حدیث داریم می‏گوید «اصح للبدن» اگر در غذاخوردن معتدل بودید بدنت سالم‏تر است توفیق عبادت بیشتر داری اصلا آدم پرخور زود هم خوابش می‏گیرد برای مطالعه برای عبادت «اعون العبادة». آدم اگر در کارهایش میانه رو باشد سرمایه‏اش رشد پیدا می‏کند حدیث داریم «الاقتصاد ینمن قلیل» میانه رو بودن اعتدال ینمی، نمو یعنی کم را زیاد می‏کند حدیث دیگری داریم «ینمی الیسیر» کم زیاد می‏شود کم‏ها رشد پیدا می‏کند اگر اعتدال باشد رشد… راه خودسازی، حدیث داریم هر که می‏خواهد خودسازی… «اذا رغبت فی صلاح نفسک» اگر کسی دوست دارد خودش را… اصلاح کند «فالیک بالاقتصاد» کارات را اندازه‏گیری کن میانه رو باش تحصیل، عبادت، آشتی، قهر، ورزش، رفاقت تمام کارهایت یک اندازه نگویند آقا شورش را در آوردی. آقا 10 دقیقه جوک گفتید خندیدیم بس است دیگر حالا دو تا حرف حسابی بزنیم سه ساعت چرت و پرت می‏گویند کله‏اش خالی است سوادی ندارد اطلاعاتی ندارد ولی 3 ساعت هرچه چرند و پرند است یاد می‏گیرد. خوب بله تفریح می‏خواهی بکنی بسم الله خوب 10 دقیقه او یک طنزی گفت خندیدید آن هم سرجا… کافی است آقا 10 دقیقه بس است حالا دو تا حرف حسابی بزن ببینیم خسته شدید حالا بگو دو مرتبه یک جوک بگو ببینیم که بصورت یک دلقک در نیایید
حدیث داریم «ان هذا الدین متین» دین اسلام دین محکمی است «فدخلوا برفق» با نرمش وارد اسلام بشوید… اسلام را خشن معرفی نکنید «و لا تکرهوا عبادة الله علی عبادالله» سخت نگیرید بر خودتان حتی حدیث داریم اگر حال دعا ندارید کم دعا بخوان لازم نیست مثلا این دعا را تا آخر بخوانی یک 10 دقیقه یک ربع هر چه حال داری بخوان آن مقداری که دل ات آمادگی دارد همان مقدار را بخوان فشار نیاور بر خودت آن نماز واجب 3 دقیقه 5 دقیقه آن حسابش جداست در مستحبات ببینید اگر میل دارید.

اعتدال میان دنیا و آخرت‏

«لیس منا من ترک الدنیا لاخرته و دینه لدنیا» اگر کسی دنیا را رها کند صبح تا شام دنبال آخرت برود از ما نیست و به عکس اش هم از ما نیست تعادل… «واقصد یا بنی فی معیشک» لقمان به پسرش گفت پسرجان زندگی ات را میانه قرار بده «والیک فیها بالا مراد ائم» کارت را همیشه انجام بده ولی مقتصد باش نه شتاب نه کندی نه سکوت نه پرحرفی البته یک جاهایی دیگر نمی‏شود میانه روی کرد وقتی دشمن حمله کرده آنجا نمی‏گوید نه حالا شما فعلا 2 ساعت جبهه باش بس است می‏گوید بابا دشمن آمده توی خانه «واعدوا لهم ما استطعتم» «استطعتم» یعنی آنچه در توان داری بعضی جا باید دیگر تا آخرین درجه اینجا دیگر میانه نیست گاهی انسان باید خودش را فدا کند اصلا اعتدال اینست معنایش حسین فهمیده که چهره نمونه یک محصل انقلابی است که امام (رحمه الله علیه) فرمود رهبر من این نوجوان 13، 14 ساله است خوب افتخار دانش‏آموزان ایران است گر چه خوب آموزش و پرورش دانش‏آموزان سی و پنج شش هزار تا شهید دادند و الان هم الحمدالله میلیونها عضو، چند میلیون عضو دارد خدا را شکر اما ببینید ما یکوقت اگر خطری برای ما پیش آمد آنجا دیگر، اعتدال آنجا اینست که… یعنی در کربلا اعتدال اینست که امام حسین (علیه السلام) حتی علی اصغرش (علیه السلام) را بدهد اینکه می‏گوییم اعتدال در شرایط عادی است در شرایط عادی اعتدال است اما یکوقت وظیفه انجام می‏دهد که انسان اصلا… از خواب بیدار شده دید سحری نخورده اگر در خطر واقع نمی‏شوی باید مثلا سحری نخورده هم روزه بگیری ولو حالا خطر در حد ضعف طوری نیست. خوابم می‏گیرد ضعفام می‏گیرد طوری نیست رنگ هم زرد بشود طوری نیست خطر نیست رنگ زرد و بی حالی اینها خطر نیست یک سری جاها انسان باید هر چه دارد بدهد.
 خلاصه می‏خواهم بگویم اعتدالی که می‏گوییم معنای اعتدال هرجایی یک جوری است هر جایی اعتدال یک جوری است. شبهای عادی ما داریم که چند ساعت بخواب اما در سال چند شب گفته‏اند شب تا صبح احیاء باش آن شب قدر حسابش جداست. زمین مسطح است البته یک گوشه هایی از زمین یک قله‏هایی دارد یک دره هایی دارد آن حساب قله‏ها و دره‏ها جداست که آن هم در نظام کل اعتدال است یعنی این زمین لرزه‏ای که می‏شود اگر این کوهها بلند نباشد این گذاختگی مغز زمین دائما هی زمین را می‏جنباند و لذا قرآن می‏گوید که ما این کوهها را قرار دادیم که داغی درون زمین البته داغی درون زمین اش از من است جمله قرآن اینست که… کوه‏ها را قرار دادیم که این زمین… شما را نلرزاند «ان تمید بکم» شما را… یعنی کوهها را با اینکه آدم نگاه می‏کند ناهماهنگ است نامتعادل است آنها هم در کل حساب که می‏کنیم با حرکت زمین با گداختگی درون زمین می‏بینیم این دیگی که می‏جوشد و این سینی در دیگ است این سنگ باید روی این سینی باشد و گرنه گداختگی آب داغ سینی را همه‏اش را زندگی را فشل می‏کند. ممکن است یک جایی سرد سرد باشد یک جایی داغ باشد منتهی همان سردیها و داغی‏ها در جمع که جمع شد می‏شود متعادل. اگر کشور نیاز به یک آرامش دارد توی این آرامش یک عده‏ای باید شبها لب مرز بیدار باشند درست است برای آنکه بیدار است بی خوابی می‏کشد ولی آن بی خوابی ضربدر خواب مردم آنوقت جمع می‏شود جمعیت متعادل بنده‏ای که بحثی که برای شما می‏کنم ساعت‏ها مطالعه کردم حدیث جمع کردم برای من چند ساعت طول کشید اما شما پای تلویزیون 4 تا حدیث من را گوش می‏دهید شما نان می‏پزید من می‏خورم من حدیث گوش می‏دهم یاد می‏گیرم یاد شما می‏دهم یعنی همه همدیگر را… کمبودهای همدیگر را آن جبران می‏کند آن برای آن بنایی می‏کند آن برای او تجاری می‏کند او برای… می‏کند او شیرینی پزی می‏کند او رانندگی می‏کند او مکانیکی می‏کند او پزشکی می‏کند یعنی ممکن است یک کسی صبح تا شام توی اتاق عمل بایستد یک پزشک ممکن است 14 ساعت روی پا بایستد برای عمل جراحی این 14 ساعت روی پا ایستادن برای پزشک تعادل 14 ساعت روی پا می‏ایستد برای شخص پزشک تعادل نیست اما برای جمع جامعه سالم تعادل است. حسین فهمیده خودش… خودش را فدا کرد اما برای یک نسل یعنی بعد از حسین فهمیده ایران به آمریکا گفت ما این هستیم ما این هستیم عزت ایران آمد بالا خودش رفت پایین ولی عزت آمد بالا.
گاهی بچه را بابا و ننه دستش را می‏گیرد پدر می‏خواهد متعادل راه برود اینجا هی یواش یواش راه می‏رود از حالت طبیعی تعادل کم کرده اما عوض اش بچه را راه رفتن یادش می‏دهد بچه را رشدش می‏دهد یعنی گاهی کند می‏رود تا آن رشد کند مثل معلم، معلم سواد زیادی دارد می‏آید سرکلاس هی مطلب را با مثل پایین می‏آورد با ضرب المثل پایین می‏آورد جلسه را گرمش می‏کند یعنی هی مسئله را هی نازل می‏کند نازل می‏کند تا بچه بفهمد بچه که فهمید می‏آید بالا یعنی گاهی معلم باید بیاید پایین تا شاگرد برود بالا باران باید ببارد بیاید پایین خورشید با نورش بیاید پایین تا بخار برود بالا باران باید بیاید پایین تا برگها، مواد غذایی برود به برگها برسد یعنی این بده بستان‏ها در جمع آدم وقتی نگاه می‏کند می‏بیند تعادل توی آن هست.
 امیرالمومنین (علیه السلام) توی نهج البلاغه می‏فرمایند: «ماد القامه قصیرالهمة» یک کسی قدش بلند است همت اش کوتاه است خط اش خوب است صدایش بد است صدایش خوب است خط اش بد است خط و صدایش خوب است هوش اش کم است خط و صدا و هوش اش خوب است نمی‏دانم… همینطور یک جوری است که مثل گوشت ماهی هر گوشتش را می‏گیری یک استخوان دارد نه همه تلخی هایش یک سمت است.

اعتدال در آفرینش‏

همان زنبور عسل هم عسل دارد هم نیش گاهی هم ما نمی‏فهمیم مثلا این در هستی نقش اش چی چیه؟ ولی کارشناسان محیط زیست مثلا می‏گویند اگر این پرنده نباشد این حشره در دنیا زیاد می‏شود ما خبر هم نداریم فکر می‏کنیم مثلا حالا این ملخ فایده‏اش چیه؟ ما نمی‏دانیم توی عالم هستی چه خبره یک حیوان کوچکی کرم ریزی تکان می‏خورد توی خاک یکی از بندگان خدا نگاه کرد و گفت حالا مثلا این فایده‏اش چیه به خدا گفت خدایا اگر این را خلق نمی‏کردی چی می‏شد؟ اصلا اگر این نبود چی می‏شد چه فایده‏ای دارد خطاب آمد که دفعه اول ات است یک همچین سوالی کردی این کرم تا حالا 10 بار از من پرسیده خدایا اگر تونبودی چه می‏شد یعنی این ولی خدا ما ممکن است ما نفهمیم مثلا حالا…
اجمالا اصل تعادل «بالعدل قامت السموات و الارض» تعادل باید باشد آن مقداری که بچه ضعیف است عوض اش مادرش مهر دارد مهر مادر باعث می‏شود که ضعف بچه جبران بشود ترکیباتی که غذایی که خدا تعیین کرده تعادل دارد بعضی وقتها هم به ما گفته تو تعادلش را همچین کن مثلا به ما گفته تخم مرغ می‏خوری با پیاز بخور حدیث داریم با دو چیز پیاز بخورید یکی تخم مرغ یکی برنج حالا این برنج و تخم مرغ چه کمبودی دارند که با پیاز جبران می‏شود (یا مثلا داریم گردو مکروه است پنیر هم مکروه است اما پنیر و گردو با هم خوب است گردو گران است نان چای شیرین بخور لازم نیست نان و پنیر بخوری یک مشما نان و چای شیرین بخور اما آن روزی که می‏خوری گردو و پنیر را با هم بخور برای اینکه حدیث داریم پنیر خالی مرض است گردو خالی هم مرض است ولی با هم که شد دواست یعنی به ما گفته‏اند اینها را خودت متعادل کن. اصلا تمام پزشکهای عالم برای تعادل است این آقا قندش رفته بالا آن چربی اش رفته بالا آن نمی‏دانم…
 تمام این ناهماهنگی‏ها و عدم تعادلها، دنیای پزشکی یعنی دنیای تعادل یعنی بیایند این مریض ببینند آزمایش کنند کمبودها و ضعف هایشان را میزان کنند. در جامعه ما خیلی نامیزانی هست بعضی‏ها هر چه غربی است با هر چه غربی است مخالفاند اول انقلاب که بود توی خیلی از خانه‏ها از این مستراح فرنگی بود ای ده بزن بشکن حالا همانکه زده شکسته حالا خودش، خودش و خانمش و مادرش… یعنی فکر می‏کردی حالا اگر آمریکا بده مثلا حالا این دستشویی فرنگی اش هم باید بشکنیم بعضی‏ها با هر نوع… با هر چیزی مخالف هستند آخر این چه قیافه‏ای است مرده شور ترکیب ات را بکشد من خوشم نمی‏آید مگر تو… میزان هستی اسلام این را حالا… حرام نکرده چیزی که اسلام حرام نکرده شماچرا اینقدر حساسیت نشان می‏دهی.

اعتدال در انجام دستورات دینی‏

خیلی وقتها به خود بنده می‏گویند آقای قرائتی همچین بگو همچین بگو می‏گویم آقا ببخشید این حرامه؟ وقتی یک چیزی حرام نیست ما چرا حلال خدا را بر مردم حرام کنیم (سلیقه‏ای که نیست که یخچال روزی که آمده بود می‏گفتند حرام است چون اسراف است بعد از یک مدتی که شد گفتند اسراف نیست ولی جزو تجملات است یک مدتی که شد دیگر جزو تجملات نشد جزو مباهات شد یک مدتی که گذشت جزو مستحبات شد الان یخچال جزو واجبات است ببینید وقتی دین سلیقه‏ای می‏شود این رقمی می‏شود ازحرام می‏رسد به واجب خوب اینکه نشد که) اینطور نیست که حالا هر چیزی نو است بگوییم حرام است بنابراین بعضی‏ها با هر چیز غربی مخالف هستند غلط است این کار حتی قاشق، با قاشق نمی‏خورد از بلندگو استفاده نمی‏کند پشت دوربین نمی‏آید اجازه نمی‏دهد حرفهایش را ضبط کنند از بلندگو… یک مشت این رقمی هستند که هر چی غربی اند.
بعضی‏ها هم با شرق مخالف هستند هر چه شرقیاند این افراط و تفریط قرآن پیغمبر فرموده ببینید من دارم می‏روم دو چیز بین شما هست یکی قرآن یکی اهل بیت همه چیزهایتان را با قرآن و اهل بیت تطبیق بدهید با این خودتان را… تعادل خودتان را حفظ کنید دیدید اینهایی که روی نخ راه می‏روند یک چیز دست می‏گیرند یک چوب این چوبی که دست می‏گیرند این چوب اینها را تعادل می‏کند با قرآن و اهل بیت خودتان را تعادل کنید این تعادل خیلی مسئله مهمی است. یکی در لباس اش به قدری خودباخته است اصلش دیگر نمی‏داند کجای بدنش چه لباسی می‏خواهد یعنی واقعا بدترین لباس را می‏پوشد از نظر اینکه خودش در عذاب است می‏گوییم آقا در عذاب نیستی؟ می‏گوید چرا خیلی هم اذیت می‏شوم ولی حالا دیگر چه کنم مد است. مثلا شلوارش تنگ است رانش توی آن تنگ افتاده می‏خواهد بنشیند اذیت می‏شود آنوقت ساق پا که باریک است پاچه‏اش را گشاد دوخته یعنی برای باریکه گشاد دوخته برای کلفته تنگ دوخته ران کلفت اش را تنگ می‏دوزد ساق باریک را گشاد می‏دوزد می‏گوییم آقا این چه شلواری است می‏گوید حالا دیگر مد است خودت نمی‏دانی کجای بدن‏ات چه لباسی می‏خواهد یعنی ببینید بعضی این رقمی هستند که… یک جوان خودش خودش را دوست دارد می‏گوید آقا من این قیافه را دوست دارم چون از این قیافه خوشم آمده می‏خواهم قیافه‏ام را اینطوری درست کنی یک کسی نه می‏رود آرایشگاه می‏گوید اینجای من را ژاپنی اینجا را فرانسوی اینجا را آلمانی اینجا را… اگر خودش تشخیص بدهد ما پیشانی اش را می‏بوسیم می‏گوییم خوب درود بر این جوانی که فکر کرد بر اساس فکر این قیافه را پسندید این خیلی خوب است اما بعضی وقتها هیچ دلیلی هم ندارد می‏گوید نمی‏دانم چرا حالا ببینیم چی می‏شود یعنی حتی دیده شده افرادی در نگه داشتن چوب کبریت از خودشان اراده ندارند مثلا سیگار روشن می‏کند چوب کبریت اش را همچین نگه می‏دارد می‏گوییم آقا شما تا دیروز چوب را همچین می‏کردی چرا امروز همچین نگه داشتی می‏گوید ندیدی توی فیلم چوبه را همچین نگه داشت یعنی در نگه داشتن چوب کبریت دیگر اختیار… بی اراده… پوک پوک است نسل پوک یعنی نسلی است که یک راهی را می‏پذیرد من می‏گویم نه شرقی نه غربی ولی اگر چیزی خوب است هم از شرق یاد بگیرید هم از غرب «اطلبوا العلم ولو بالسین» یعنی چه؟ یعنی برو چین چیزی یاد بگیر.

اعتدال در برخورد با شرق و غرب‏

خوب زمانی که پیغمبر (صلی الله علیه و آله) می‏فرماید بروید چین چیزی یاد بگیرید ما چین چه چیزی می‏خواستیم یاد بگیریم یعنی اگر شرق و غرب چیز خوبی داشت ولو به ثریا حدیث داریم ولو بلاصین حدیث داریم ولو به ثریا حدیث داریم گر چه توی موج دریا ما باید در آموزش هم شرقی باشیم هم غربی اینکه می‏گویند نه شرقی نه غربی یعنی در سیاست شرق زده نباشید غرب زده هم نباشید اما در استفاده‏های علمی هم از شرق استفاده کنید… مثل اینکه می‏گوییم یخ زده گرمازده درست است نه یخ زده نه گرمازده اما هم از… یخ استفاده می‏کنیم هم از حرارت اما یخ… از یخ استفاده می‏کنیم اما یخ زده نیستیم از علوم غرب استفاده کنیم غرب زده نیستیم منتهی یک جوری هم نباشد که علوم خودمان هم یادمان برود ما باید هنر معماری قدیم را بلد باشیم معماری جدید هم مثلا این سقف‏های گنبدی این ساختمانهای سنتی را بلد باشیم برج هم بلد باشیم بسازیم طب قدیم بلد باشیم طب جدید هم اضافه کنیم غذاهای قدیمی را بلد باشیم غذاهای جدید را هم اضافه کنیم نه که خود باخته جوری باشد که آنچه بلدیم تحقیر کنیم گیوه بافی را فراموش کنیم. آنچه خودمان داریم فراموش نکنیم خودمان علم داشتیم صنعت داشتیم ساختمانهای خوبی که ما داریم خیلی جاها ندارند غذاهای لذیذی که ایرانیها می‏پزند خیلی کشورها ندارند حالا مثلا بلژیک شیرینی اش خیلی قشنگ می‏شود حضرت عباسی بیایید بین گز اصفهان و سوهان قم و باقلوای یزد پهلوی هم بگذارید ببینید واقعا شیرینی ایرانی کم دارد که همچین تو… توی شیرینی هم تو باید ببینی بلژیک چی چی می‏خورد خیلی وقتها یک جوری است که می‏فهمیم غذای ایرانی خوشمزه‏تر است اما دل مان خوش است که مثلا فرض کنید که…

اعتدال در برخورد با سنت‏ها و نوآوری‏ها

می‏فهمیم لباس ایرانی راحت‏تر است اعتدال یعنی نه باهر چه غربی است مخالف باشیم نه با هر چه شرقی است نه با هر چه تجدد است مخالف باشیم نه با هر چه سنت گرایی اینها همه‏اش افراط و تفریط است بعضی‏ها مثل سرمایه‏داری اصل را می‏دهند به سرمایه بعضی‏ها به سرمایه فردی بعضی‏ها به سرمایه حزبی بعضی محور را دل می‏دانند بعضی محور را مال می‏دانند بعضی محور را ورزش می‏دانند افراط و تفریطهای… ما خیلی جامعه مان گرفتار افراط و تفریط است راه مستقیم یعنی همه اینها را دور بریزیم مصرف گوشت: بعضی‏ها مرتب گوشت می‏خورند اصلا… صدها میلیون جمعیت داریم روی کره زمین که اصلش اینها غذای گوشتی نمی‏خورند یعنی در مصرف گوشت یک عده از اینطرف افتاده‏اند غذای بی گوشت نمی‏خورند یک عده از آن طرف افتاده که اصلا گوشت خوردن را حرام می‏دانند در سنت پذیری: بعضی آثار نیاکان را نگه می‏دارند مثلا می‏گوید این نی سیگار مال جدم است حالا مثلا جد شما این نی سیگارش علامت چی چیه جد شما دود خورده تنگی سینه پیدا کرده توی این نی سیگار هم کلی جرم دوداست حالا مثلا حفظ این چیه؟ بعضی آثار باستانی را نگه می‏دارند ولو چیزهای مزخرف این استخوان کیه این نمی‏دانم فرض کنید شاخ کیه این نمی‏دانم چی چی چیه؟ بر می‏دارند یک چیزهایی جمع می‏کنند که وقت شان را… انواع قوطی کبریت جمع کرده تو جوانی مثلا حالا… می‏گوید من 73 رقم کبریت دارم مثلا دلیل بر چی چیه؟ دلیل بر علم است؟ دلیل بر رشد است دلیل بر… چه دلیلی هست اینکه انسان نفهمد وقت اش را صرف چی می‏کند. همه وقت صرف ورزش غلط است همه وقت صرف رفیق غلط است همه وقت صرف تحصیل غلط است همه وقت صرف عبادت غلط است.
 اصلا در کتابهای ما داریم «باب الاقتصاد فی العبادة» یعنی عبادتت اندازه‏گیری باید باشد شما وقتی روزه گرفتی روز عید روزه بگیری حرام است اه!! اه ندارد تا دیروز واجب بود عید فطر روزه‏اش حرام است اینجا می‏گویند بله اینجا می‏گویند نه خیر. ما برای اینکه این سلیقه‏های شخصی را همه را بگذاریم کنار… حتی بزرگان ما گاهی وقتها یک تندروی هایی می‏کردند یادم نمی‏رود که یک کسی من را نصحیت می‏کرد می‏گفت آقای قرائتی اگر می‏خواهی درس بخوانی سرت را پایین بینداز کاری به هیچکس نداشته باش بعد می‏گفت فلان بزرگوار درس می‏خواند هرچه نامه می‏آمد می‏گذاشت زیر تشک اش باز نامه آمد گذاشت زیر تشک وقتی ملای ملا شد دید توی یک نامه نوشته پدرت مرده توی یک نامه نوشته مادرت مرد توی یک نامه نوشته عمویت مرد یعنی من را از پدر و مادر و عاطفه جدا می‏کنند برای اینکه فتیله درس را ببرند بالا این چه… تعادل در هر چیزی خدایا به حق محمد و آل محمد (صلی الله علیه و آله) آن به آن همه ما را در همه کارها متعادل و در راه مستقیم قرار بده
 تندرو‌ی‌ها، کندروی‌ها، افراط و تفریط‌ها سلیقه‏های شخصی که با تبلیغات و جوسازی‌ها و هوس‌ها قاطی است ما را از همه این دام‏ها نجات بده
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته‏»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 570
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست