responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 389

موضوع بحث: امتيازات اسلام – 1

تاريخ: 05/08/67

بسم الله الرحمن الرحيم

چون در آستانه تولد حضرت رسول اكرم(ص) هستيم، بحث ما درباره كاري است كه انبيا كرده‌اند. ابتدا بايد بگويم كه نياز پيغمبر براي همان زمان بود كه مردم بت پرست بودند. الآن در دنيا بت پرست نيست. پيشرفت علم و صنعت توانسته كاري بكند كه بگوييم الان دنياي علم و صنعت است و ديگر نيازي به انبيا نيست.
اصولا انبيا چه حرف نويي داشتند كه دنيا به آن نرسيده است. به هر دليل ما بنا داريم در اين جلسه اصولي را مطرح كنيم كه انبيا آوردند. بحثمان اين است كه حرف تازه انبيا چه بود. اين يك سخنراني است كه اگر هر مسلماني از هر فرقه‌اي شيعه و سني، هر مسلماني با هر سليقه و فكري كه دارد، اگر از او پرسيدند كه حرف حساب انبيا چيست؟ كارنامه انبيا چيست؟ انبيا چه آوردند كه دنيا نياورد؟ ما مي‌توانيم تحت عنوان امتيازات اسلام و حرفي كه انبيا به مردم عرضه كردند، بگوييم: حدود 80 امتياز يادداشت كردم كه هفده مورد از شهيد عزيز مطهري است و بقيه آن را از لابلاي قرآن و حديث يادداشت كرده‌ام. منتهي درباره هر اصل مي‌شود يك مقاله نوشت و بعضي از اصلهايش را بايد در كتابي گنجاند و براي بعضي هم نوشته‌اند. اصولاً حرف انبيا چه بود؟

1- جامعيت اسلام

1- جامعيت اسلام: معمولاً نوابغ و دانشمندان و جامعه شناسان و مصلحان و روشنفكران و علما وقتي طرحي مي‌دهند، يك زاويه زندگي را در نظر مي‌گيرند. كه مشكل اقتصاد را حل مي‌كند. مشكل ازدواج را حل مي‌كند. مشكل ترافيك را حل مي‌كند. مشكل بهداشت را حل مي‌كند. معمولاً هر كسي يك مشكل را از يك زاويه حل مي‌كند. اما انبيا و پيغمبر اسلام ديني كه آوردند، جامعيت دارد. مساله‌اي نيست، مگر اينكه پيغمبر درباره‌اش يا آيه آورده و يا حديث نقل كرده باشد. يا اگر هم اسمش را نياورده باشد كلي گفته كه اسم اين جزئي هم، در آن هست. مثلا نگفته در چهار راه، چراغ قرمز بايست، چراغ سبز برو. اين در حديث نيست چون زمان پيغمبر چراغ سبز و قرمز نبود اما اميرالمومنين(ع) در نهج البلاغه گفته: «وَ نَظْمِ أَمْرِكُمْ»(نهج‌‌البلاغه، نامه 47) اين چراغ قرمز و چراغ سبز مشمول آن مي‌شود. جامعيت از موي سرگرفته تا ناخن پا. براي موي سر، براي چشم، براي صورت، پوست صورت، پوست بدن، دندان، لثه، خوردني‌ها، شنيدني‌ها، گفتني‌ها و. . . مو به مو دستور داده است.
به عنوان نمونه براي ازدواج از قدم اول، انتخاب همسر، عقد، مهريه، آميزش جنسي، حاملگي، زايمان، غذاي زن زائو، ختنه، عقيقه، محبت، شيردادن به بچه، كودكستان، مهد كودك، دبستان، مقدار محبت، مقداري آموزش، مقداري انتقاد، مقداري تنبيه، نوع تنبيه، زمان تنبيه، كيفيت تنبيه، تشويق، مقدار تشويق، هنر آموزي، لباس بچه، يعني از قبل از انتخاب همسر گرفته تا آنطرف قبر دستور دارد. جامعيت دين اسلام مهم است. مسئله‌اي نيست مگر اينكه اسلام درباره‌اش گفته باشد. امام صادق(ع) به كسي گفت: شما اجازه مي‌دهي من دستت را فشار بدهم. گفت: بله، بفرما، خواهش مي‌كنم. امام صادق(ع) دستش را گرفت و مقداري فشار داد. وقتي فشار داد، دستش را برداشت. فرمود: جايش سرخ نشد. گفت: چرا. گفت: اسلام براي همين مقدار فشار بر دست قانون دارد. براي شير دوشيدن نيز حديث داريم، ناخنت را بگير تا ناخنت پستان حيوان را اذيت نكند. اگر الاغ پايش در گل فرو رفت، حديث داريم. براي دانه مرغ حديث داريم. براي جوجه‌اي كه پر و بال ندارد، حديث داريم. براي خواب حيوان، حديث داريم. براي ملحفه رختخواب، حديث داريم. براي برچيدن رختخواب، حديث داريم. براي پذيرايي كردن در خانه، حديث داريم. داخل شدن، كجاي مجلس نشستن، با چه كسي حرف زدن، با چه كسي سفر كنيم، پيك نيكي باشد، دنگي باشد، شريكي باشد. سر ظرف شستن چه كنيم؟ تقسيم كار باشد، سفره كجا باشد؟ سفره را نزد مهمان ببريم يا مهمان را سر سفره بياوريم؟ آخر بعضي سفره را آن اتاق مي‌اندازند و به آقايان مي‌گويند: بفرمائيد اين اتاق. يا خانمها بفرمائيد آن اتاق. گاهي مهمان را سر سفره مي‌بريم يا بر عكس. مسئله‌اي در اسلام نيست مگر اينكه درباره‌اش حديث داريم.
بهترين حرفي كه اگر آدم بگويد راست گفته است، اين است كه: خدايا من اسلام را نشناختم. جامعيت اسلام يك امتياز است. بقيه اديان، بقيه فكرها و تزها يك يا چند زاويه را گفته‌اند.

2- اجتهاد پذيري، سهولت و تأمين زندگي

2- اجتهاد پذيري: اسلام، ديني است كه هيچ وقت به بن بست نمي‌رسد. مشكل لاينحل در اسلام نيست. يعني چون ولايت فقيه داريم و اجتهاد و مصلحت داريم. فقيه و مجتهد مي‌توانند در بن بست‌ها خودشان چاقو به دست گيرند و عمل جراحي انجام دهند. يا حكمي را تعطيل كند. بگويد آقا امسال مكه ممنوع است. امسال نبايد حتي براي امام زمان جشن بگيريد. مثل اينكه امام يك مرتبه براي مخالفت با شاه چنين كاري كرد. اصلا هيچ كس مسجد نرود. تمام روحانيون دو روز مساجد را تعطيل كنند. نماز جماعتي كه ثواب دارد، مجتهد مي‌تواند به دليل مصلحتي سياسي بگويد دو روز مساجد تعطيل وكسي نماز جماعت نخواند. اصلاً اجتهاد پذيري يعني اختيار كوتاه و بلند كردن و اختيار فصلي و موسمي در بعضي از برنامه‌هاي اسلام. با اجتهاد پذيري اسلام هيچ گاه به بن بست نمي‌رسد.
3- اصل سهولت؛ آياتي در قرآن داريم كه خدا نمي‌خواهد كار شما سخت باشد، دين شما، دين آساني است. آب نبود، تيمم. از سگ و گرگ مي‌ترسي، تيمم كن. ضرر دارد، تيمم كن. روزه براي شيردادن بچه‌ات ضرر دارد، روزه‌ات را افطار كن و بچه‌ات را از شير محروم نكن. در مسافرت نماز شكسته است. يعني اسلام دين آساني است. منتهي آساني را هنگام مقايسه بايد بگوييم، چون اگر انسان خواسته باشد ببيند اذان چيست، بايد يك نوار از اذان و يك نوار از ناقوس بگذارد. 5 دقيقه از هر يك گوش كند و مقايسه كند. آن وقت مزه‌اش را مي‌فهمد. اگرخواستيم ببينيم چه كسي كوتاه است و چه كسي بلند، كوتاه و بلند بايد با هم راه بروند.
4- زندگي گرايي: يكي از امتيازات اسلام اين است كه دين اسلام آيين زندگي است. دين، مساجد و اعتكاف و فقط سير و سلوك نيست. اسلام ديني است كه از معنويتش، ماديت بيرون مي‌آيد و از ماديتش معنويت. يعني مي‌گويد: اگر نمازشب بخواني بهترين لذتها را در بهشت مي‌بري، كما اينكه انسان مي‌تواند در زندگي منزوي باشد. لكن دين، دين انزوا نيست، رهبانيت نداريم. حديث داريم كه رهبانيت دين من، در جهاد است. اصلاً دين رهبانيت نداريم. كسي زماني نزد ما آمده بود و همينطور ساكت نشسته بود. من ديدم سرايشان پايين است و هيچ نمي‌گويد وقتي رفتند. گفتم ايشان كه بود؟ گفتند: ايشان شخصي است كه مدتي است دارد خود سازي مي‌كند. ما ديديم ايشان نمي‌داند خودسازي چيست؟ گفتم: آقا معناي خودسازي دين اسلام اين نيست. معناي خودسازي اين نيست كه با كسي حرف نزن و قهر كن. دين زندگي است.

3- اهتمام به حقوق اجتماعي و شورا

5- تقدم حق جامعه بر فرد يكي از امتيازات اسلام است. اسلام هميشه حق جامعه را بر فرد مقدم مي‌دارد. مثلا مالكيت شخصي محترم است در صورتي كه به جامعه ضرر نزند. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: شخص مالك، جنسي را احتكار كرده است و جامعه به آن نياز دارد. او را بخواه و موعظه كن. اگر قبول نكرد، قفل را بشكن. يعني به او سختگيري كن. آقا پياز ويتامين دارد، اما هركس مي‌خواهد نماز برود نبايد پياز بخورد. براي اينكه مسجد، مكان مخصوص جامعه است. شما بايد از اين حق فردي بگذري. از اين ويتامين پياز بگذري، بخاطر اينكه در جامعه از دهانت بوي پياز نيايد. اصلاً سيگاري حق ندارد كه مردم را ببوسد. براي اينكه ممكن است بوي سيگارش آنهايي را كه سيگاري نيستند، اذيت كند.
فضاي مسجد و اتوبوس و تاكسي و ميني بوس براي همه است. همه حق داريم استفاده كنيم. دو نفر سيگار مي‌كشند. هوايي كه از آن همه افراد اتوبوس است، اين دو نفر هوا را آلوده مي‌كنند و اينها بايد بخاطر جامعه از حقشان بگذرند. اگر كسي از بستگان من مرده است و بخاطر همين، بلندگوي مسجد همسايه‌ها را اذيت مي‌كند، اينجا بخاطر اذيت نشدن همسايه‌ها من بايد آهسته قرآن بخوانم و از حق خودم بگذرم كه صدا از مسجد بيرون نرود. اسلام مي‌گويد: حق جامعه بر حق فرد مقدم است.
6- اصل شورا: در قرآن دو آيه درباره شوري هست و بيش از دويست حديث درباره شوري كه اخيراً فاضلي در قم در اين باره تحقيق كرده است و اينكه امام دهم، امام صادق و يكي يكي ائمه كجاها مشورت كردند، درباره شوري تحقيق كرده است. خدا در قرآن به پيغمبر مي‌گويد: با اينكه عقل كل هستي، مشورت كن (وَ شاوِرْهُمْ فِي الْأَمْرِ) (آل عمران /159)
معناي مشورت اين نيست كه از مردم چيزي ياد بگيرم. گاهي مي‌دانم، مشورت مي‌كنم تا به مردم شخصيت بدهم. وقتي مي‌گويم نظر شما چيست؟ به او شخصيت داده‌ام. لازم نيست آدم در مشورت چيزي ياد بگيرد. ممكن است بلد باشي اما باز هم مشورت كن تا به او شخصيت بدهي كه تو قابل مشورت هستي. دوم اگر مشورت كردي و برنده شدي، حسود نداري. براي اينكه مشورت مي‌كنم، اين خانه را بخرم. همه مي‌گويند: بخر. من مي‌خرم و قيمت خانه گران مي‌شود، شما حسودي به من نمي‌كني. مي‌گويي من به او گفتم خريد. بخاطر راهنمايي من بود. پيشنهادم را قبول كرد و برد. يعني نسبت به من حسادت نمي‌ورزي، اما اگر بخرم وپولدار شوم، حسودي مي‌كني. هر چه من ترقي كنم، پدر من حسودي نمي‌كند. براي اينكه مي‌گويد هر چه ترقي كند، پسر خودم است. هر چه خانه‌اش گران شود، بخاطر فكر من بوده است. يعني مشورت كن تا اگر پيروز شدي، حسود نداشته باشي. اگر هم شكست خوردي، غمخوار داري. مي‌گويد ما به اين بيچاره گفتيم كه بخر، خريد و بدبخت شد. يعني پيروز شوي حسود نداري و شكست بخوري غمخوار داري.
تمام مكاتب يك بعدي است. بسياري از مكاتب در بن بست مي‌مانند. نظام سوسياليستي در بن بست مانده است. يك مدت شوروي همه كار را دولتي كرد. اخيراً در تلويزيون گفتند: دولت تصميم گرفته مقداري كارها را آزاد بگذارد. سال پيش به چين كه رفتيم مجسمه مائو با چه تجليلي بود. امسال كه رفتيم مجسمه مائو را پايين انداختند. يعني خلاصه مكاتب ديگر به بن بست مي‌رسند و بر مي‌گردند.

4-توجه به نفي ضرر و فايده‌دار و عالمانه بودن كارها

7- اصل نفي ضرر: اصلي در اسلام است به نام لاضرر كه حديثش اين است: «لَا ضَرَرَ وَ لَا ضِرَارَ فِي الْإِسْلَامِ»(معاني‌‌الأخبار، ص‌‌281) اين يك قانون كلي است. درجامعه نبايد ضرر باشد. اگر چاه آب ميكني، به چاههاي ديگر ضرر بزند، جلويش را مي‌گيرند. اگر به ساختمان‌هاي ديگر ضرر بزند، اگر به محل پارك، ماشين شما ضرر بزند، با جرثقيل آن را به جاي ديگر مي‌برند. نگو: آقا ماشين من است. خوب ماشين خودت را جلوي در خانه خودت بگذار. اما چون در اين زمان در اين مكان اين شكل پارك ضرر داشت، مي‌شود جلويش را گرفت. سالهاست آسيابها با اين آبي كه مي‌رود مي‌چرخد، نمي‌شود مسير آب را عوض كرد و آسيابها را فلج كرد، براي اينكه به آسيابان ضرر مي‌خورد. هزاران قانون از اين «لاضرر» بيرون مي‌آيد.
8- اصل فايده در معاملات: يك نفر خانه اجاره مي‌كند با چهار هزار تومان، به ديگري شش هزار تومان اجاره مي‌دهد. در اين ميان دو هزار تومان بالا مي‌كشد. حرام است، براي اينكه اگر چهار هزارتومان اجاره كردي، بايد همين مقدار اجاره بدهي. مگر اينكه در خانه آسفالتي، برقي، لوله كشي گازي، كار بيشتري بكني، در اين صورت طوري نيست. اما همينطور اجاره مي‌كند 4000 تومان و 6000 تومان اجاره مي‌دهد، اين غلط است. كت و شلوار را از مشتري 1000 تومان پول دوخت مي‌گيرد و به شاگرد 900 تومان مي‌دهد. رئيس خياط‌ها اين وسط 100 تومان بدون مديريت مي‌خورد. بله زماني مديريت مي‌كند در برش، نظارت، دقت، استادي و. . . يك وقت هيچ نقشي ندارد. اگر هيچ نقشي نداشته باشد، نه رئيس خياطي مي‌تواندپولي بردارد و نه آنكه خانه را اجاره كرده، بيشتر اجاره دهد.
9- اصل آگاهي است. يكي ازامتيازات اسلام اين است كه مي‌گويد، بايد در همه كار بينش باشد. طرف بفهمد چه مي‌كند. اين اصولي است كه خلاصه بايد به شما بگويم. اگر بنده را به عنوان يك طلبه با هليكوپتر و هواپيما در هر جاي كشور‌هاي دنيا بگذارند و بگويند شما و جمهوري اسلامي، حرف حسابتان چيست؟ مي‌گوييم: پيغمبري از ما در هفدهم ربيع الاول به دنيا آمد كه اين اصول را به دنيا عرضه كرد و همه دنيا در اين اصول مانده‌اند. الآن ممكن است در شيراز شما به من صد تومان بدهي و مرا راضي كني. بعد وقتي مي‌روم نگاه كنم كه به بقيه دويست تومان دادي، اگر به من بگويي به بقيه دويست تومان دادم و به تو صد تومان و من راضي شوم، ارزش دارد. اما من خيال مي‌كنم به همه صد تومان دادي ومي گويم راضي هستم، ارزش ندارد. وقتي اين صد تومان درست است كه من بدانم به همه چقدر داديد. الان اگر به شما چايي دهند، راضي هستي، اما اگر بفهمي به پشت سري هايت همه ميوه دادند و به شما چايي ناراحت مي‌شوي. پس بايد بدانيم به ديگران چقدر مي‌دهند و به ما چقدر. خيلي وقتها مي‌شود از ناداني و عدم اطلاع مردم سوء استفاده كرد و مي‌شود همه را با صد يا دويست تومان راضي كرد. اينكه او را راضي كردم. حلال شد و اين حرفها، فايده‌اي ندارد. آقا ما از خانه شما چيزي برداشتيم. حلال كن. خوب بگو ببينم چه بود؟ زماني ممكن است يك حبه قند باشد. زماني ممكن است يك قالي باشد. اگر هم من گفتم راضي هستم، فايده‌اي ندارد. اصل آگاهي بايد بدانم چه برده‌اي. اين خيلي مهم است. از جهل مردم نمي‌شود سوء استفاده كرد.

5- اهتمام به دين همراه سياست، بسيج عمومي، مقام انسانيت

10- دين و سياست: از امتيازات اسلام اين است كه دين و سياستش يكي است. مثلاً نماز جماعت عين اينكه عبادت است، سياست هم هست. چون همه مردم يك محله در مسجد آن محله جمع مي‌شوند. روز جمعه همه مردم شهر با هم در نماز جمعه جمع مي‌شوند. هر سال همه مردم دنيا يك جا يعني در مكه جمع مي‌شوند. مسجد محله، نماز جمعه، مكه، نماز جماعت در عين اينكه عبادت است، سياست هم است. و در عين اينكه سياست است، عبادت هم است. چرا نماز جمعه دو ركعت است؟ امام مي‌فرمايد: چون به جاي دو ركعتش، دو خطبه است. پس ببينيد يكي از خطبه‌ها هم بايد مسائل روز باشد. چون امام رضا(ع) فرمود: (وَ يُخْبِرُهُمْ بِمَا وَرَدَ عَلَيْهِمْ مِنَ(الْآفَاقِ مِنَ) الْأَهْوَالِ الَّتِي لَهُمْ فِيهَا الْمَضَرَّةُ وَ الْمَنْفَعَةُ) (وسائل‌‌الشيعة، ج‌‌7، ص‌‌344) يعني وقايعي كه در آفاق است، امام جمعه بايد به مردم بگويد. يعني امام جمعه بايد مسائل دنيا را روز جمعه به مردم بگويد و شما هم در نماز، در خطبه‌ها حق نداري سيگار بكشي، غذابخوري وغيره. بايد درست بنشيني و گوش بدهي. همينطور كه سر نماز مي‌گويي (إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعينُ) (فاتحه /5) موقعي كه امام جمعه اخبار آمريكا و اروپا را مي‌گويد، بايد گوش بدهي. يعني شنيدن خبرهاي سياسي كره زمين را بايد مثل: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ» بايد با وضو و با دقت رو به قبله گوش بدهي و اين خبر شنيدن به جاي دو ركعت نماز است. اين خيلي عجيب است كه دين ما از سياست جدا نيست. مكه ما عبادت است و سياست. دين و سياست مخلوط است.
11- اصل بسيج: مسئله بسيج از امتيازات اسلام است. چون قرآن بارها گفته است «كَافَّةً» يعني همه بسيج شويد. وقت بازسازي كه الان حرفش هست، همه بايد بسيج شويم. مشكلي از مسلمانان حل نمي‌شود مگر با بسيج. نه ارتش به تنهايي مي‌توانست با صدام مقابله كند نه سپاه. همين اخير كه ما صلح را پذيرفتيم و صدام خيال كرد ما شل شديم و خسته شديم، هجوم آورد تا باز ضربه‌اي بزند، وقتي همه مردم بسيج شدند، بساطش را جمع كرد و رفت.
در همه كارها بسيج شويم. در نظافت شهر. الان مشكلات مملكت ما چيست؟ از آنهايي كه همه درآن مانده‌اند، مشكل مدرسه است. بسياري از مدارس دو شيفتي و سه شيفتي و بعضي هم چهار شيفتي هستند. اگر بسيج شويم، مشكل آموزش و پرورش حل مي‌شود. الان ما 14 ميليون بي سواد داريم و دفاتر نهضت هم دارد اسم نويسي مي‌كند. امام درپيامي كه براي نهضت سواد آموزي داد فرمود: همه مردم بسيج شوند. واقعاً اگر اينطور شود، هر با سوادي در اين شبهاي طولاني زمستان شبي نيم ساعت با بي سوادي كار كند، همه چيز حل مي‌شود. در تمام كارها بسيج شويم و قرآن بسيار روي اصل بسيج تاكيد كرده است. و براي تمرين بسيج مي‌توان «قَدْ قَامَتِ الصَّلَاةُ» را ذكر كرد. يكي اين جمله را مي‌گويد و همه مردم از هر نژادي اينجا جمع مي‌شوند و اين طرح تمرين بسيج است. اين مسئله بسيج يك اصل قشنگ است.
12- توجه به مقام انسان؛ يكي از امتيازات اسلام اين است كه اسلام براي انسان مقامي قائل شده است. انسان چيست؟ يك حيوان شهوي است. يك ماشين اقتصادي است. ساخته تصادف است، يك موجود مجبور است. آخر بعضي اين را مي‌گويند يعني مثل آسانسور كه دكمه‌اش را زدي، خودش بايد تا طبقه پنجم برود. دكمه او را زده‌اند كه همينطور كار كند. حالا يا جبرالهي يا جبر اقتصادي يا جبر اجتماعي. تمام مكتب‌ها انسان را يك موجود مجبور دانسته‌اند در حد يك حيوان يا يك موجود بيهوده. زندگي وقتي مادي شد مي‌گويد: كار كن. براي چه؟ براي اينكه بخوري. براي چه؟ براي اينكه بتواني كار كني و همينطور كار كن براي خوردن و بخور براي كار كردن. تمام مكاتب مادي انسان را هفتاد سال در اين مدار مي‌چرخانند ولي پيغمبر اسلام(ص) آمد و گفت: انسان خليفه خداست. قائم مقام خدا. اين خيلي مهم است. پس قائم مقام خدا بايد كارهاي خدايي بكند. اگر تو تقوا داشته باشي. كار خدايي هم انجام مي‌دهي. چرا انبيا معجزه داشتند. كسي كه خلق خدايي داشته باشد، خدا هم صفات خدايي به او مي‌دهد. بنده‌اي سوره حمد مي‌خواند. مريض شفا پيدا نمي‌كند، ولي بنده خدا ديگري سوره حمد مي‌خواند، شفا پيدا مي‌كند. به خاطر نفس اوست. لب هر دو تكان مي‌خورد ولي او يك عمر در خط خدا بوده است. مقامي كه اسلام به انسان داد، از امتيازات انسان است.

6- توجه به خودكفايي و عزت و عدم تحريف قرآن

13- اصل زهد و قناعت و خود كفايي و عزت؛ اسلام روي اين مسائل خيلي تكيه كرده است. الآن اگر ما خواسته باشيم و نباشيم بايد زندگي را روي شمعك بياوريم. اگر چنين كنيم نياز نداريم. يك مقدار در مصرف آب، مقداري در مصرف كاغذ، در مصرف همه چيز مصرف را كم كنيم، به خارج نيازي نداشته باشيم. زهد، قناعت، عزت. حتي آب اگر با منت براي وضو به تو مي‌دهند، اسلام مي‌گويد: تيمم كن. با آبي كه با منت است وضو نگير. انسان وقتي حاضر مي‌شود لباس ديگران را بپوشد كه اول خودش را ببازد. وقتي خودت را باختي حاضر مي‌شوي به شكل او در آيي. تشبه به كفار كه مي‌گويند اشكال دارد، همين است. يعني چرا خودباختگي؟
14- اصل مصونيت كتاب آسماني: دين اسلام از امتيازاتش اين است كه قرآن تحريف نشده است. جنگ آفريقا را كه مي‌دانيد براي چيست؟ نژاد آفريقايي جنوبي سفيد است. بقيه كشورها مثل تانزانيا و آنگولا و كشورهاي خط مقدم نژاد سياه دارند. سالهاست بين آفريقاي جنوبي و كشورهاي همسايه‌اش جنگ نژادي است. در آمريكا هنوز مساله نژاد حل نشده است. نژاد مسأله مهمي است. تبعيض نژادي غلط است. يكي از امتيازات اسلام لغو امتيازات است. تمام امتيازات را لغو مي‌كند. شهري، روستايي، سفيد، سياه، پولدار و غني، عرب، عجم.

7- توجه به تقارن دنيا و آخرت و هدف والا

15- مساله تقارن دنيا و آخرت از اصول است. از امتيازات اسلام اين است كه دنيا و آخرت با هم تقارن دارند. يعني كلمه دنيا 55 بار در قرآن است و 55 بار كلمه آخرت. اينها اصلاً از هم جدا نيست. اگر قرآن مي‌گويد: (كُلُوا مِنَ الطَّيِّباتِ وَ اعْمَلُوا صالِحاً) (مومنون /51) چيز خوبي بخور، براي اين است كه پشت سرش مي‌گويد «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» تا كارهاي خوب انجام دهي. اگر مي‌گويد: «وَ اعْمَلُوا صالِحاً» براي اينكه بهترين غذاها را در بهشت به تو مي‌دهم. يعني از نماز شبش لذت مي‌چكد و بالعكس فرقي نمي‌كند. همان وقتي كه خودت را با آب مي‌شويي، قصد قربت هم مي‌كني يعني نظافت و قصد قربت باهم. آدمي كه وضو مي‌گيرد و غسل مي‌كند، نظافت و قصد قربت با هم است. اينطور نيست كه قصد قربت با نظافت تفاوت داشته باشد. آدم بگويد دوبار مي‌شويم. يك بار براي اينكه پاك شوم و يكبار براي اينكه قصد قربت كنم. اصلاً نظافتش با قصد قربت است. همين عطري كه مي‌زنيد، لباسي كه مي‌پوشيد، تقارن دنيا و آخرت، از هم جدا نيست و به همين خاطر فرموده‌اند كه اگر كسي دنيا را به خاطر آخرت رها كند، مسلمان نيست، آخرت را بخاطر دنيا رها كند، باز هم مسلمان نيست. افرادي بودند خانه و زندگي را رها كرده و مشغول عبادت شدند. اولياي خدا اينها را خواسته‌اند كه چرا چنين مي‌كنيد. گفته‌اند مي‌خواهيم به خدا نزديك شويم، گفته‌اند اين راه نزديك شدن به خدا نيست.
بوسيدن بچه هم لذت است و هم ثواب دارد، آرايش زن براي شوهرش هم لذت است و هم ثواب، اصلاً مستحب است. آرايش شوهر براي زن، بوسيدن نوزاد، دين ما چنين ديني است. درون دنيا آخرت است و درون آخرت لذتهاست.
16- اصل هدف و نيت: اين هم از امتيازات اسلام است. الآن در دنيا دانشگاه بسيار است، دبيرستان بسيار است. بازار و كارخانه بسيار است. اما صبح به صبح يك ميكروفن دست بگيري و مصاحبه كني هدف شما از درس چيست؟ در دنيا با هركس مصاحبه كني كه هدف و نيت چيست؟ مي‌گويد: نمره‌اي، مدركي، حقوقي، زندگي آخر به زندگي مي‌رسد. به همين خاطر وقتي تخصصي پيدا كرد، اگر ابرقدرت بيشتر دلار بدهد. در خدمت ابرقدرت است، اما وقتي به يك نفر تربيت شده اسلام گفتند: هدفت چيست؟ نمي‌گويد هدف من دلار است. اگر هم گفت، معلوم مي‌شود تربيت اسلامي ندارد. اصل هدف اصلي است. براي چه دانشجو درس مي‌خواند؟ اگر براي زندگي باشد. ممكن است يك جا پول بيشتر، امكانات بيشتر داشته باشد به آنجا مي‌روي. حتي اگر نماز بخواني و قصد قربت نداشته باشي، نمازت قبول نيست. بايد براي خدا باشد. من لباسي به شما انفاق دادم بعد مي‌گويم كه من لباس دادم، با اين حرف باطل شد. بخاطر اينكه به آن مقدار كه به او دادم از عزتش گرفتم. من فهرست اينها را مي‌خوانم چون دو دقيقه ديگر بيشتر وقت ندارم.
اينها از امتيازات اسلام است يعني مثلاً كتاب هيچ ديني مثل قرآن نيست. در تقارن دنيا و آخرت، هيچ ديني اينطور مو به مو نيست. در هيچ مكتب و ديني مسئله نيت بدين شكل مطرح نيست. كلمه «في‌‌ سَبيلِ اللَّهِ» بيشترين كلمه در قرآن است. دائم مي‌گويد در راه خدا. بيگانگان نسبت به هيچ مكتبي مثل اسلام اعتراف نكردند. درباره قداست دفاع در هيچ ديني درباره جنگ اينقدر كه در اسلام سفارش شده، سفارش نشده است.

8- توجه به عدالت، آينده، مستضعفين، واقع‌بيني و حاكميت اراده

در زمينه عدالت و مساوات نيز در هيچ ديني سفارش در اين اندازه به مساوات نشده است. البته حالا در ما مساوات نيست، ما مسلمان خوبي نيستيم. ما بحث اسلام را مي‌كنيم نه بحث مسلمانها را. در مورد آينده روشن اينكه دين اسلام به آينده‌اي روشن معتقد است. حكومت جهاني امام زمان (ع). مسئله حمايت و نجات مستضعفين. تمام برنامه‌هاي دين اسلام طوري است كه بايد در خط محرومين و مستضعفين باشد. شما حساب سوره‌هاي كوچك كه اول بعثت نازل شد را بكن. (وَ لا يَحُضُّ عَلى‌‌ طَعامِ الْمِسْكينِ) (حاقه /34) (وَ تُحِبُّونَ الْمالَ حُبًّا جَمًّا) (فجر /20) (الَّذي جَمَعَ مالاً وَ عَدَّدَهُ يَحْسَبُ أَنَّ مالَهُ أَخْلَدَهُ) (همزه /3-2) چقدر درباره گرسنگان و مرفهين قرآن مايه گذاشته است. اصل واقع بيني اصل مهمي است در مقابل خيالات و موهومات و حدسها. اسلام مرتب مي‌گويد: «زَعَمْتُمْ» خيال مي‌كنيد (إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ) (جاثيه /24) اينها خيال مي‌كنند. (أَيْنَ شُرَكاؤُكُمُ الَّذينَ كُنْتُمْ تَزْعُمُونَ) (انعام /22)، (فَلا تَحْسَبَنَّ اللَّهَ) (ابراهيم /47) اينقدر آيه در قرآن تحت عنوان ظن و زعم و حساب خيال داريم كه اسلام انتقاد مي‌كند و مي‌گويد كه موهومات را كنار بگذاريد، اينها خيال است. عنايتي كه قرآن به واقع بيني دارد نه حدسيات و حال آنكه بسياري از امور دنيا روي حدس مي‌گردد. ولي اسلام حدس را قبول ندارد. تنها ديني كه هر چه زمان از آن مي‌گذرد، ارزشش بيشتر مي‌شود. مثلا اين شعاري كه امام حسين داده است. «هيهات منا الذلة»(اللهوف، ص‌‌97) من زير بار ذلت نمي‌روم، الان شما در روستا باشيد مي‌گويي زير بار كدخداي زورگو نمي‌روم! در آمريكا هم مي‌تواني در خيابان بگويي «هيهات منا الذلة» يعني شعارهاي ما شعارهايي است كه مكان و زمان آنها را عوض نمي‌كند.
حاكميت اراده همه اديان مي‌گويند: جبر! جبر تاريخ، جبر الهي، جبر طبيعت، جبر اجتماع، جبر اقتصادي، مسئله جبر درهمه مكاتب حاكم است. اسلام مي‌گويد انسان اراده دارد و با اراده‌اش مي‌تواند در برابر همه اينها بايستد و طبيعت را بشكند. ممكن است بعداً اين بحث را تعقيب كنم.
اينها گوشه‌اي از امتيازات اسلام است. خدا را شكر كه ما مسلمانيم و حديث داريم كه اگر خواستيد خداوند نعمتتان را نگيرد بگوئيد. خدا را شكر كه ما از امت پيغمبر هستيم.
«ان شاءالله» اين عيد براي همه مبارك باشد. خدايا تو را به حق آبروي پيغمبر مسلمانان را به آن عزتي كه پيغمبرت آرزو داشت و در قرآن و روايات پيغمبر و اهل بيت به آن اشاره شده است. خدايا مسلمانها را به آن عزت برگردان. از اين ذلتي كه مسلمانها در دنيا به آن گرفتارند، ذلت نژاد عرب، ذلت ناسيوناليستي. اين ذلت‌هايي كه متاسفانه گروه گروه به آن پايبند شده‌ايم. خدايا ما را از اين ذلتها برهان. ما را به آن اسلام ناب محمدي كه اخيراً امام عزيز مرتب اصرار و تكرار مي‌كند، يعني متن وحي و قرآن و روايات معتبر نزديك كن. از اين اسلامهايي كه با سليقه‌ها و خيالها و وهمها و خرافات مخلوط است، ما را از اين اسلامهايي كه با انواع عياشي‌ها، گناه‌ها، ظلم‌ها، و تجاوزها، از اين اسلامي كه در دنياي كشورهاي اسلامي حاكم است، ما را از آن اسلام نجات و به آن اسلامي كه در اين چند سال توانست دنيا را خيره كند برسان. رهبر انقلاب را به سلامت بدار.
قدر كشور خود را بدانيم كه اگر اسلام ايران را با جاي ديگر مقايسه كنيم، امتيازات زيادي دارد. حيف است كه در چنين كشوري رشوه باشد، خيانت باشد، كم كاري باشد حيف است در اين كشوري كه افرادي چشمشان را براي انقلاب دادند، ما با همين چشم گناه كنيم. پايشان را براي انقلاب دادند، ما با همين پا برويم و خيانت كنيم. براي همين انقلاب دست دادند، ما با همين دست رشوه بگيريم و امضاء ناحق بكنيم. براي انقلاب زبان دادند و موجي شدند. بي زبان شدند. بدهكار به انقلاب و شهدا هستيم سعي كنيم خيانت نكنيم.

«و السلام عليكم و رحمة الله و بركاته »

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 389
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست