responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2681

موضوع بحث: وهابيت

تاريخ پخش: 05/06/66

بسم الله الرحمن الرحيم

«السلام عليك يا اباعبدلله و على الارواح التى حلت بفنائك عليك منى سلام الله ابداً ما بقيت و بقى اليل و النهار و لاجعله الله آخر العهد منى لزيارتكم السلام على الحسين و على على بن الحسين و على اولاد الحسين و على اصحاب الحسين».
بحث را پيش بينى كرده بوديم. اما فرمان امام با تمام گويندگان اين بود كه امسال محرم همه كسانى كه تبليغ مى‌كنند به هر نحوى بايد ماجراى مكه را زنده نگه دارند. لازم ديديم بحث را عوض كنيم. در فكر بودم که چه بگويم. تاريخ آل سعود خيلى مفصل است كه شايد چند جلسه بحث داشته باشد. تاريخ وهابيت خيلى مفصل است. يك موقعى حدود ده، سيزده سال پيش زمان طاغوت بود. من خدمت شهيد عزيز مطهرى رسيدم. گفتم: بفرماييد داخل كتابخانه. كتاب‌هايي که خوب است و خودتان مطالعه كرديد و خيلى پر مطلب است و مطالبش قرص و محكم است‌، به من بگوييد: من بنويسم و آن كتاب را بخرم و مطالعه كنم. در كتابخانه خدمت ايشان رفتيم كتاب هاى جالبى را معرفي مى‌فرمود و من مى‌نوشتم يكى از اين كتاب هايى كه ايشان گفت كه من بخرم و مطالعه كنم كتابى به نام كشف بود. ما هم آن را خريديم و اين همين طور تا ماجراى آل سعود ماند. آن موقعى كه امام فرمود در مورد آل سعود بگوييد من از اين كتاب حدود صد صفحه‌اش را مطالعه كردم از اين صد صفحه، دو صفحه‌اش را در آوردم، از اين دو صفحه يك مقدارى از سيماى وهابي‌ها برايتان مى‌گويم و بعد هم انشاءالله بحث را دنبال كنيم.
– سيماى وهابيت:

1- وهابيت مذهبي ساختگي

وهابي‌ها مثل بهائي‌ها در ايران هستند. (ما وقتى مى‌گوييم بهائي‌ها، كارى به سنى‌‌ها نداريم. ما با سنى‌‌ها قرن‌ها است كه در ايران زندگى مى‌كنيم. هيچ درگيرى هم بين شيعه و سنى نه در زمان طاغوت و نه در جمهورى اسلامى نبوده است و در جا هايى شيعه و سنى با هم زياد هستند، گاهى با هم ازدواج مى‌كنند، تجارت مى‌كنند، رابطه دارند. ما هيچ كارى به مسئله شيعه و سنى نداريم و با دنياى شيعه و سنى هم كارى نداريم. ما اگر اين حرف‌ها را زديم كارى با هفته وحدت و وحدت در مشتركات نداريم) ابن ابى الحديد از علماى سنى است. آنقدر از اميرالمؤمنين تجليل كرده است. مالك يكى از چهار ائمه چهار گانه اهل سنت، از امام صادق بسيار تجليل مى‌كند. ابوحنيفه رئيس مذهب حنفى است. مى‌گويد: من دو سال خدمت امام صادق شاگردى كردم. سه جلد كتاب به نام فضائل الخمسه من «صحاح السته» چاپ شده است. در تمام كتاب هاى مهم اصل سنت رواياتى درباره ائمه ما هست. اسم دوازده امام ما در مسجد مدينه در كتيبه‌‌ها هست. وقتى مى‌گوييم وهابي‌ها كارى به شيعه و سنى نداشته باشيم. ولى وهابي‌ها يك حزب و گروهي هستند. به قول امام ملحد هستند. ملحد به معنى منحرف است. ملحد از لحد است. اينكه در قبر هم مى‌گويند لحد چون كنار قبر را يك خورده كج مى‌كنند. ملحد يعنى كج، اين وهابي‌ها حسابشان جداست. تازه ساخته شدند، عقيده‌شان با همه سنى‌‌ها فرق مى‌كند، يك گروه خشك تندرويى هستند.

2- گوشه‌اي از جنايات وهابيان

گوشه‌اى از جنايات وهابيت را برايتان بگويم. وهابيان در فاصله 15 سال از سال 1205 تا سال 1220 كه الآن 1400 است، تقريباً اين‌ها در فاصله 15 سال 50 جنگ كردند. نمونه‌اى از جنگ هايشان را برايتان مى‌گويم. از جمله جنگ هايشان اين بود كه سعود بن عبد العزيز يك لشگر مهمى را از «نجد» راه انداخت و به كربلا رفت. كربلا را محاصره كرد و بزرگترين جسارت اينكه با اسب وارد حرم امام حسين شد. اسب هايش را در صحن بست و لشكر فرقه منحرف و هابي‌ها داخل ضريح ريختند. طلاهاي ضريح امام حسين را كندند، چوب ضريح را شكستند، همانجا در حرم ديگ بار گذاشتند. چوب ضريح را شكستند و قهوه خوردند و كف زدند. اين تاريخ و هابي‌ها است. انگار عين يزيد بن معاويه و شمر است. آخر گاهى وقت‌ها يك كسانى كه عقب مى‌مانند جبران عقب ماندگيشان را مى‌كنند. لشكر يزيد در كربلا خيلى جنايت كرد. آب را بست و خيمه‌‌ها را آتش زد. خيلى جنايت‌ها كرد. اما متوكل‌ هاى عباسى از بنى عباس عقب افتاده بودند. چون عقب افتاده بودند. انگار ناراحت بودند كه چرا در كربلا نبودند. وقتى آمدند، قبر امام حسين را خراب كردند. مزار امام حسين را كشت كردند. زوار امام حسين را كشتند. راه كربلا را بستند. اين جنايت‌هايي كه متوكل عباسى كرد، انگار چون كربلا نبود و از اين فساد‌ها عقب افتاده بود و بايد آنها را جبران مي¬کرد.
آل سعود هم همينطور هستند. گويا از كربلا عقب افتاده بودند. چون در كربلا نبود اسب بر بدن امام حسين بتازانند. اسب را در صحن امام حسين بردند. چون در مجلس يزيد نبودند كه چوب بر لب مبارك امام حسين بزند. وهابي‌ها در حرم امام حسين آمدند، جواهرات را دزديدند، چوب ضريح را شكستند ديگ بار گذاشتند قهوه پختند و خوردند و كف زدند. اين يك تاريخشان بود.
2- اجداد همين آل سعود كه الآن ملك مكه هست و جالب اين است كه ملك صفت خداست. (قُلْ أَعُوذُ بِرَبِّ النَّاسِ مَلِكِ النَّاسِ) (ناس /2-1) خدا ملك است، اين‌ها لقب خدا را روى خودشان مى‌گذارند نمى‌گويند كه شرك است. ولى ما تا مى‌گوييم: يا محمد! مى‌گويند: يا محمد شرك است. بگوييد: ياالله. يعنى تا ما محمد و على را صدا مى‌زنيم. مى‌گويند: شرك است. اما خودشان لقب خدا را روى خودشان مى‌گذارند، به نظر آنها اين شرك نيست. ملك اسم خداست. (مَلِكِ النَّاسِ إِلهِ النَّاسِ) (ناس /2-3).
تمام برادر‌هاي آل سعود رئيس مكه هستند. مثلاً امير مكه برادر فهد است. رئيس مدينه چه نسبتي با فهد دارد؟ يعنى اين‌ها وقتى زن و شوهر دور هم جمع مى‌شوند، تخمه بشكنند. رئيس دولت جمع مى‌شوند. چون تمام خانه‌ هاى قشنگى كه در مكه هست مى‌گويند: اين‌ها خانه پسر برادر فهد است. اين ساختمان مهم است، اين مال نوه فلان فهد است. يعنى هركس در حجاز در مملكت سعودى، هر چيزى دارند انگار ارث پدرشان است. نفت هم ارث پدرشان است و هركس در مملكت سعودى هر كاره‌اى هست بايد بند و بستى به آنها داشته باشند. باز هم به گور پدر شاه. شاپورها همه جا نبودند. كارخانه‌‌ها و مؤسسات، مزرعه‌‌ها و جنگل‌ها و دريا‌ها و معادن. شاپور‌ها در پنجاه مراكز اقتصادى بودند مثلا در صابون فروشى كه نبودند. در تجارت كشك و لبنيات و ماست نبودند. هيئت دولت فهد وقتى است كه برادر‌ها با هم مى‌نشينند. وقتى اينها با هم مى‌نشينند مجلس دولت تشكيل مى‌شود. جد آل سعود سه سال مكه را تعطيل كرد. با اينكه قرآن مى‌فرمايد: احدى حق ندارد جلوى احدى را بگيرد. آيه قرآن اين است: (جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ) (حج /25) و درباره خانه‌ هاى مكه آن‌هايي كه مقيم مكه هستند، با آن‌هايي که باديه نشين هستند، مساوى هستند. «وَ الْبادِ» باد يعنى باديه نشين‌ها و آن‌هايي كه از بيرون هستند و آن هايى كه در شهر هستند هر دو در استفاده از مكه مساوى هستند.
بد نيست كه يك نكته برايتان بگويم. اميرالمؤمنين به استاندار مكه نامه‌اي نوشت كه هيچ كس حق ندارد در خانه‌ هاى مكه را ببندد. تمام مردم بايد بدون اجازه از خانه‌ هاى مكه استفاده كنند و اين اجاره‌اى‌ هم كه از ما مى‌گيرند، خلاف قرآن است. اين‌ها حق ندارند اجاره بگيرند، اين‌ها كه خيلى قرآن چاپ مى‌كنند، قرآن چاپ مى‌كنند تا مردم را بچاپند بايد قرآن را چاپ كنند تا مردم را بچاپند. متن قرآن است. «جَعَلْناهُ لِلنَّاسِ سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ» مردم مكه و خارج از مكه هر دو در استفاده از خانه‌ هاى مكه يك طور هستند. بنابراين يك اصلى است. اصل قرآنى است. مكه براى هيچ كس ممنوع نيست. و اگر كسى خواسته باشد بگويد چه كسى بيايد و چه كسى نيايد اين حرف کاملاً ضد قرآن است. و چاپ كردن قرآن هم مهم نيست ما از اين چيز‌ها خيلى ديديم. حالا اجداد آل سعود سه سال مكه را تسخير كردند.
3- و هابيان از زائران قبر امام حسين(ع) كه در نيمه شعبان از كربلا بر مى‌گشتند 150 نفر را در راه شهيد كردند. زيارت امام حسين هميشه مستحب است، چون امامان ما هميشه روى امام حسين عنايت داشتند. امام كاظم از اول محرم لباس سياه مى‌پوشيد. امام رضا از اول محرم نمى‌خنديد. از اول محرم ديگر امامان ما نمى‌خنديدند. عزادارى داشتند. امام هادى خودش امام است اما پول مى‌داد و مى‌گفت: برويد كربلا دعا كنيد. آب مى‌خوردند، مى‌گفتند: سلام بر حسين. شب جمعه سلام بر حسين. نيمه شعبان براى امام زمان است مي‌گفتند: سلام بر حسين. نيمه رجب سلام بر حسين. شب عيد فطر، شب عيد قربان مي‌گفتند: سلام بر حسين. هميشه در برنامه‌ هاى عبادى يكى از كار‌ها زيارت امام حسين است. بعد نگاه مى‌كنيم وهابي‌ها يكى از شب هاى زيارتى امام حسين شب نيمه شعبان رفتند صد وپنجاه نفر از زوار امام حسين را در راه كشتند.

3- وهابيت و تخريب زيارتگاه‌هاي حجاز

4- وهابيان كه در سال 1218 وارد مكه شدند مردم را جمع كردند و بالاخره از مردم بيعت گرفتند و سه تا تپه در مكه بود که آنها را هم خراب كردند، زادگاه پيغمبر يك گنبد كوچكى داشت، آن زادگاه را خراب كردند. روى چاه زمزم يك تپه‌اى بود که آن را هم خراب كردند. قبر پدر پيغمبر را خراب كردند. جده را محاصره كردند مردم ينبوع را كشتند. جلوى عمره را گرفتند. در سال 1220 افرادى كه رفته بودند مكه تا حج عمره را انجام بدهند آن‌ها را هم كشتند. در سال 1221 حدود 60 سال پيش در مدينه قبر امامان معصوم ما را خراب كردند. اينها يك بغض عجيبى با امامان ما دارند. آقايانى كه مكه رفتند مى‌دانند در قبرستان ابوطالب، قبرستان خاكى است، اما تميز جدول بندى شده است. قبرستان امامان ما خاكى است اما مخروبه است. قبرستان بقيع را خراب كردند. مى‌خواستند قبر پيغمبر را خراب كنند، خجالت كشيدند. بعد آخوند هايشان گفتند: اين را خراب نكنيم به دو علت يكى اينكه مردم هيجانى نشوند، يكى اينكه مى‌گوييم اين گنبد مال پيغمبر نيست، مال مسجد است. اين گنبد مسجد است گنبد پيغمبر نيست.
مرحوم ميرزا خليل كرمانى نكته قشنگى مى‌گويد. در كتاب هايش مى‌گويد: احمق‌ به سعوديها مى‌گويند. گنبد نشانه اين نيست كه شرك است. نشانه اين است كه مرد خدا اينجا خوابيده است. چطور آدم يك جاى حسابى را پرچم مى‌زند و چون پرچم پارچه‌اى است و پارچه در برابر باد و باران و آفتاب از بين مى‌رود ما يك پرچم ساختمانى مى‌گذاريم كه محكم باشد و در برابر باد و باران مقاوم باشد. اما مى‌گويند: هر جا گنبد است يعنى شرك است. ما مى‌گوييم هر جا گنبد است يعنى مرد توحيد در آنجا خوابيده است. نشانه توحيد است نه نشانه شرك.
در سال 1222 مردم عراق، مصر، سوريه را از حج منع كردند. در سال 1225 در سوريه ريختند و علاوه بر غارت، مردان و زنان را كشتند. بچه‌ هاى شيرخواره را هم كشتند، اجمالاً اينها 15 سال 50 تا حمله و هجوم وحشيانه به مسلمان‌ها داشتند و. . .

4- چگونگي به حكومت رسيدن آل سعود

اما حكومت اين‌ها. اخيراً بعد از اين چند سال قرارداد اين‌ها با آمريكا است. و كما اينكه خود ايران هم زمان شاه با آمريكا بود. منتها قبلاً اين‌ها با انگلستان بودند. حكومت انگلستان يك قرارداد امضاء كرد. قرارداد آن را در كشف الارتياب نقل كرده است. اين است كه وزير مستعمرات مى‌گويد: قرارداد بستند كه ما از آل سعود رئيس حجاز حمايت مى‌كنيم، به چند شرط: 1- وليعهد را ما تعيين كنيم. 2- بدون اجازه انگلستان و بريتانيا و لندن هيچ قراردادى با كشور ديگر نگذارند و تمام كار هايش مو به مو زير نظر ما باشد. 3- هر اراده و هر دستورى كه ما داشتيم بدون هيچ چون و چرايي آل سعود به آنها عمل كند. قراردادى كه اين‌ها بستند كه ما به آل سعود كمك مى‌كنيم به شرط اينكه اين‌ها هيچ حرفى در مورد قدس نزنند. يا اگر فلسطينى‌‌ها را تكه تكه كرديم هيچ حرفى نزنند. يعنى حكومت آل سعود حق السكوت حكومتشان اين است.
ايام عاشورا است روى كره زمين سه سنگر داريم: 1- قرآن 2- كعبه 3- عترت
بنى اميه هر سه تا را قلع و قمع كردند. عترت را در كربلا كشتند. كعبه را به منجنيق بستند. اما قرآن يكى از افراد بنى اميه وليد بود كه قرآن را تير باران كرد. يك روز وليد نشسته بود قرآن هم جلويش بود. گفت: قرآن را بدهيد قرآن را باز كرد. گفت: ببينم قرآن چه مى‌گويد؟ تا قرآن را باز كرد آيه آمد. ما پدر ظالم را در مى‌آورم. گفت: با من هستى. من پدر تو را در مى‌آورم. بعد قرآن را گذاشت و گفت: تيرباران كنيد. پس سه سنگر روى كره زمين هست: 1- قرآن 2- اهل بيت 3- كعبه بنى اميه همه را از بين بردند.

5- مكه سرزمين امن و عاري از سلاح

شما هيچ مى‌دانيد كه اسلام اجازه نداده شمشير دم سجاده بگذاريم؟ آدمى كه مى‌خواهد نماز بخواند، وقتى نماز مى‌خواند، مى‌گويد: الله اكبر! در فقه ما گفته‌اند: اگر شما مى‌خواهيد نماز بخوانيد شمشير لب سجاده‌تان نگذاريد. شما هيچ مى‌دانيد حاجى كه به مكه مى‌رود، اگر مورچه‌اى كه روى پيراهنش راه مى‌رود حق ندارد مورچه را تكان بدهد. اگر هم مورچه را از روى لباسش برداشت بايد يك جايى بگذارد كه امن باشد. نا امنى براى مورچه‌ها ممنوع است. شما هيچ مى‌دانيد كه حاجي‌ها در مكه حق ندارند شكار بزنند و شكار در حرم در امان است. قرآن درباره شكار مى‌فرمايد: (تَنالُهُ أَيْديكُمْ وَ رِماحُكُمْ) (مائده /94) يعنى اگر شكار آمد يك طورى كه «تَنالُهُ أَيْديكُمْ» يعنى دستت را دراز كنى مى‌توانى شاخش را بگيرى يعنى آنقدر نزديك است كه مى‌توانى با سرنيزه بگيرى حتى اگر در چادر تو آمد، تو حق ندارى آن را شكار كنى. شما هيچ مى‌دانيد درخت آنجا را نبايد كند. خداوند گفته است كه روى كره زمين، اينجا امن است.
يك چيزى در ذهنم بود. امروز به آيت الله صافى در شوراى نگهبان تلفن كردم، چون در ايران من كسى را سراغ ندارم كه درباره امام زمان مطالعه داشته باشد و مى‌توانم بگويم ايشان اعلم دانشمندان ما در مورد امام زمان است. كتاب هاى زيادى هم در مورد امام زمان نوشته است. من زنگ زدم و گفتم يك چيزى در ذهنم هست، مي‌خواهم بدانم که اين درست است يا نه. گفت: بله درست است. اين است كه حضرت مهدى(ع) كه مى‌آيد با شمشير جلوى همه طاغوت‌ها را مى‌گيرد، اما در مکه شمشير نمى‌كشد. يعنى حتى طاغوت هاى مكه را از طريق شمشير نمى‌كشد. مكه امن است. حضرت امام مى‌فرمايد: من همه مشكلات را تحمل كردم اما جنايتى که بر حجاج مظلوم ايرانى واقع شد، نمى‌توانم تحمل كنم. امام زمان همه طاغوت‌ها را دمار از روزگارشان در مى‌آورد. اما امام زمان كه به قول روايات كه كارش انقلاب جهانى است، در مكه خون نمى‌ريزد. اين نکته، نکته مهمى است.
يك چيز ديگرى هم بلد نبودم. ديشب ما فهميديم كه حضرت رسول فرمود: من هم كه پيغمبر شدم حق نداشتم در مكه دست به شمشير بزنم. فقط يكى دو ساعت روز فتح مكه گفتند: شمشير را دست بگير. بعد از يكى دو ساعت من هم شمشير را غلاف كردم. با وجود پيغمبرى به من حق يكى دو ساعت شمشير دست گرفتن را در مكه را ندادند. پس نه انقلاب پيغمبر در مكه با شمشير است و نه انقلاب امام مهدى(ع). مكه امن است. قبله امن است.
يك دعا در جوشن كبير «يَا رَبَّ الْبَلَدِ الْحَرَامِ يَا رَبَّ الرُّكْنِ وَ الْمَقَامِ يَا رَبَّ الْمَشْعَرِ الْحَرَامِ يَا رَبَّ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ»(المصباح كفعمى، ص‌249) شهر الحرام، بيت الحرام، مشعر الحرام اين‌ها همه محترم است. مورچه‌اش، گياهش، انسانش و. . . اينكه امام فرمود عاشوراى امسال آل سعود را زنده كنيد، براي همين است.

6- همگامي آل سعود با آل مروان و آل ابوسفيان در جنايت

ما چند آل داشتيم. در زيارت عاشورا مى‌خوانيم: آل ابو سفيان، آل مروان، و كنار آنها‌ آل سعود هم هست. و سعودى با اين كارش خودش را پهلوى همان آل‌ها برد. وقتى فاجعه مكه اتفاق افتاد، آن‌ها مى‌خواستند بكشند و تمام شود و برود. ما اگر ساكت شديم، خواست سعودى را عمل كرده¬ايم و اينكه امام فرمود عاشورا آخوندها بر سر آل سعود داد بزنند به خاطر اين بود چون اگر داد نزنيم سعودى همين را مى‌خواهد كه آنجا همه را بكشد و تمام شود و ما اگر ساكت شديم خواست سعودى است. پس ما بايد بگوييم نخير داد مى‌زنيم.
فقيه مكه در زمان يزيد وقتى مى‌خواستند كعبه را خراب كنند. آمد و گفت: اين كعبه در زمان جاهليت هم بوده است، شعرا شعر خوبشان را به كعبه آويزان مى‌كردند. بله احترام بوده منتها كارهايشان خراب بوده است.
قرآن يك آيه دارد که مى‌گويد: در زمان جاهليت در كنار كعبه عوض اينكه نماز بخوانند، صوت مى‌زدند. (وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً) (انفال /35) يعنى نماز زمان جاهليت پهلوى كعبه اين بود «إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً» يعنى زمان جاهليت هم احترام داشته است، منتها احترام اين بوده كه صوت مى‌كشيدند و كف مى‌زدند. مثل تجليلى كه يك وقتى از بنى صدر كردند. و من اين آيه را كه خواندم ياد سعودى افتادم (وَ ما كانَ صَلاتُهُمْ عِنْدَ الْبَيْتِ إِلاَّ مُكاءً وَ تَصْدِيَةً فَذُوقُوا الْعَذابَ بِما كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ) (انفال /35).
به آل سعود ميگويند که خادمين الحرمين هستند. خيابان و اتوبان ساختن مهم نيست. ارزش مهم است. دو نفر داشتند به هم افتخار مى‌كردند. يكى مى‌گفت: من آب رسانى مى‌كنم. يكى مى‌گفت: من خادم الحرمين هستم. اميرالمؤمنين آمد عبور كند. ديد اين دو به هم خيلى افتخار مى‌كنند.
يك روز فهد از خواب بيدار شد. فكرى بود چه كار كند. ديد امام ما دارد در دنيا مطرح مى‌شود. امام ما با انقلاب و شجاعت و اخلاص و مبارزه با طاغوت مطرح شد. مي‌گويند: به برادر حاتم طاعى گفتند: حاتم با سخاوت مطرح شد. گفت: من هم يك كارى مى‌كنم كه مطرح شوم رفت در چاه زمزم ادرار كرد. گفت: حالا همه مى‌گويند: چه كسى بود در چاه زمزم ادرار كرد؟ همه مى‌گويند: برادر حاتم طاعى بود. گاهى آدم‌ها مى‌خواهد، معروف شود نمى‌داند که چه طورى مطرح شود، دست به خل گرى مى‌زند. امام ما به خاطر اينكه با آمريكا و كفر جنگيد معروف شد، آن هم مى‌خواست معروف شود. ماند كه چه كار كند لقب خادم الحرمين را بر خودش گذاشت. چهار نفر هم به او تبريك گفتند. به گربه گفتند: شاهدت كيست؟ گفت: دم من.
در تمام آفريقا هم كه راه مى‌رويم مسيحت درمانگاه مى‌سازد، آل سعود مسجد مى‌سازد. و قرآن چاپ مى‌كند و حتى بسيارى از پول‌ها را در كشور هاى مجاور خرج مى‌كند. اين‌ها همه بخاطر اين است كه همه توجه‌‌ها به اسلام آن‌ها بشود. بزرگترين جنايت را كردند. من بحثم را فشرده جمع كنم.
بحث من اين بود كه گفتم خدمت آقاى مطهرى رفتم و گفتم: چند كتاب به من معرفى كن، يكى از كتاب هايى كه ايشان 13 سال پيش به من معرفى كرد، كتاب بسيار خوبى براى روحانيون است. اما براى آن‌ها كه فارسى زبان هستند و عربى بلد نيستند مشكل است. يك كتابى است كه يكى از فرهنگيان با فضيلت به نام وهابيان نوشته است، از آقاى فقيهى براى فارسى زبان‌ها در مورد و هابيان خوب است. براى روحاني‌ها كشف الارتياب كه شهيد مطهرى سفارش كرد، مناسب است. حتماً اين كتاب را مطالعه كنيد. ما حدود صد صفحه‌اش را كه ديديم اين مطالب را از آن جدا كرديم و گفتيم: كارى به فرقه شيعه و سنى نداريم. شيعه و سنى و هفته وحدت و مشتركات يك مسأله و با حزبى كه چند دهه است كه با اهل سنت درست شده است و 1300 و 1400 سالى است كه درست شده است، حسابمان جدا است. مسأله، مسأله‌ي حزب وهابي‌ها است.
يك مقدار در مورد وهابي‌ها گفتم كه آن‌ها 15 سال است كه 50 جنگ براه انداختند.

7- سر فصلهاي جنايات وهابيت

1- كربلا را محاصره كردند. آمدند عراق وارد كربلا شدند. سعود بن عبد العزيز اين كار را كرد. در حرم آمدند و جواهرات حرم را دزديدند و چوب حرم را شكستند و از چوب حرم قهوه خوردند و كف زدند.
2- اجداد همين آل سعود سه سال حج را تعطيل كرد با اينكه قرآن مى‌فرمايد: (سَواءً الْعاكِفُ فيهِ وَ الْبادِ) (حج /25) احدى حق ندارد در مكه را روى احدى بندد. اميرالمؤمنين به استاندارش فرمود در خانه‌ هاى مكه بايد باز باشد. و اين نكته را بگويم اولين كسى كه گفت در خانه هايتان را در بگذاريد و اجاره بگيريد، معاويه بود.
3- در نيمه شعبان آن‌ها 150 نفر از زوار هاى امام حسين را كشتند.
4- در سال 1217 وارد طائف شدند و مردم را قتل عام كردند حتى كودكان كه در آغوش مادر بودند همانطور كه بچه در بغل مادر بود سر بچه را مى‌بريدند. در طائف مردم در مسجد بودند مردم را در حال اقامه نماز كشتند.
5 – در مكه چند تا قبه را از بين بردند. در مدينه قبرستان بقيع را از بين بردند. مى‌خواستند قبر پيغمبر را خراب كنند وحشت كردند. اول اينكه گفتند: مى‌گوييم گنبد و بارگاه براى پيغمبر نيست و براى مسجد است.
6- به مردم مصر و سوريه هجوم آوردند، عراق را سه سال از حج منع كردند.
7- آل سعود با انگلستان يعنى لندن و بريتانيا قرارداد امضاء كردند. به چند شرط: 1- ما وليعهد‌ها را انتخاب كنيم. 2- با كسى ديگر ارتباط نداشته باشيم. 3- دستورات و نصايح ما را مو به مو عمل كنيد. اين زير بناى حكومت اين هاست.
بعد گفتيم كه سه سنگر روى زمين است. 1- كعبه 2- قرآن 3- عترت که بنى اميه عترت را در كربلا كشت. يزيد كعبه را به منجنيق بست و وليد قرآن را تيرباران كرد.
گفتم: در اسلام گفتند وقتى نماز مى‌خوانى لب قبله‌ات شمشير نباشد. و حضرت مهدى هم كه مى‌آيد دنيا را با شمشير اصلاح كند در مكه شمشير نمى‌كشد و پيامبر هم در روز فتح مكه شمشير دست نگرفت. مكه امن است. خدا لعنت كند كسانى كه حاجي هاى ما را اينطور كشتند. و اين كشتن‌‌ها ادامه كشتن كربلاست. چون دوم محرم بحث را تماشا مي‌کنيد، بد نيست ده دقيقه‌اى روضه گوش بدهيد. چون در اين ايام بايد زنده نگه داريم.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2681
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست