responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2735

موضوع بحث: ياد معاد عامل دوري از گناه

تاريخ پخش: 20/07/68

بسم الله الرحمن الرحيم

1- دليل گناه قبول نداشتن قيامت يا فراموشي آن است

بحث اين هفته پيرامون معاد است. گناه و جنايت و كم كاري و بدكاري و بي احترامي به زن و شوهر و كودك و همه خلافها وقتي از انسان سر مي‌زند كه (لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ) (غافر /27) يا (بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ) (ص /26) يعني يا روز قيامت را قبول ندارد يا نه ايمان دارد ولي فراموش كرده است.
اگر ما بدانيم پليس ما را مي‌بيند هرگز خلاف نمي‌كنيم ولي اگر پليس بنا شد مثلاً در جاده‌ها نور بالا مي‌رويم ولي همين كه پليس يا چراغ گردان ببينينم نور پايين مي‌آوريم. وقبول داشتن قيامت هم به تنهايي كافي نيست و شايد به همين علت كه فراموش نكنيم بايد در هر نماز بگوييم (مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ) (فاتحه /4).
انسان وقتي غافل شد خيلي كارها انجام مي‌دهد. شما اگر در منزل صد بار سرفه كني نمي‌گويي معذرت مي‌خواهم ولي اگر جلوي تلويزيون يك بار سرفه كني مي‌گويي معذرت مي‌خواهم و اين به آن دليل است كه توجه داري كه در مقابل وحضور خلق و مردم هستي. و اگر وقتي حرف مي‌زني يك ضبط صوت كنارت بگذارند خودت را جمع مي‌كني وحواست متوجه حرفهايي كه مي‌زني مي‌شود.
قرآن مي‌گويد: (أَ رَأَيْتَ الَّذي يُكَذِّبُ بِالدِّينِ فَذلِكَ الَّذي يَدُعُّ الْيَتيمَ) (ماعون /2-1) كسي كه قيامت را قبول ندارد به بچه‌هاي يتيم وخانواده‌هاي شهدا بي اعتنا مي‌شود. (وَ لا يَحُضُّ عَلى‌‌ طَعامِ الْمِسْكينِ) (ماعون /3) يعني پولدار مكلف است از پول خودش بدهد ولي بي پول، بدون تكليف نيست و واجب است دلالي كند و اگر به شما آبرو داده است ولي پول نداري بايد بلند شوي مشكل ديگران را حل كني از طريق دلالي. حض يعني ديگران دلالي كن براي رفع مشكل طعام مسكين. مثل نهي ازمنكر كه اگر خود شما هم منكر را انجام نمي‌دهي بايد جلوي منكر را بگيري.
و همه ما مسلمان هستيم در نتيجه علت گناه و فساد در ما فراموش كردن قيامت است و الآن كه اينجا شركت مخابرات است. مخابرات براي ارتباطات است و همه تلاش شما رد اين زمينه است اگرچه برخي مواقع خود مردم ارتباطات رابرهم مي‌ريزند. چند روز پيش براي ما بين جاده قم تهران كار فوري براي پيش آمد و خواستيم از هر تلفني استفاده كنيم ديديم گوشي آن را دزديده‌اند. بعد مي‌گويند مسأله گراني سيب زميني را به دولت بگوييد. خوب قبول است ولي گوشي تلفن را كه دولت ندزديده است و همه اينها بدين خاطر است كه ما گاهي قيامت را فراموش مي‌كنيم. كسي كه دروغ مي‌گويد و كلاهبرداري و گران فروشي مي‌كند اين لذتها چند روزي بيشتر لذت ندارد. علي(ع) مي‌فرمايد: «لَا خَيْرَ فِي لَذَّةٍ بَعْدَهَا النَّارُ»(من‌‌لايحضره‌‌الفقيه، ج‌‌4، ص‌‌392) يعني «در لذتهايي كه بعد از آن جهنم است، خيري نيست. »

2- برخي خطاب‌ها عمومي است

ما گفتيم بازاري به ما مي‌گويند چرا بازاري مي‌گويي. خوب مي‌گوييم خياباني. الآن كه مي‌آمديم كسي نامه‌اي به ما داد كه چرا شما مي‌گويي آقايوني كه دير تلويزيون را روشن مي‌كنيد، بجاي آن بگوييد خانم ا. نمي‌دانم چرا اينقدر در اين مسائل حساس هستند ما مثل رييس شهرداري هستيم كه وقتي مي‌گويد عابرين از پياده رو عبور كنند منظورش عابرات نيز هست. در روايت هم وقتي مي‌گويد مردي بين ركعت سوم و چهارم شك كرده است وبايد بنا را بر 4 بگذارد و يك ركعت احتياط بخواند منظورش اين نيست كه اگر زن شك كرد كار ديگري بكند و درفرهنگ ادبيات نبايد خيلي روي الفاظ حساسيت داشته باشد.
وقتي خدا مي‌خواهد بگويد چرا كلاه سر مردم گذاشتي مي‌گويد: (لا تَبْخَسُوا النَّاسَ أَشْياءَهُمْ) (اعراف /85) جنس خوب به مردم بده. بعد مي‌فرمايد (أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ لِيَوْمٍ عَظيمٍ) (مطففين /5-4) يعني اينها گمان نمي‌كنند كه روز قيامت مبعوث خواهند شد وبايد جواب بدهند.

3- هركس چاهي براي ديگري بكند خودش در آن افتد

روز قيامت خطرناك است. حضرت امير(ع) شب جمعه وقتي مسأله قيامت را مي‌گويد گريه مي‌كند. امام سجاد براي قيامت گريه مي‌كند. يك شب جمعه هم نشد كه حضرت فاطمه بخوابد و هر شب جمعه احيا مي‌گرفت و گريه مي‌كرد. پس گناه نكن. به چه چيزي مي‌خواهي برسي؟ تازه، «مَنْ حَفَرَ بِئْراً لِأَخِيهِ وَقَعَ فِيهَا»(تحف‌‌العقول، ص‌‌88) هركس چاهي براي ديگران بكندخودش در آن مي‌افتد. اگر شما پنچري را گرفتي در جاده و سنگ را برنداشتي، اگر سنگ خودت زير چرخ ماشين خودت نرود بالاخره سنگ ديگري زير ماشين تو خواهد رفت. پس براي چه دروغ مي‌گوييم مگر دنيا چيست؟ ! فقيرخانه‌اش خشت است ولي غني آجر است يا فقير نخ زيلو دارد ولي غني قالي پشمي دارد. فقير دوچرخه دارد و غني ماشين ولي بالاخره فرق بين نخ و پشم و دوچرخه و ماشين اينقدر نيست كه انسان ابديت خودش را خراب كند. ولي مسأله قيامت اصولاً در تلويزيون و نماز جمعه و. . . كم مطرح مي‌شود.
روز قيامت يكسري ارتباطاتي كه انسان دارد قطع مي‌شود و ما چگونه حاضر مي‌شويم؟

4- عدالت خدا دليل بر قيامت

دليل قيامت: قيامت هست چون خدا عادل است. مردم دو دسته هستند: خوب و بد. قرآن مي‌فرمايد: (فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ) (تغابن /2) «فَمِنْكُمْ كافِرٌ وَ مِنْكُمْ مُؤْمِنٌ» در دنيا جاي جزا هم نيست. مثلاً به شهيد كه در دنياست چگونه مي‌خواهيد پاداش بدهيد يا به صدام چگونه مي‌خواهيد جزا بدهيد يا به امام چه پاداشي مي‌خواهيد بدهيد و در ثاني اگر كسي باهروئيني كه درست كرده و هزاران جوان را نابود كرده شما او را بكشيد فقط در مقابل يك جوان او را كشته‌ايد، پس بقيه چه مي‌شوند؟ !
در ضمن اگر من با دستم توي سر مظلوم بزنم و در نتيجه در اين دنيا دستم فلج بشود اطرافيان و خانواده من هم از اين حادثه متضرر خواهند شد و اين ظلم است چون در دنيا يكسري علايق و رابطه‌ها وجود دارد. پس مردم دو دسته هستند: دنيا هم جاي جزا نيست. خدا عادل هم هست. پس بايد قيامت باشد.

5- حكيم بودن خدا دليل بر قيامت

از طرف ديگر اگر قيامت نباشد آفرينش عبث خواهد بود.
چرخش زندگي و آفرينش انسان بدين ترتيب است كه ريشه مواد غذايي را مي‌گيرد از خاك و گندم و نان توليد مي‌شودو انسان مي‌خورد و مي‌شود نطفه و انسان بوجود مي‌آيد و رشد مي‌كند تا انسان كاملي مي‌شود و رفته رفته پير مي‌شودو دوباره مي‌ميرد و به خاك بازمي گردد و دوباره همين چرخش ادامه پيدا مي‌كند و اين مي‌شود يك چرخش بيهوده وبي هدف. لذا قرآن مي‌گويد: (أَ فَحَسِبْتُمْ أَنَّما خَلَقْناكُمْ عَبَثاً) (مومنون /115) يعني خيال مي‌كنيد ما شما را بيهوده آفريديم و مسخره بازي است. يك كوزه گر مست حاضر نيست كوزه‌اي را كه ساخته است بشكند آن وقت چطور ممكن است خدا انسان را اينطوري از خاك بوجود بياورد و با اين همه زحمت، دوباره به خاك بازگرداند و اگر قيامت نباشد معلوم مي‌شود اصل آفرينش عبث است در حالي كه خداوند حكيم كار بيهوده انجام نمي‌دهد.
هرچه در آفرينش وجود دارد از روي حكمت است. اگر ما اكسيژن مي‌گيريم و كربن پس مي‌دهيم درختان كربن مي‌گيرند و اكسيژن پس مي‌دهند.
پدر و مادر با سوز و عشق، ضعف طفل را جبران مي‌كنند و اگر راه نمي‌رود مادر با عشق خود بچه را بغل مي‌كند. از مژه چشم و موي ابرو و پيچش گوش و چاله‌هاي دندان آسيا و. . . و همه هستي سرشار از حكمت است. پس قيامت هست چون خدا هم عادل است و هم حكيم است.
حال ببينيم در قيامت چه خبر است و ما كه مسلمانيم چرا خلاف مي‌كنيم!
مقداري از صحنه‌هاي قيامت صحبت كنيم.

6- در قيامت تمام ذرات بدن كه پخش شده جمع مي‌شوند

از همين قبر بيرون مي‌آييم. (قالُوا يا وَيْلَنا مَنْ بَعَثَنا مِنْ مَرْقَدِنا) (يس /52) چه كسي ما را از قبر بيرون آورد (وَ إِذَا الْقُبُورُ بُعْثِرَتْ) (انفطار /4) از قبر بيرون مي‌آييم.
ذرات پخش شده چگونه جمع مي‌شوند. ما يك مشك را پر از ماست مي‌كنيم و تكان مي‌دهيم. ذرات چربي كه پخش است با حركت مشك جمع مي‌شود. خدا هم مي‌فرمايد: (إِذا زُلْزِلَتِ الْأَرْضُ زِلْزالَها) (زلزال /1) يعني خدا زمين را مي‌زند واستخوان پوسيده‌هاي شما هرجا هست جمع مي‌شود. خدا اشك و مو و دندان را در بدن انسان از نان بيرون مي‌كشد و حتي انسان نخ را از نفت بيرون مي‌كشد.
پس مشكل اينجا نيست. خداوند مي‌فرمايد: (وَ ذلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسيرٌ) (تغابن /7) يعني آسان است و اگر بگوييم نمي‌تواند خدامي فرمايد: (وَ هُوَ عَلى‌‌ كُلِّ شَيْ‌‌ءٍ قَديرٌ) (تغابن /1) و اگر بگوييم قاطي است و گيج مي‌شود مي‌فرمايد: (وَ هُوَ بِكُلِّ شَيْ‌‌ءٍ عَليمٌ) (بقره /29)
گاو، علف مي‌خورد و شير از بين پهن و خون بيرون مي‌آيد. (مِنْ بَيْنِ فَرْثٍ وَ دَمٍ لَبَناً خالِصاً سائِغاً لِلشَّارِبينَ) (نحل /66) يعني شير سفيد را از علف سبز آنچنان از بين پهن و خون بيرون مي‌آورد كه بوي هيچكدام را ندارد. پس مشكل ما اينجاست. ما (لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ) (غافر /27) نيستيم بلكه ما (بِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ) (ص /26) هستيم و در اينجا گير كرده‌ايم.

7- در قيامت نسبت‌ها و اسباب قطع مي‌شود

در قيامت تمام ارتباطها قطع مي‌شود و انسان مبعوث مي‌شود. يكي از ارتباطات انسان در دنيا جايگزيني است و از اين طريق مشكلاتمان را حل مي‌كنيم مثل اين كه كار داريم وديگري را بجاي خودمان، كشيك مي‌گذاريم. در دنيا وساطت و عذرخواهي هم امكان پذير است. پس در دنيا هر كسي اسبابي دارد و در دنيا هر كسي اسباب و نسبهايي دارد كه با چه كساني نسبت دارد.
در دنيا مي‌شود با پول مواردي را جبران كرد يا حتي حيله كرد و در دنيا اولاد و فرزند و مال به انسان كمك مي‌كند ياقدرت دستش است و يا رفيق دارد. ولي در قيامت تمام اين ارتباطها از بين مي‌رود و تنها انسان مي‌ماند و اعمالش. قرآن مي‌فرمايد: (وَ لا يُؤْخَذُ مِنْها عَدْلٌ) (بقره /48) يعني ما جايگزين نمي‌گيريم. قرآن مي‌فرمايد: (يُبَصَّرُونَهُمْ يَوَدُّ الْمُجْرِمُ لَوْ يَفْتَدي مِنْ عَذابِ يَوْمِئِذٍ بِبَنيه) (معارج /11) مجرم به خدامي گويد و آرزو مي‌كند كه پسرش را جاي او بگيرند و ببرند يا همسر و پدر و مادر و همه بستگانش را بگيرند و او را رهاكنند ولي فايده ندارد.

8- در قيامت عذر پذيرفته نيست و براي برخي شفاعت وجود ندارد

قرآن مي‌فرمايد: (وَ لا يُقْبَلُ مِنْها شَفاعَة) (بقره /48) آنجا شفاعتي وجود ندارد و اين كه مي‌گويند شفاعت وجود دارد براي برخي است و براي برخي نيست. و لذا قرآن مي‌فرمايد: (فَما تَنْفَعُهُمْ شَفاعَةُ الشَّافِعينَ) (مدثر /48) يعني شفاعت شفاعت كنندگان براي برخي فايده ندارد. شفاعت حق است اما اين كه براي چه كسي و چقدر است معلوم نيست و يك مسأله عمومي نيست و درمورد همه گناهان هم وجود ندارد.
شفاعت از شفع است و شفع به معناي جفت است. يعني اگر كسي نمره دارد به او 3 نمره جفت مي‌كنند و مي‌گويندتو قبول هستي. نفس بايد باشد تا پزشك بتواند فرد را معالجه كند ولي پزشك نمي‌تواند مرده را معالجه كند و براي مجرم شفاعت وجود ندارد.
در قيامت عذرخواهي هم وجود ندارد. (يَوْمَ لا يَنْفَعُ الظَّالِمينَ مَعْذِرَتُهُمْ) (غافر /52) يعني هرچه ظالم عذرخواهي كند فايده ندارد.
در مورد فاميل: (لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحامُكُمْ) (ممتحنه /3) يعني فاميل هم برايتان فايده ندارد.

9- مرگ بسيار نزديك است

قرآن در مورد قدرت مي‌فرمايد: (هَلَكَ عَنِّي سُلْطانِيَهْ) (حاقه /29) من قدرت داشتم ولي الآن قدرتم هيچ فايده‌اي ندارد. علم و هويداو شاه و كارتر با اينهمه قدرت كجا هستند. گمان هم نكنيد كه مرگ دور است و مرگ بسيار نزديك است. در حالي كه عروس در حال آرايش براي عروسي و حجله است درهمين حال كفن او هم در حال درست شدن است و او خبر ندارد. ممكن است هفته ديگر ما نباشيم. (اقْتَرَبَ لِلنَّاسِ حِسابُهُمْ) (انبياء /1) چون برخي مي‌گويند ما اول جواني هستيم و نه خانه داريم و نه ماشين. بگذار كمي منحرف بشويم و تا پيري درست خواهيم شد. شما از كجا مطمئن هستي كه تا 60 سالگي زنده مي‌ماني كه سال هر كاري مي‌خواهي بكني.
ما گاهي به خودمان ظلم مي‌كنيم. عمر خودمان را حرام مي‌كنيم. مثلاً مي‌نشينيم جدول حل مي‌كنيم. حتي در ورزش هم عمر خودمان را ضايع مي‌كنيم. اگر تو ورزش كني و من نگاه كنم كه چيزي به دست من نخواهد آمد. شما خودت ورزش كن.
يا شطرنج حلال. آيا هر كار حلالي را بايد انجام داد. مي‌گويند فكر را باز مي‌كند پس چرا هيچ شطرنج بازي كتاب ننوشته است؟ به شتر گفتند كجا بودي؟ گفت: حمام. بعد گفتند اگر حمام بودي پس اينهمه پهن چيست؟ آيات بسياري داريم كه (ظَلَمُوا أَنْفُسَهُمْ) (آل عمران /117) يعني به خودشان ظلم كردند.
روز قيامت پدر هم فايده ندارد. (لا يَجْزي والِدٌ عَنْ وَلَدِهِ) (لقمان /33) يعني پدر فايده ندارد و پسر هم همين طور. (يَوْمَ لا يَنْفَعُ مالٌ وَ لا بَنُونَ) (شعراء /88)
قرآن در مورد حيله مي‌فرمايد: (يَوْمَ لا يُغْني‌‌ عَنْهُمْ كَيْدُهُمْ شَيْئاً) (طور /46) يعني كيد و حيله هم براي كسي فايده‌اي نخواهد داشت. و قرآن مي‌فرمايد: (فَلا أَنْسابَ بَيْنَهُمْ) (مومنون /101) يعني همه نسبت‌ها قطع مي‌شود.
و اسباب هم همين طور: (وَ تَقَطَّعَتْ بِهِمُ الْأَسْبابُ) (بقره /166) يعني انسان تنها مي‌شود.

10- سخت‌گيري در حساب مردم سخت‌گيري قيامت دنبال دارد

شخصي از كسي طلب داشت مي‌گفت بده و او مي‌گفت ندارم فردا بيا. خلاصه گفت ندارم و رحمي بكن ولي او باخشونت گفت تا آخرش را مي‌گيرم و پدرت را درخواهم آورد. او آمد خدمت امام صادق و گفت فلاني از علاقمندان شماست و از ما طلب دارد ولي من ندارم ولي او مو را از ماست مي‌كشد و به هيچ وجه كوتاه نمي‌آيد.
چند روز پيش با كسي بودم و او گفت برايت عبرتي بگويم. فلاني از پدرم دو ريال مي‌خواست و پدرم مي‌گفت: ندارم. واو مي‌گفت: نمي‌شود و بالاخره كفشهاي پدرم را بجاي دو ريالش گرفت و برد و پدرم سوخت و گريست. اون پدر مردولي بچه هايش به نكبتي رسيدند كه آمدند پهلوي من و از من پول قرض خواستند و من منفجر شدم. پس اگر مستأجرفقير را بلند كني، يك كسي بچه‌ات را بلند مي‌كند و بد مستي حساب دارد.
البته براي مستأجر هم حديث بخوانم كه اگر كسي دارد ولي نمي‌دهد تا حال او را بگيرد هر شبي كه مي‌خوابد خدابراي او گناه دزد مي‌نويسد.
ادامه داستان: در همين حال كه بدهكار در حال شكايت كردن از طلبكار بود، طلبكار وارد شد و نشست. امام از اوپرسيد چه كردي و او گفت طلب دارم و مي‌خواهم بگيرم و امام ديد او خيلي مي‌خواهد قانوني عمل كند و خبري ازعاطفه نيست. مثل اين كه كسي مي‌بيند ارباب رجوع از آن طرف ايران آمده است ولي مي‌گويد ساعت اداري تمام شده است، خوب كار مردم را راه بيندازيد و براي آخرت خودتان هم كاري انجام بدهيد.
امام ديد اين طلبكار خيلي بدمستي مي‌كند، فرمود: تو مسلماني! معناي اين آيه قرآن چيست؟ (وَ يَخافُونَ سُوءَ الْحِسابِ) (رعد /21) يعني مؤمنين از بدحسابي خدا مي‌ترسند. او گفت خوانده‌ام و امام فرمود مگر خدا بدحساب است كه مؤمنين ازبدحسابي خدا بترسند! تفسيرش اين است كه خدا با كساني كه مثل تو سخت مي‌گيرند در قيامت سخت خواهدگرفت. البته سخت گيري در بيت المال واجب است و در اموال خودت و وقت خودت بايد آسان بگيري.
در يكي از جبهه‌ها، حضرت امير فرمانده لشكر بود. سربازها از حضرت امير گله كردند كه علي رغم خوبيهاي بسيارخيلي خشن است. حضرت پرسيد مگر چه كرده؟ آنها گفتند ما در جبهه زديم و كشتيم و لباسي را برداشتيم پوشيديم ولي او گفت بايد دربياوريد. آنگاه حضرت فرمود «وَ اللَّهِ إِنَّهُ لَخَشِنٌ فِي ذَاتِ اللَّهِ»(المناقب، ج‌‌2، ص‌‌110) يعني حضرت علي در كارهاي خدا خشن است. يعني اگر مجرم قرار است شلاق بخورد رحم وجود ندارد.
يكي از طلبه‌ها در نهضت به ما تلفن كرد كه آيا با ماشين نهضت مي‌توانم بروم مسجد پيشنمازي بكنم و من گفتم نه چون اگر چه نماز است ولي پول مي‌گيري! و مجاني كه نمي‌روي و گفتم ماشين مال من نيست كه به تو بدهم. يك عكس آيت الله خامنه‌اي كافي است. براي چي چند تا عكس مي‌چسباني. پول بيت المال است. هزينه اين عكسهاي اضافي را از كجا آورده‌ايد! اگر خيلي حزب اللهي هستيد وصيت نامه امام را بخوانيد و اطاعت از رهبري بكنيد.
امروز بحث قيامت داشتيم و دير يا زود ما خواهيم مرد و تمام نخ‌ها قيچي خواهد شد، خدايا توفيق بده در دنيا طوري رفتار كنيم كه در قيامت سرافراز باشيم.
خدايا، ضعف‌ها، عيوب و تقصيرات ما را بيامرز.
خدايا ايماني به ما بده كه وقت گناه به ياد اين حديث بيفتيم كه «لَا خَيْرَ فِي لَذّة بَعْدَهَا النَّار» (بحارالانوار،ج41،ص104) يعني ايماني بده كه وقت گناه به خاطر قيامت و نار دست از گناه برداريم.
براي شادي روح امام، شهدا و سلامتي رهبر عزيزمان صلوات بفرستيد.
نماز جمعه فراموش نشود.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2735
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست