responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2604

موضوع بحث: نماز -1

تاريخ: 19/03/63- رمضان 63

بسم الله الرحمن الرحيم

بحث ما فروع دين و عبادات بود و عبادات را گفتيم و نماز و روزه و حج و امر به معروف و نهي از منكر و خمس و زكات را نيز خواهيم گفت.
امروز پيرامون امام جماعت، نماز جماعت، كوچك شمردن نماز و كسي كه نماز نمي‌خواند يا آن‌هايي كه مي‌خوانند ونمازشان مورد قبول واقع نمي‌شود، تعقيبات نماز و نماز باران و ميت و عيد فطر و قربان و نماز آيات و نماز شب، مطالبي خواهيم گفت.

1- نماز جماعت

نماز جماعت: اسلام به جماعت اهميت بسياري داده است، چون رمز وحدت است. همين برق نتيجه‌ي وحدت است چون قطرات باران و نهرها متحد مي‌شوند و پشت سد جمع مي‌شوند و برق توليد مي‌كنند و تمام بدبختي‌هاي كشور اسلامي از عدم اتحاد است و سربلندي جمهوري اسلامي، به خاطر اتحاد مردم آن است و همين است كه باعث مي‌شود اگر يك فرمانده سپاه يا ارتش در تلويزيون خون بخواهد، همه آستين هايشان را بالا بزنند و حاضرند خونشان در بدن يكديگر باشد. و بهترين نمونه‌ي اتحاد نماز جماعت است. از محله و نماز جمعه گرفته تا در مكه! به همين خاطر سفارش شده كه اگر 2، 3 نفر هم هستيد به هم اقتدا كنيد. پيش نماز بايد عادل باشد، يعني گناه كبيره عمدي انجام نداده باشد و گناه كبيره گناهي است كه در قرآن برايش عذاب وعده داده شده است. يا از نظر عقل و عرف مهم است.
خيلي هم در امام جماعت نبايد دقت نمود، چون روايات مي‌گويند: پشت كسي نماز بخوان كه به دينش اطمينان داري. چون عدالت در پيش نماز لازم نيست كه از آن خيلي، خيلي، عادل‌ها باشد وعادل كم رنگ هم باشد مشكلي ندارد.
ولي اين كه مي‌گويند: هنگام طلاق بايد دو عادل پر رنگ باشد، شايد بدين خاطر است كه تا دو عادل پر رنگ بيايد ازطلاق منصرف شود. مثل همان كسي كه از همسايه‌اش به خاطر ريختن برف در حياطش شكايت كرد و وسط مرداد كه همه‌ي برف‌ها آب شده بود، حكم آمد.
در پيش نماز همين كه از او گناه كبيره‌اي سراغ نداشته باشيم كافي است و هر چه با سوادتر باشد بهتر است. اگر تعداد نماز جماعت از 10 نفر بيشتر شود، ثواب آن را فقط خدا مي‌داند و بس از كثرت مقدار.
همسايه‌هاي مسجد اگر نمازشان را در مسجد نخوانند گويي ارزشي ندارد. مثل انگور پلاستيكي كه راننده‌هاي تاكسي به آينه‌ي خود مي‌آويزند. « لَا صَلَاةَ لِجَارِ الْمَسْجِدِ إِلَّا فِي مَسْجِدِهِ»(تهذيب‌‌الأحكام، ج‌1، ص‌92)
گاهي اوقات انسان چيزي را عملاً نشان بدهد خيلي بهتر و مؤثرتر است. مثلاً پيامبر(ص) مي‌فرمود: «صَلُّوا كَمَا رَأَيْتُمُونِي أُصَلِّي»(نهج‌‌الحق، ص‌426) يعني نماز بخوانيد همان طور كه من نماز مي‌خوانم.
يا امام صادق(ع) فرمود: چگونه نماز مي‌خواني؟ سپس خودش شروع به نماز خواندن كرد تا او ببيند.
يعني آموزش سمعي، بصري. خداوند براي نشان دادن و فهماندن قيامت به ابراهيم فرمود: چهار پرنده را بگير و بكش و خورد كن و مخلوط نما و بر سر 4 كوه بگذار تا ببيني چگونه ذرات بدن هر يك از اين‌ها چگونه به هم مي‌رسند.
امام حسن(ع) و امام حسين(ع) ديدند پيرمردي اشتباه وضو مي‌گيرد، خودشان با برنامه شروع به وضو گرفتن كردند و از يكديگر پرسيدند وضوي كداممان صحيح يا اشتباه است تا پيرمرد متوجه شود و يك جنگ زرگري راه انداختند تا او بفهمد و او گفت: جان من قربان شما دو نفر، وضوي شما صحيح است و مي‌خواهيد به من ياد بدهيد.
همه‌ي شما نماز جماعت ديده‌ايد ولي فرق زيادي بين ديدن و ديدن است. يك زني ممكن است دختري را چندين بار ديده باشد ولي وقتي مي‌خواهد او را براي پسرش بگيرد، باز هم مي‌رود و او را مي‌بيند. يا اگر كسي در حال پاك كردن ساعت باشد و از او بپرسند: ساعت چنداست؟ باز هم ساعت را مي‌بيند. همه نانوايي و قالي بافي را ديديم ولي بلد نيستيم نان و قالي درست كنيم. يا آينه فروش يك يقه‌اش داخل است و ديگري خارج و قصاب مويرگ را بلد نيست، و هر يك ازاين‌ها چون قصد انجام اين‌ها را ندارند و نمي‌خواهند ياد بگيرند ياد نمي‌گيرند. نجار نردبان‌هاي فراواني مي‌سازد ولي از هيچ يك بالا نمي‌رود.
دانشمنداني كه عمري در طبيعت شناسي فعاليت دارند خدا را نمي‌شناسند چون نمي‌خواهند از طبيعت به خدا پي ببرند. شما هم نماز جماعت ديديد، ولي ممكن است بلد نباشيد و يا دخترها و پسرهايمان بلد نباشند و چه دختر وپسرهايي كه نماز و روزه مي‌گيرند ولي پدر و مادرهاشان خير. و چقدر زن داريم كه نماز مي‌خواند و شوهرش تارك الصلاة است.
انقلاب معيارها را عوض كرد. قديم به بچه‌ها مي‌گفتند: نماز بخوان، حالا بايد به بزرگ ترها بگويند نماز بخوانيد.
ما امروز مي‌خواهيم يك نماز جماعت راه بيندازيم كه اگر كسي وارد شد و نماز جماعت شروع شده بود، او خودش را چگونه به اين دريا متصل كند. پيوند به هر جايي ممكن نيست همان طور كه به هر جايي نمي‌توان آمپول زد، در هر جايي هم نمي‌توان وارد نمازجماعت شد و رگ نماز جماعت را بايد پيدا كرد.
در نماز جماعت هر كس با سوادتر و با تقواتر است جلوتر مي‌ايستد. كتف‌ها و صف‌ها بايد به هم بچسبند و نبايد با صف فاصله داشت.

2- اجراي آموزشي نماز جماعت و شرح آن

اقامه‌ي نماز:
تا امام هنوز به ركوع نرفته، مي‌توان رسيد و الله اكبر گفت و حتي در ركوع هم مي‌توان رسيد و الله اكبر گفت و لحظه‌اي ايستاد و با امام به ركوع رفت(در ركعت اول)
در ركعت دوم: كسي كه ملحق مي‌شود نبايد قنوت بخواند ولي در اسلام به خاطر پيروي از جمع و هماهنگ بودن او هم قنوت مي‌خواند تا يك رنگ باشند. موقع تشهد چون ديگران دو ركعت خوانده‌اند و مي‌خواهند تشهد بخوانند مي‌نشينند ولي كسي كه در ركعت دوم وارد شد مي‌بايست بلند شود چون يك ركعت خوانده براي همين آن فرد نيم خيز مي‌شود كه به آن تجافي مي‌گويند و او هم يا تشهد مي‌گويد و يا ذكري همچون سبحان الله تا تشهد آن‌ها تمام شود.
وقتي بلند مي‌شوند همه سبحان الله (تسبيحات اربعه) مي‌گويند، چون ركعت سوم هستند ولي اين فرد سوره حمد بايد بخواند، ولي چون ديگران آهسته سبحان الله مي‌گويند او هم بايد آهسته حمد بخواند. ولي مي‌دانيم كه ذكر «سبحان الله» زودتر تمام مي‌شود. حال اگر او تند و درست خواند و رسيد حمد و سوره را مي‌خواند وگرنه فقط حمد را مي‌خواند و با هم برابر مي‌شوند.
در نماز جماعت سبحان الله را بايد هر كسي خودش بخواند. در اين ركعت يك نفر ديگر هم ملحق مي‌شود. الله اكبر مي‌گويد و بعد از لحظه‌اي سكوت به ركوع مي‌رود. در انتهاي ركعت سوم فرد اولي ركعت دومش است و بايد بنشيند و تشهد بگويد بعد بلند شود و چون عقب تر از ديگران مي‌افتد از ديگران يك سبحان الله مي‌گويد تا به ديگران برسد. وقتي بلند شدند همه سبحان الله مي‌گويند ولي فرد دومي چون ركعت دومش است حمد مي‌خواند.
از نماز جماعت بگذريم و بپردازيم به كوچك شمردن نماز؛

3- پيامد سبك شمردن نماز

رسول خدا وقتي وارد مسجد مي‌شد «امام حسن و امام حسين »را به مسجد مي‌آورد. پس فرزندان خود را با مسجدآشنا كنيد و حديث داريم كه پول را به بچه بدهيد تا به فقير بدهد تا با پول دادن و كمك به فقرا آشنا شود. اميرالمؤمنين(ع) مي‌فرمايد: «مَنْ ضَيَّعَ الصَّلَاةَ فَإِنَّهُ لِغَيْرِهَا أَضْيَعُ»(أمالى مفيد، ص‌265) كسي كه نماز را ضايع كند حتماً چيزهاي ديگر را هم ضايع مي‌كند.
پيامبر(ص) فرمود: «أَيُّمَا عَبْدٍ الْتَفَتَ فِي صَلَاتِهِ قَالَ اللَّهُ يَا عَبْدِي إِلَى مَنْ تَقْصِدُ وَ تَطْلُبُ أَ رَبّاً غَيْرِي تُرِيد»(تفسيرالإمام‌‌العسكري، ص‌524)كسي كه نمازش را سبك بشمارد خدا به او مي‌گويد: چرا سبك شمردي؟ سراغ خدايي غير از من مي‌خواهي بروي؟ و يا غير از من سراغ داري؟
پيامبر(ص) فرمود: «مَنْ تَهَاوَنَ بِصَلَاتِهِ مِنَ الرِّجَالِ وَ النِّسَاءِ 00000يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ عُمُرِهِ وَ يَرْفَعُ اللَّهُ الْبَرَكَةَ مِنْ رِزْقِهِ وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِه»(فلاح‌‌السائل، ص‌22) هر كه نمازش را سبك بشمارد خدا او را به چند درد مبتلا مي‌سازد و خدا بركت را از عمرش برمي دارد.
بركت عمر يعني اين كه انسان‌هايي هستند خيلي پول و سن و عمر دارند ولي بركت ندارند، اما افرادي در عمر كم و باپول كمي، كارهاي زيادي را انجام مي‌دهند. اگر كسي نماز را سبك بشمارد خدا بركت را از عمر او برمي دارد و عمرش مي‌گذرد بدون هيچ حاصلي. طول عمر دارد ولي عرض عمر ندارد.
قبرستاني بود كه براي هر كس به تناسب ارزش وجودي‌اش تاريخ قبر مي‌زدند. 2 سال، 4 سال، 7 سال و. . . كسي اين را ديد و پرسيد مگر در اين جا همه بچه مي‌ميرند؟ گفتند: خير همه بزرگ سال هستند ولي در اين شهر رسم است كه پس از مرگ محاسبه مي‌كنند فرد چند دقيقه و چند سال از عمرش مفيد بوده است و به درد خورده است. ولذا افرادي 100سال عمر مي‌كنند و 2 سال آن مفيد بوده، چون يا خوابيده و وقتي هم بيدار بوده، دنبال لهو و لعب و عياشي و اعمال حيواني بوده است.
كسي كه در بچگي از عروسك خوشش مي‌آمده و در بزرگي از خانه و ماشين، از نظر سني بزرگ شده ولي از نظر روحي خير. در بچگي قهر مي‌كرد و با خواهر و برادرش دعوا مي‌كرد، الآن هم همينطور، پس اين اصلاً بزرگ نشده است و ما در اين جا سن را بر اساس رشد مي‌گذاريم و از عمر آن چه به عبادت و تحصيل و خدمت و رشد و تكامل مشغول بوده آن را حساب مي‌نماييم. گاهي يك جمله، يك كتاب و يك اولاد بركت دارد.
«وَ يَمْحُو اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ سِيمَاءَ الصَّالِحِينَ مِنْ وَجْهِه» خداوند نشاط بندگان صالح و نور ملكوتي را از صورت او مي‌گيرد و دعايش مستجاب نمي‌شود و ذليل مي‌ميرد و در قبر اذيت مي‌شود و در قيامت از او حساب سختي كشيده مي‌شود، كسي كه نماز را سبك بشمارد.
پيامبر(ص) فرمود: (مَنْ تَرَكَ الصَّلَاةَ مُتَعَمِّداً فَقَدْ كَفَرَ) (عوالي‌‌اللآلي، ج‌2، ص‌224) كسي كه عمداً نماز را كه مي‌داند واجب است، نمي‌خواهد بخواندكافر است، يعني از اسلام بيرون است. «بَيْنَ الْعَبْدِ وَ بَيْنَ الْكُفْرِ تَرْكُ الصَّلَاةِ»(جامع‌‌الأخبار، ص‌73) رسول خدا(ص) فرمود: بين اسلام و كفر اين است كه فرد نماز نخواند(عمداً) (قالُوا لَمْ نَكُ مِنَ الْمُصَلِّينَ) (مدثر /43) دوزخيان به بهشتيان مي‌گويند: علت اين كه ما به بهشت نيامديم و دوزخي شديم اين بود كه نماز نخوانديم.

4- نمازهاي مردود

اما كسي كه نماز مي‌خواند ولي نمازش قبول نيست؛
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ(ص): «ثَمَانِيَةٌ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ لَهُمْ صَلَاةً الْعَبْدُ الْآبِقُ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ وَ النَّاشِزَةُ عَنْ زَوْجِهَا وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ وَ مَانِعُ الزَّكَاةِ وَ تَارِكُ الْوُضُوءِ وَ الْجَارِيَةُ الْمُدْرِكَةُ تُصَلِّي بِغَيْرِ خِمَارٍ وَ إِمَامُ قَوْمٍ يُصَلِّي بِهِمْ وَ هُمْ لَهُ كَارِهُونَ وَ الزِّنِّينُ قَالُوا يَا رَسُولَ اللَّهِ ص وَ مَا الزِّنِّينُ قَالَ الَّذِي يُدَافِعُ الْغَائِطَ وَ الْبَوْلَ وَ السَّكْرَانُ فَهَؤُلَاءِ ثَمَانِيَةٌ لَا تُقْبَلُ مِنْهُمْ صَلَاةٌ»(خصال صدوق، ج‌2، ص‌407)
پيامبر فرمود: هشت گروهند كه نماز مي‌خوانند، ولي پذيرفته نمي‌شود: البته اين به آن معنا نيست كه نبايد بخواندچون قبول نيست! بلكه بايد بخواند. «الْعَبْدُ الْآبِقُ حَتَّى يَرْجِعَ إِلَى مَوْلَاهُ وَ النَّاشِزَةُ عَنْ زَوْجِهَا وَ هُوَ عَلَيْهَا سَاخِطٌ» بنده‌ي فراري و همسري كه در كارهايي كه بايد تسليم باشد تسليم نشود و گردن كلفتي نمايد. اين زن هر چه هم نماز بخواند نمازش قبول نيست.
چه بسيار افرادي كه نماز و روزه‌شان قبول نيست، «لَا صِيَامَ لِمَنْ عَصَى الْإِمَامَ»(دعائم‌‌الإسلام، ج‌1، ص‌268) اگر كسي در خط رهبري صحيح نباشدروزه‌اش قبول نيست.
ِ«لَوْ صَلَّيْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْأَوْتَارِ وَ صُمْتُمْ حَتَّى تَكُونُوا كَالْحَنَايَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْكُمْ إِلَّا بِوَرَعٍ»(عدةالداعي، ص‌153) خداوند عبادت انسان‌هاي با تقوا را قبول مي‌كند.
(إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقين) (مائده /27) انسان اگر تقوا داشته باشد عملش قبول مي‌شودو عمل انسان لا ابالي ارزشي ندارد. اصالت فقط به عمل نيست بلكه به هدف هم هست، ما فقط آب را نمي‌خواهيم، آبي را مي‌خواهيم كه در ظرف تميزباشد. اگر بهترين آب در ظرف آلوده باشد فايده ندارد. عبادت اصل است ولي اين كه چه كسي انجام مي‌دهد هم اصل است.
عبادت كسي كه لقمه‌ي حرام مي‌خورد هم مسخره است و پيامبر(ص) فرمود: «الْعِبَادَةُ مَعَ أَكْلِ الْحَرَامِ كَالْبِنَاءِ عَلَى الرَّمْلِ»(عدةالداعي، ص‌153) يعني كسي كه لقمه حرام مي‌خورد و عبادت مي‌كند مثل كسي است كه روي ريگ ساختمان مي‌سازد، يعني اساس ندارد. اگر ركوع و سجود غلط باشد نماز قبول نمي‌شود. نماز كسي كه در هنگام نماز بول و غائط خود را نگه داشته است تا نماز بخواند نمازش قبول نمي‌شود.
در اسلام همه چيز به هم مربوط است، نمي‌توان گفت: من نماز مي‌خوانم حالا درآمدم از هر جا مي‌خواهد باشد! يا خط فكري‌ام هر چه هست، هست. نماز منافقين قبول نيست.

5- تعقيبات نماز

و اما تعقيبات نماز؛
ما بعد از نماز مرگ بر آمريكا، شوروي، منافقين و صدام و اسرائيل مي‌فرستيم. حديث داريم «سَمِعْنَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ ع وَ هُوَ يَلْعَنُ فِي دُبُرِ كُلِّ مَكْتُوبَةٍ أَرْبَعَةً مِنَ الرِّجَالِ وَ أَرْبَعاً مِنَ النِّسَاءِ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ فُلَانٌ وَ مُعَاوِيَةُ وَ يُسَمِّيهِمْ وَ فُلَانَةُ وَ فُلَانَةُ وَ هِنْدٌ وَ‌ام الْحَكَمِ أُخْتُ مُعَاوِيَةَ»(كافى، ج‌3، ص‌342) امام صادق(ع) بعد از هر نماز واجبي به چند مرد لعنت مي‌فرستاد. «اللهم العن فلان. . . . و به چهار زن هم نفرين مي‌كرد. يعني اين كه ما به اين‌ها مرگ مي‌فرستيم در حديث داريم كه امام هم چنين كاري مي‌كرد.
در تفسير (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ) (انشراح /7) مي‌گويند: (فَإِذا فَرَغْتَ فَانْصَبْ وَ إِلى‌ رَبِّكَ فَارْغَبْ) (انشراح /8-7) يعني بعد از نماز دستانت را بلند كن به سوي خدايت و دعا كن، دعا بعد از نماز قبول مي‌شود و حتي تعقيبات و دعا بعد از نماز از نماز مستحبي بهتر است به خصوص تسبيحات حضرت زهرا كه 34 الله اكبر، 33 الحمدلله و 33 سبحان الله است كه از هزار ركعت نماز مستحبي ارزش بيشتري دارد.
ولي در نماز جماعت اينقدر نبايد دعا را طولاني كرد كه كساني كه كار دارند از نماز جماعت خسته شوند و نماز را زود تمام كنيد.
اما در خصوص نماز امامان ما؛
حديثي بگويم، پيامبر فرمود: كه گرسنه از غذا و تشنه از آب سير مي‌شود، اما من هيچ گاه از نماز سير نمي‌شوم. و احاديث اين موضوع را قبلاً گفته‌ام.
در نماز اول وقت:
اميرالمؤمنين(ع) در جنگ صفين بود، وقتي شمشير مي‌زد سرش را رو به آسمان مي‌كرد و مرتب اين كار را تكرار مي‌نمود. ابن عباس به او گفت: چرا در ميان جنگ سرتان را رو به آسمان مي‌كنيد؟ گفت: مي‌خواهم اگر نماز شده، نماز اول وقت از دستم نرود حتي در جبهه.

6- اهميت مسجد

نماز جماعت نفاق را برطرف مي‌نمايد و حضور و غياب اتوماتيك است كه دو روز است فلاني نيامده است. سفارش كرديم اگر كسي وارد مسجد شد و نماز جماعت بلد نبود، ديگران با ديد حقارت به او نگاه نكنند. گاهي كسي مسجدي است و با غرور وارد مسجد مي‌شود و ديگري ناشي است و احساس مي‌كند خاك بر سرش كند، كه ماهي يك بار هم به مسجد نمي‌آيد و با خجالت وارد مسجد مي‌شود.
حديث داريم دو برادر وارد مسجد شدند، يكي دائماً مسجد مي‌رفت و ديگري بار اولش بود كه به مسجد مي‌آمد، ولي بعد از اين كه از مسجد بيرون مي‌رفتند اولي اهل جهنم بود و آن كه براي بار اول به مسجد مي‌آمد اهل بهشت بود. چون اولي هنگام ورود احساس مي‌كرد خانه خودمان است و احساس غرور مي‌كرد ولي دومي احساس شرمندگي مي‌كرد وخدا او را به خاطر غرور، اهل جهنم قرار داد و ديگري را به خاطر شرمندگي، اهل بهشت قرار داد.
اخلاق و جاذبه‌ي ما بايد طوري باشد كه نماز خوان‌ها را بيشتر كنيم و مسجدي‌ها بيشتر شوند. بايد طوري باشد كه هر صنفي صنف خودش را دعوت نمايد، چون پيامبر(ص) احوال افراد را مي‌پرسيد و مي‌گفت: فلاني كجاست؟ و وقتي مي‌گفتند: مريض است براي او دعا مي‌كرد و مي‌گفت: به عيادت او برويد. مسجد سالن اجتماعي است كه خود به خود حضور و غياب انجام مي‌شود و بايد در حفظ و نظافت مسجد كوشيد وآداب مسجد را رعايت كرد، چون سفيد و سياه و ضعيف و قوي مثل حمام در كنار هم هستند. مسجد بايد بوي عطر بدهد و لباس‌هاي خوب خودتان را در مسجد بپوشيد (يا بَني‌ آدَمَ خُذُوا زينَتَكُمْ عِنْدَ كُلِّ مَسْجِدٍ) (اعراف /31) بچه هايتان را به مسجدببريد. كسي در مسجد تحقير نشود، هر كه با تقواتر است در صف اول بايستد. وقتي به مسجد برويد متوجه باشيد كه مسجدخانه‌ي خداست و شما مهمان خدا هستيد.
امام سجاد(ع) وقتي وارد مسجد مي‌شد مي‌فرمود: اين خانه‌ي توست و من بنده و مهمان تو هستم. وقتي خواستيد وارد مسجد شويد پاي راست خود را جلو بگذاريد. براي تعمير مسجد پول افراد فاسد را به عنوان كمك قبول نكنيد (إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ) (توبه /18) فقط كسي حق دارد مسجد بسازدكه ايمان داشته باشد اگر جنايت كاري سنگ مرمر فرستاد كسي نبايد قبول كند.
(إِنْ أَوْلِياؤُهُ إِلاَّ الْمُتَّقُونَ) (انفال /34) متولي مسجد بايد آدم خوبي باشد، و نبايد يك آدم لاابالي رئيس مسجد بشود. مسجد يك سالن اجتماعات، مسجد شوري، حضور و غياب كه همديگر را مي‌شناسند و تفقد مي‌كنند و مشكلات همديگر را حل مي‌نمايند و مسجد فقط جاي عبادت نيست. در زمان پيامبر(ص) مسجد پادگان بود. البته الآن هم در سايه‌ي جمهوري اسلامي همين طور است و گردانندگان بسياري از مساجد جوانان هستند. البته جوان‌ها اشتباهاتي دارند ولي مسجد گردانان نبايد فقط پيرمردها و بزرگ ترها باشند و نبايد جوان‌ها طرد شوند.
ما زماني در كاشان كلاس داشتيم به برادران هم شهري مي‌گفتم كه اگر شما فلان روز در منزلتان جلسه قرآن است، نگو شب بياييد منزل ما! بلكه به پسرت بگو: اين پول را بگير و هزينه جلسه را تو بياور، تا او احساس كند باني جلسه است. و بايد به جوان‌ها مسئوليت داد تا كارها را در دست بگيرند.
خدايا در ماه خودت، رمضان، آن چه به بندگان خوبت لطف مي‌نمايي به ما نيز مرحمت بفرما.
خدايا ما را از محرومين در ماه رمضان قرار مده. ابرقدرت‌ها را سقوط و مستضعفين را نجات مرحمت بفرما. همينطور كه پادگان‌هاي ايران را مثل اين جا به مركز رزم و كلاس تبديل نمودي، پادگان‌هاي فساد دنيا را به مركز صلاح تبديل نما.
رهبر عزيز انقلاب را به سلامت نگه دار. توطئه‌ها را خنثي و توطئه گران را نابود، اسيران ما را آزاد و جانبازان ما را اجر وپايداري و استقامت و شفا، و به خانواده‌هاي شهدا اجر و صبر مرحمت بفرما.
لحظه‌ي افطار براي اسيران، رزمندگان و امام دعا كنيد.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2604
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست