responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2378
بسم الله الرّحمن الرّحیم
الهی انطقنی بالهدی والهمنی التقوی.

بینندگان عزیز بحث را در آستانــه روز جهانی معلولین می‌بینند بنده هم آمده‌ام در این. . . در خدمت خواهران و برادران، كه جمعی از آنها معلول هستند. . . اول اقرار می‌كنم بنده محسن قرائتی نسبت به معلولین مقصر هستم این مال اقرار خودم گاهی خیلی نادر رفته‌ام ولی خوب شاید روز قیامت به من بگویند باید بیشتر می‌رفتی باید بیشتر صحبت می‌كردی بهترین چیز اقرار است من اقرار به تقصیر می‌كنم برای اینكه بدانیم وظیفه‌مان چی است بد هم نیست كه یك دو نفر از خواهر و برادران یكی دو جمله‌ای كمتر یا بیشتر بفرمایند كه نگویند آقای قرائتی شما كه می‌رفتی آنجا آنها چی می‌گفتند؟ حرف آنها چی بود؟ البته من می‌دانم كه حرف آنها چی است دیشب یك گزارشی خوانده‌ام امروز گزارشی خواندم در جریان هستم اما بد هم نیست كه خود مردم ایران اول چند كلمه از این عزیزان بشنوند عرض كنم به حضور شما كه ما گفتیم كی آماده است صحبت كند سه چهار نفر آماده بودند یكی‌اش این خواهر بود حالا شما بسم الله، مردم ایران پای حرف این عزیز بنشینند.

1- ارزش انسان، به انسانیت او است

بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام خدمت بینندگان عزیز و تبریك روز جهانی معلولین من پیامی كه برای ملت عزیز ایران و برای تمامی انسانها دارم این هست كه‌ای انسانها، انسانیت انسان تنها به جسم ظاهرِ سالم نیست تنها جسم فیزیكی ما نیست كه نشان دهنده انسانیت و شخصیت ما است ما با هر شرایطی می‌توانیم بهترین‌ها باشیم من بدون پا و روی یك صندلی چرخ دار با خِردی بالا با عقلی سلیم با تفكری خوب می‌توانم بهترین‌ها باشم می‌توانم هزاران راه نرفته را بدون پای ظاهری بروم پس انسانیت به جسم و فیزیك نیست بلكه به شعور و تفكر و عقل و كاری هست كه انجام می‌دهد و خدمتی هست كه به دیگران انجام می‌دهد خیلی ممنون.
تحصیلات شما چیه؟ دكترا هستم رئیس انجمن ضایعـ? نخاعی استان تهران، از چند سالگی اینطور بوده‌اید؟ از پانزده سالگی در اثر یك جراحی اشتباه دچار ضایعه نخاعی شدم، اشتباه بر روی كمرم، به عنوان دیسك كمر به اتاق عمل رفتم متاسفانه در طی عمل به نخاع من ضایع وارد شده. عجب! خیلی خوب متشكرم، یك پیام دیگر از یك خواهر دیگر،
بسم الله الرّحمن الرّحیم با سلام به بینندگان عزیز و تمام ملت ایران(بلند‌تر صحبت كنید) و تبریك روز جهانی معلولین، من از مسئولین می‌خواهم كه از لطف خداوند است كه مسئولیتی به آنها واگذار شده فقط اینرا می‌خواهم كه دقت داشته باشند روزی كه آدم قدرت دارد باید اینرا بداند كه معلولیت در كمین همه هست فكر نكنند كه حالا حادثه برای یك سری هست برای ما‌ها نیست برای همه هست بخاطر همین باید توجه كنند به مشكلات معلولین. تشكر.
 بعد از سلام به حضار روز جهانی معلولین را هم تبریك می‌گویم والله حقیقت را بخواهید هیچ چیزی نمی‌توانم در رابطه با معلولها بگویم چون برای من معلولیت چیز خیلی عادی است این همه خانوادهای یتیم و بی سرپرست و زندانی مشكلاتی دارند اصلاً من به مشكلات خودم فكر نمی‌كنم شاید توی خلوت خودم بارها و بارها برای امیر كبیر گریه كرده‌ام شاید به آقا علی خیلی فكر كرده‌ام كه در چاه گریه می‌كرد شاید به آیت الله قاضی و خیلی از بزرگها و علما مثل علامه طباطبایی اینها به درد مملكت می‌خورند اینها به درد انسانیت می‌خورند اینها شفا هستند اینها دوا هستند اینها همه چیزی هستند تقوا به درد انسان می‌خورد و پاكدامنی، اصلاً حرف من با معلولها نیست چیزی به عنوان معلولیت توی ذهن من نیست.
شما خودتان معلول از پا هستید؟ بله بله، دیگر پیغام خاصی ندارم فقط به كل آدمها به انسانهای كل دنیا، من نظرم این است كه پاكدامنی و تقوا و مهر و محبت فقط به درد بشر می‌خورد، تشكر. (هر كس تلفن همراه دارد خاموش كند بی استثناء هر كس دارد خاموش كند تشكر، خوب بسم الله الرحمن الرحیم سه تا پیام عزیزان داشتند یك صلوات دیگر هم بفرستید، عرض كنم سه تا پیام داشتند پیام اول اینكه معلولین. . . اگر كسی پا ندارد. . . هر كس تلفن همراه دارد خاموش كند، عرض كنم كه. . .)

2- افرادی بدون داشتن پا، قدم‌های بزرگی بر می‌دارند

خوب، پیام اول از خواهرمان دكتر بود كه ممكن است كسی پا نداشته باشد ولی راههای طولانی را با نداشتن پا طی كند و افرادی هم ممكن است پا داشته باشند و هیچ قدمی در تكامل بر ندارند حرف خیلی قشنگی بود این حرف باید پلاكارد بشود بی پای رونده و پا دار راكد آن پا دارد ایستاده این پا ندارد پرواز كرده.
حرف خواهر دوممان این بود كه آقایانی كه دو روز رئیس هستید و پشت میز نشسته‌اید فكر نكنید ما معلول هستیم ممكن است هر لحظه شما هم معلول بشوید اینرا قرآن هم می‌فرماید كه (;أَأَمِنتُمْ مَنْ فِی السَّمَاءِ) (الملك/16) شما فكر می‌كنید كه واقعاً شما از تیررس خطرها دور هستید؟ خطر برای همه پیش بینی می‌شود هیچكس خودش را در امان نداند، به امام علی گفتند چقدر می‌گویی(اهدنا الصراط المستقیم)، تو كه راهت مستقیم است تو كه امیرالمومنین هستی، گفت من نمی‌دانم كه یك ساعت دیگر چی می‌شود هم ممكن است خطر فكری برای همه پیش بیاید هم خطر جسمی و هم خطر آبرویی، ما به هیچ بند هستیم یك پشه بیاید روی بینی من را بگزد دماغم باد كند خودم دیگر پشت دوربین تلویزیون نمی‌روم یعنی سرنوشت درسهایی از قرآن با سابقه بیست و پنج سال بند به یك پشه است هیچكس هیچی نیست مگر به اراده خدا، این هم پیام خواهر بود.
آن برادر عزیزمان هم كه فرمود من كه از طرف پا معلول هستم اما فكر خودم را نمی‌كنم معلولیت برای من چیزی نیست این هم حرف حضرت زینب كبری است وقتی از او پرسیدند اوضاع چه جور است فكر كردند حالا كه امام حسین(علیه السلام) را جلوی چشم هایش كشته‌اند این خودش را باخته است و به بن بست رسیده است الان جیغ می‌زند و شیون می‌زند ننه غریبم راه می‌اندازد فرمود(ما رأیت الا جمیلا) من چیزی نمی‌بینم مگر زیبایی یعنی هر چی می‌بینم زیباست آخر یعنی چه؟ امام حسین را كشته‌اند زیباست؟ یعنی وقتی آدم فكرش رفت بالا هر چیزی اوج گرفت از موجها رد می‌شود یعنی لاستیك دوچرخه توی اولین موج تاب برمی دارد لاستیك تراكتور از هزار موج می‌گذرد تاب بر نمی‌دارد بچه‌ها فلفل و ترشی را دوست ندارند اما مادر بچه كه رشد كرده وقتی نگاه به سفره می‌كند می‌بیند یك فنجان مربا یك فنجان ترشی، مادر بچه دو تا فنجان پهلوی او زیباست یعنی هم ترشی زیباست هم مربا اما بچه حلوا را دوست دارد از ترشی بدش می‌آید یعنی افرادی هستند یك چیزی برایشان تلخ است یك چیزی برایشان شیرین، افرادی هستند همه چیزی برایشان شیرین است.
(یكی از دانشمندان می‌گوید اگر لیموی ترشی دست تو رسید دور نینداز كه این لیمو ترش است اگر آشپز خوبی باشی از همان لیموی ترش لیمونات درست می‌كنی یعنی انسان می‌تواند در هر شرایطی استفاده بكند خواهر دیگری داشتیم می‌فرمود من از مسئولین اشتغال می‌خواهم برای اسكان، حالا من اینها را توی حرفهایم انشاالله اشاره خواهم كرد خوب من برای اینكه بحثم را شروع كنم یك دعا می‌كنم، خدایا تو را به آبروی محمد و آل محمد اول)

3- كسب كمالات، بدون داشتن امكانات

 اینرا هم به شما بگویم شما مسئولین‌تان خیلی‌ها معلولند یعنی مقام معظم رهبری دست ایشان توی آن حادثه سوء قصد الان دست ایشان سالم نیست با دست چپ می‌نویسد دست راستشان مشكل دارد ولی خوب لیاقت جوری است كه هم می‌تواند مرجع بشود هم رهبر بشود الان توی ایران حافظانی كه نابینا هستند و حافظ قرآن هستند به تعداد جمعیت‌شان خیلی بیشتر از بیناها هستند كه. . . در حوزه ما هم همینطور است، در حوزه‌های ما بچه‌های روستا كه دانشمند شدند تعدادشان بیش از بچه‌های شهری است كه دانشمند شدند روستایی‌های دانشمند تعدادشان بیش از شهری‌های دانشمند است چیزی، شرط خیلی چیزی نیست یك جزوه‌ای ما داریم كه یكی از دوستان دارد تكمیل می‌كند یتیم‌هایی كه نابغه شدند یعنی یتیم‌هایی كه به یك جاهایی رسیدند خود حضرت امام بنیانگذار جمهوری اسلامی ایران یتیم بود شهید رجایی. . . بسیاری از شخصیت‌های درجه یك تاریخ كه اینها بی سرپرست بودند و سرپرست خانواده را از دست داده‌اند ولی به جایی رسیده‌اند به هر حال اراده خدا مهم است كه اگر اراده خدا باشد خیلی مشكل‌ها حل می‌شود اگر اراده خدا نباشد. . . اما بحث ما نمی‌دانم خواهم توانست توی این بیست دقیقه همه‌ی حرفم را بزنم یا نه، یادداشت خیلی دارم.
بسم الله الرّحمن الرّحیم بحث معلولیت، موضوع: معلولین

4- منشأ نقص در خلقت، خداوند نیست

اول اینكه خداوند مقصر نیست این از نظر اعتقادی، چون ممكن است عده‌ای پای تلویزیون شما را ببینند بگویند چرا خدا اینطورش كرد؟ راجع به خدا مسئله دار بشوند اینرا برای شماها نمی‌گویم برای آن كسی می‌گویم كه نكند یكوقت معلولیت شما را ببیند نسبت به خدا اعتراض كند(ببینید جهان یك علل و عواملی دارد می‌گوید تخم هندوانه هندوانه تخم خربزه خربزه، اگر شما یك تنوری را راه انداختید خمیر شور دادی به نانوا، نان شور می‌دهد، خمیر شیرین نان شیرین، خمیر تلخ نان تلخ، بله شما ممكن است بگویی، ممكن است پدر و مادر در آمیزش جنسی‌ای كه داشته‌اند مراعات یكسری مسائل را نكرده‌اند بچه‌شان فلج شده گناه بچه چیه؟ ما می‌گوئیم قبول است كه بچه گناهی ندارد اما گناه خدا چیه؟ یعنی شما می‌گویی تخم هنداونه بكاریم خربزه برداریم اینجا سه تا آدم داریم یك خمیر داریم یك خمیرگیر یك نانوا خمیر تقصیری ندارد اما نانوا هم تقصیری ندارد خمیرگیر اگر شورش كرد مقصر آن است ممكن است بگویی خیلی خوب حالا گیرم پدر و مادر یك غلطی كردند باید زجرش را بچه بكشد؟ در همه ظلم‌ها همینطور است بنده اگر الان یك سنگ بردارم پرت كنم توی پیشانی یك نفر بالاخره ظالم من هستم اما دردش را دیگری می‌كشد) ممكن است بگویی خدا نمی‌تواند اینرا حل كند؟ باسمه تعالی می‌توانست ولی بنا نیست، چرا؟ برای اینكه من سنگ می‌زنم بر می‌دارم می‌زنم توی كله شما، خدا می‌تواند وقتی سنگ نزدیك شد به كله شما یك لحظه این سنگ پنبه بشود یا استخوان شما چدن بشود یعنی می‌تواند در یك لحظه استخوان را مثل چدن كند یا سنگ را مثل پنبه كند اما می‌دانید معنایش چیه؟ معنایش این است كه هر كس هر راهی را كه می‌خواهد برود برود، خود خدا آنرا پائین و بالا كند یعنی در تاریخ جغرافی بچه می‌آید می‌گوید كه بسم الله الرّحمن الرّحیم كوه هیمالیا در نیشابور است دریاچه ارومیه در جهرم است بعد بیاید بگوید خدایا حالا ما توی امتحان غلط كردیم بیا درست كن كوه هیمالیا را بگذار نیشابور دریاچه ارومیه را هم بگذار جهرم بنا نیست كه ما. . . حالا ما امسال پیاز كاشته‌ایم خدایا می‌دانی كه امسال وضع پیاز خوب نیست خودت پیاز را كیوی كن، اگر خواسته باشیم ما هر راهی را می‌خواهیم برویم برویم خدا خودش درست كند این معنایش این است كه تمام هستی نظامش از هم بپاشد اصلاً هیچی به هیچی بند نیست.
(ما خوابمان برد ولی همینطور كه خوابیم خدا خودش علم بوعلی سینا را به ما بدهد خدایا تو كه می‌توانی من می‌خوابم خودت من را بوعلی سینا كن این معنایش این است كه تمام زحمت‌ها و تلاشها مدیریت‌ها تحقیق‌ها تخصص‌ها همه برود روی هوا، اگر بنا باشد كه مردم غلطی بكنند و خدا غلط مردم را. . . آقا من سطل زباله را سوراخ می‌كنم می‌روم یك كسی عقب من بیاید شیلنگ بگیرد خوب اینكه نشد كه، پس ببینید حرف این است پدر و مادر غلطی می‌كنند یا دكتر اشتباهی می‌كند یا برادر غلطی می‌كند یا راننده غلطی می‌كند هر كسی از ما. . . ممكن است بنده روی منبر یك غلطی بكنم شما فكرت كج می‌شود غلط از كسی است ولی ضربه آن را كسی دیگر می‌خورد تمام ظلم‌ها همینطور است ظالم كسی است سنگ را پراند پیشانی یك كسی دیگر خورد)

5- قدرت خداوند، تابع حكمت اوست

 شما یك سوال می‌توانی بكنی آیا خدا می‌توانست جلوی این حادثه را بگیرد؟ پاسخ این است كه خدا می‌تواند اما اگر خدا این كار را بكند هیچ نظامی روی پا بند نمی‌شود خدا گفته این جاده این نتیجه‌اش است این جاده این نتیجه‌اش است این دارو این نتیجه‌اش است این دارو این نتیجه‌اش است حالا ما كه نمی‌دانستیم علل و عوامل كاری به علم شما ندارد شما اگر دست بگذاری به سیم برق بدانی یا ندانی برق شما را می‌گیرد، ‌ای سیم برق. . . می‌گوید بابا من كار خودم را می‌كنم اگر. . . گالیله را بردند توبه كند چون ثابت كرد كه زمین حركت می‌كند گفتند باید توبه كنی این هم از ترس جانش او را بردند كلیسا و توبه‌اش دادند آخرش گفت زمین تو كار به توبه من نداشته باش حركت خودت را بكن، یعنی مسائل طبیعی و مسائل مادی و مسائل علل و معلول اینها نمی‌شود كه نظام آن به هم بریزد چون خدا چند تا كار دارد خدا قدرت دارد، خدا قدرت نداشت كه جلویش را بگیرد می‌گوئیم بله اما خدا حكمت هم دارد خدا وقتی از قدرتش استفاده می‌كند كه كارش حكیمانه باشد.
بگذارید یك مثل بزنم، شما الان قدرت ندارید هر چی پول توی جیب‌ات هست بدهی به من؟ والله قدرت داری هر كه هر چی پول دارد بدهد به من، قدرت دارید اما این كار حكیمانه نیست خرجی زن و بچه‌ات را چرا بدهی به من؟ من الان قدرت دارم یقه خودم را پاره كنم؟ بله قدرت دارم اما این كار را نمی‌كنم چون یقه پاره كردن كار حكیمانه‌ای نیست پس همینطور كه شما می‌گویی قدرت دارم پول بدهم نمی‌دهم چون حكیمانه نیست من قدرت دارم خدا هم قدرت دارد كه من كه سنگ پرت كردم توی كلـﺔ شما سنگ را پنبه كند یا پیشانی را چدن كند اما اگر خدا خواسته باشد كه جلوی همه حوادث را بگیرد نظام حكیمانه الهی به هم می‌خورد این مال اعتقادی.

6- وظیفه ما در برابر مصیبت‌ها و مشكلات

یك صلوات بفرستید مسئله‌ای دیگر، مسئله دوم: وظیفه شما چیه وظیفه مردم چیه؟ شما چند تا وظیفه دارید كه می‌توانم خدمتتان عرض كنم یكی اینكه توجه به اجر الهی حالا كه این حادثه رخ داد دكتر اشتباه كرد این خواهر رفته دیسك را عمل كند آمپول اشتباه، جراحی اشتباه، داروی اشتباه، پدر اشتباه كرد، راننده اشتباه كرد، بالاخره یك حادثه‌ای رخ داد در مقابل حادثه وظیفه ما چیه؟ وظیفه معلولین، چیزهایی كه من دیشب فكر كردم و خدا به ذهنم انداخت:
 یكی اینكه توجه به پاداش، قرآن می‌فرماید (;وَبَشِّرْ الصَّابِرِینَ) (البقرة/155) بالاخره این حادثه رخ داده باید صبر كنیم چون جیغ بزنیم یا صبر كنیم فرقی نمی‌كند یك كسی افتاد توی چاه گفتند افتادی توی چاه؟ گفت بله، گفتند صبر كن برویم طناب بیاوریم گفت صبر نكنم چه كنم؟ جیغ بزنم یا صبر كنم چه كنم؟ یعنی كاری نمی‌شود كرد ولی اگر صبر كنیم و راضی باشیم به رضای خدا. . . این توجه به پاداش الهی.
2- توجه به جبران در قیامت، توجه به جبران الهی، در نماز عید لابد شنیده‌اید می‌گوئیم(واهل الجود و الجبروت) جود با جبروت فرق می‌كند جود یعنی ندارد به او می‌دهیم جبروت یعنی جبران می‌كنیم گاهی خدا یك چیزی را می‌گیرد در مقابل یك چیزی را می‌دهد مثلاً یك كسی را می‌بینیم كه شكلش یك جوری نیست كه خواستگار زود بیاید اما تیزهوش است هنرمند است بچه هایش نابغه در می‌آیند یك كسی ممكن است شكلش بسیار زیباست اما بچه دار نمی‌شود اعصابش خورد است طبع شعر ندارد ادبیات و فیزیك و شیمی‌اش. . . یك كسی ممكن است در یك رشته شكست بخورد اما در یك رشته دیگر. . . من این را بارها گفته‌ام داروین در دو رشته شكست خورد هم در رشته پزشكی چون باباش پزشك بود هم در رشته علوم آخوندی مسیحیت كشیش بشود توی علم كشیشی كه روحانی مسیحیت بشود و توی علم پزشكی شكست خورد ولی در علوم طبیعی شد داروین یعنی خدا گاهی جبران می‌كند انسان گاهی از یك جا شكست می‌خورد از جای دیگر. . . مثل چاه آبی كه از اینجا می‌بندی از جای دیگر می‌جوشد این هم شده كه مثلاً افرادی داریم نابینا هستند اما یك حافظه‌ای دارند كه بیناها به حافظه او نیاز دارند.
3- توجه به گذرا بودن، بالاخره همین كه می‌گذرد یكوقت می‌ماند یكوقت می‌گذرد یعنی مثلاً می‌گوییم اینكه همیشه نیست و یك زندگی ابدی داریم یك زندگی سی سال و چهل سال و پنجاه سال این سی چهل سال قرآن می‌فرماید كه (;مَتَاعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ) (النساء/77) آیات زیادی داریم كه روز قیامت از هم می‌پرسند كه چقدر توی دنیا بودی؟ می‌گویند یك روز نصف روز، یعنی قیامت به هم كه می‌رسند یعنی كل چهل پنجاه سال شصت هفتاد سال عمر را می‌گویند یك روز نصف روز مثل كسی كه. . . مثل پولدارهایی كه میلیاردر هستند به میلیون می‌گویند تومان ده تومان یعنی از بس پول زیاد دارد به یك میلیون می‌گوید تومان زندگی ابدی را اگر توجه كنیم در كنار زندگی ابدی این زندگی گذراست.

7- تكلیف به نسبت توان و امكان است

4- تغییرها تكالیف افراد را نسبت به همدیگر فرق می‌كند، تفاوت تكلیف، توجه به تفاوت در مسئولیت‌ها، یك كسی پا دارد پنج دقیقه وضو می‌گیرد یك كسی پا ندارد وضو گرفتن او پانزده دقیقه طول می‌كشد آن كسی كه پنج دقیقه طول می‌كشد یك اجر دارد آن كسی كه یك ربع طول می‌كشد یك اجر دیگری دارد یك كسی پول ندارد ده تومان دارد یك تومان یك دانه خرما افطاری می‌دهد چون ندارد یك كسی هم وضعش خوب است این باید به هزار نفر افطاری بدهد تا به وظیفه‌اش. . . (;إِنَّا أَعْطَیْنَاكَ الْكَوْثَرَ) (الكوثر/1) بعد می‌گوید (;فَصَلِّ لِرَبِّكَ وَانْحَرْ) (الكوثر/2) ذبح نگفته نحر گفته، بخاطر اینكه كوثر غیر از كثیر است نگفته(انا اعطیناك الكثیر)(كوثر) یعنی خیلی زیاد كسی كه خیلی زیاد دارد گوسفند و بز و میش كافی نیست آنكه بامش بیش برفش بیشتر، یك سری مسئولیت‌ها هم از روی دوش افراد برداشته شده است.
ما یكبار رفتیم پیش كسانی كه قدرت سخن گفتن ندارند دیدیم از یكسری چیزها محرومند اما روز قیامت اینها چقدر آزاد هستند به ما می‌گویند با همین زبانت فحش دادی دورغ گفتی، غیبت، شهادت ناحق، متلك، گواهی به ناحق، نمی‌دانم فرض كنید كه. . . تهمت، من یكوقت حساب كردم از زبان سی رقم گناه صادر می‌شود یعنی ممكن است یك حرفی را كه می‌خواهم بزنم نمی‌زنم و این رنج می‌برم ولی در مقابل این رنج من از سی رقم گناه معاف هستم مثل اینهایی كه خانه‌شان توی كوچه تنگ است ناراحت هستند كه ماشین نمی‌رود توی كوچه‌شان چون كوچه‌اش دو متری است اما می‌گوید در عوض بچه‌ها توپ بازی نمی‌كنند توی این كوچه یك خواب راحتی می‌كنیم اینهایی كه توی كوچه‌های پهن هستند ماشین تا توی خانه هم می‌رود اما هر وقت بچه‌ها می‌خواهند توپ بازی كنند می‌آیند سر كوچه بازی می‌كنند یعنی همیشه مشكلات. . . امام علی(علیه السلام) توی نهج البلاغه می‌فرماید(قرن بسعتها فاقتها) یعنی خداوند جوری كرده كه تلخی‌ها و شیرینی‌ها با هم است طنزی است ولی حرف حكیمانه‌ای است می‌گویند یك كسی به خدا تلگراف كرد كه یك كامیون اسكناس بفرست خوش باشیم جواب آمد كه یك كامیون اسكناس می‌فرستم با دو تا پسر هروئینی، گفت نمی‌خواهم، یك وانت اسكناس بفرست، گفت یك وانت اسكناس به تو می‌دهیم با یك دختر كچل، گفت یك ساك اسكناس بفرست ما خوش باشیم، گفت یك ساك اسكناس به تو می‌دهیم با تنگی سینه، گفت آقا اصلاً نمی‌خواهم همان خرجی خودمان را بده، خطاب آمد فضولی موقوف، یعنی گاهی وقتها یك كسی شرایطی دارد به همدیگر حسرت می‌خورند.
 یك زمانی ترور و اینها بود ما را پشت بنز ضد گلوله نشاندند رسیدیم پشت یك چراغ قرمز لبو فروشی لبو می‌خورد من به لبو فروش. . . آخر بنز ضد گلوله ماشین‌های سیاهی بود او ما را نمی‌دید ما او را می‌دیدیم دیدم لبو فروش همچین كرد. . . یك آهی كشید كه آقای قرائتی چه ماشین بنزی دارد البته مال من نبود دادند و الحمدلله ترور نبود و گرفتند من هم گفتم خوشا به حالت كه همچین راحت لبو می‌خوری نه ترسی نه لرزی یعنی من به او می‌گفتم خوشا به حالت او هم به من می‌گفت خوشا به حالت حالا بگذارید آخر خط می‌گویند جوجه‌ها را باید آخر پائیز. . . آن كسی كه زبان ندارد با آن كسی كه با زبانش سی رقم خلاف كرده بگذارید قیامت بیایند ببینیم بالاخره خوشا به حال كی.
مسئله دیگر اینكه این معلولیت‌ها اینها ذكر هستند شما چرا می‌گوئید اذان گو اینقدر ثواب دارد؟ چون اذان گو تا اذان می‌گوید مردم را یاد خدا می‌اندازد اینكه می‌گویند نگاه به عالم ربانی كن چون عالم ربانی انسان را به یاد خدا می‌اندازد اگر شما بخاطر این مشكلاتی كه دارید مردم را به یاد خدا انداختید. . . ولذا حدیث داریم كسی كه اذان می‌گوید تا آن جایی كه صدایش می‌رود هر كس به نماز ایستاد ثوابش را موذن هم دارد مثل كسی كه لوله كشی آب آشامیدنی می‌كند آب بهداشتی می‌آورد اگر با لوله آب بهداشتی را آورد توی دل مردم توی محل مردم هر كس از این مردم آب استفاده كند آن كسی كه لوله كشی كرده ثواب می‌برد چون او واسطه شد كه این كار بشود بنابراین اگر شما. . . اگر كسی به شما نگاه كرد و گفت عجب! پس ما اینطوری هم می‌توانستیم باشیم همین كه شما غافل را به یاد خدا می‌اندازید این خودش یك كاری است.
یكی از مراجع می‌خواست طلبه‌ها را نصیحت كند آیت الله مكارم بود می‌خواست طلبه‌ها را نصیحت كند پرسید كه اگر خواسته باشم طلبه‌ها را نصیحت كنم چی بگویم گفت آیت الله مكارم شما فقیری هم چشیده‌ای؟ گفت بله، گفتم مثلاً؟ گفت یكبار می‌خواستیم برویم حمام غسل كنیم و پول نداشتم هر چه رفتم و آمدم دیدم پول ندارم ساعتم را پهلوی حمامی گرو گذاشتم گفتم همین را به طلبه‌ها بگو تا ما بفهمیم كه شما مزه بی پولی را چشیده‌ای یا آیت الله اشرفی می‌گفت بیست سال خانمم اصفهان بود خودم قم دو ماه به دو ماه سه ماه به سه ماه كمتر بیشتر می‌رفتم اصفهان دو سه روز می‌ماندم برمی گشتم می‌گفت بیست سال نتوانستم یك خانه اجاره كنم یا آیت الله شهید محراب همینطور حاج احمد آقا می‌گفت امام كتابهایش هیچوقت از دویست تا بیشتر نشد الان به یك طلبه كه می‌گویی درس بخوان می‌گوید والله من كتاب ندارم كامپیوتر ندارم می‌گوئیم بابا امام خمینی هم مرجع شد هم رهبر شد نه كامپیوتر داشت نه اینقدر كتابخانه، مهر دراز كه آدم را نماز خوان نمی‌كند آدم هست كه مهر دارد قد بقچــﺔ حمام نماز نمی‌خواهد یعنی جا نماز آن قد یك بقچــﺔ حمام دو سه كیلو است اما نماز نمی‌خواند آدم هم هست با برگ درخت نماز می‌خواند یعنی راه رشد بسته نیست توجه به اینكه. . . بعضی از این حادثه‌ها رشد علمی توی آن هست یعنی پزشك‌ها مسائل طبی، آموزشی، رفاهی، یعنی همین تلاشهای. . . چون اگر تاریكی نباشد ادیسون و اختراع برق هم نیست یعنی سختی‌ها رشد علمی را در جامعه اضافه می‌كند پس ببینید 1-توجه به یاد خدا در جامعه، 2- توجه به یاد خدا در جامعه، یعنی بخاطر یك حادثه تلخ بسیاری از اندیشمندان می‌نشینند به فكر چاره جویی می‌افتند و این علم رشد می‌كند یعنی اگر مرض نبود علم داروسازی هم نبود سرما نبود وسیله گرمایی و گرما نبود وسیله سرمایی. . . یعنی هر حادثه‌ای كه انسان را در فشار قرار می‌دهد انسان می‌نشیند برای دفاع از خودش این رشد علمی پیدا می‌كند. توجه به اینكه افراد دیگر هم مشكلات دیگری را دارند باز آیت الله بهجت پهلویش نشسته بودم گاهی همچین می‌كرد. . . باز چند دقیقه دیگر همچین می‌كرد. . . گفتم آقا چیه؟ گفت دلم درد می‌كند، گفتم بروم دكتر بیاورم خوب یكی از مراجع است، گفت نه، گفتم الان درد گرفت؟ گفت نه چهل سال است! گفتم چهل سال است؟ ! گفت بله، دكتر هم رفته‌ام فایده‌ای نداشته، گفتم شما دعا كن بالاخره. . . گفت من می‌ترسم. . . آدم بی غصه نمی‌شود من می‌ترسم خدایا این غصه را از من بگیرد یك غصه نو به من بدهد من چهل سال است با این رفیق شده‌ام یعنی انسان توجه به این داشته باشد كه. . . به هر حال ممكن است این غصه را بگیرد یك سختی دیگری بدهد آدم نمی‌داند كه چی می‌شود. گاهی وقتها ممكن است یك غصه‌اش هم حل بشود) بعضی‌ها می‌گویند كه بچه وقتی كوچك است غصه‌اش هم كوچك است آدم كه بزرگ شد آنوقت بچه‌ات هم بزرگ می‌شود غصه‌اش هم بزرگ می‌شود قبلاً با یك بستنی و با یك كیم و دوچرخه و اینها حل می‌شد الان خانه می‌خواهد شغل می‌خواهد یعنی هی دعا می‌كردم كه بچه‌ام بزرگ شود نمی‌دانستم كه بزرگ شود غصه‌اش هم بزرگ می‌شود یعنی گاهی وقتها یك حادثه كه می‌رود یك حادثه تلخ‌تری می‌آید.

8- لزوم برخورد مناسب مردم با معلولان

 اما مردم هم باید اینرا توجه داشته باشند كه تلخی‌ها را با محبت شیرین كنند اینها كه توی خیابان راه می‌روند فكر نكنند كه اینها فقیر هستند فكر نكنند كه اینها عقب مانده هستند كرامتشان. . . یك آیه توی قرآن داریم بنام (;عَبَسَ وَتَوَلَّى) (عبس/1) (;أَنْ جَاءَهُ الْأَعْمَى) (عبس/2) یك نابینا وارد یك جلسه شد یك نفر توی جلسه عبوس كرد خداوند توی قرآن ده تا آیه این طرفی را كه عبوس كرده بود به رگبار می‌بندد تو چه حقی داشتی برای نابینا عبوس كنی با اینكه نابینا نمی‌بیند چه عبوس كنی چه بخندی او نمی‌بیند عبوس كنی یا بخندی برای نابینا فرقی نمی‌كند اما می‌گوید تو چرا. . . بحث این نیست كه او فهمید یا نفهمید ممكن است او نفهمد اما چرا باید حالتی داشته باشی كه عبوس كنی؟ در دعوت‌ها و پذیرائیها تبعیض قائل نشویم برای كمك‌های كلیدی مثل مسكن كه خیلی مهم است ما بالای دو و نیم میلیون معلول توی ایران داریم بهزیستی شاید دویست و پنجاه هزار تا را می‌تواند تحت پوشش ببرد مردم ما خودشان بسیج شوند اصلاً مردم ما تمام كارهایشان بسیجی است مگر بدون بسیج شاه می‌رفت مگر بدون بسیج می‌شد جلوی صدام را گرفت، چه كاری تا حالا توی مملكت یك اداره و یك وزارتخانه كرده است؟ بیایند افراد خیری كه ملك دارند این ملك‌ها یك متر بیشتر مال خودتان نیست یك متر در دو متر ما یك قبر بیشتر سهم نداریم از دنیا یك كفن كسانی كه قطعات زمین دارند این قطعاتشان را واگذار كنند این مشكل مسكن را حل كنند یك صندوقی بگذارند روزی ده تومان بیست تومان كمتر بیشتر بیندازند توی صندوق به هر حال هم مشكل مسكن اینها را حل كنیم و آموزشهای لازم را برای زندگی در شرایط بحرانی داده بشود. حمایت‌های قانونی مجلس شنیدم مجلس یك قوانینی را وضع كرده برای استخدام و اینها، حالا عمل شده یا نشده. . . آخر قانون وضع كردن با اجرای قانون خیلی فرق دارد(گاهی قانون هست اجرا نیست یك آقایی داشت بالای منبر سخنرانی می‌كرد دید دو نفر دارند زیر منبرش تق و توق می‌كنند بعد دید رفته‌اند آنجا دارند نیشگون می‌گیرند و شوخی می‌كنند این نمی‌خواست منبرش به هم بخورد می‌گفت مگر غیرت ندارید مگر شرف ندارید هی مشت می‌زد كه چرا زیر منبر من شوخی می‌كنید آخرش گفت آقا همه چیزی داریم جا نداریم و اینجا رفته‌ایم از منبر تو استفاده می‌كنیم! حالا گاهی وقتها قانون هست مجری نیست گیر این است كه. . . ولی خوب مجلس باید یك خط ویژه‌ای برای اینها داده بشود حالا وقت تمام شد امیدوارم كه خداوند وظیفــﺔ دولت و مردم و همینطور هم كه اول گفتم بنده هم بعنوان محسن قرائتی شاید كوتاهی دارم حالا) آقایی كه پای تلویزیون هستید یك سوالی دارم من می‌گویم مقصر هستم شما مقصر نیستید؟ سر زده‌ایم؟ كاری برای اینها كرده‌ایم؟ اگر تا حالا سر نزده‌ایم غافل بوده‌ایم كاری نكرده‌ایم یك حركتی انجام بدهیم و بیشترین مشكل اینها الان مشكل مسكن است نه مسكن اینها، اصلاً مردم چهل درصد مشكلاتشان بحث مسكن است مشكل مسكن كه حل بشود تقریباً چهل درصد كارهایشان حل می‌شود.
خدایا تو را به حق محمد و آل محمد به همه عزیزان ما صبر و اجر مرحمت بفرما.
با لطف خودت در دنیا و در آخرت و با غیرتِ غیرتمندان، بسیج غیرتمندان، امت حزب الله، توفیق بده هر چه وظیفه‌مان است عمل كنیم تا روز قیامت شرمنده اینها نباشیم.
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2378
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست