responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2348

موضوع: معادشناسي (1)، ياد معاد

تاريخ پخش: 70/12/17

بسم الله الرّحمن الرّحيم

«الهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي»

1- معاد، اصول مشترك تمام اديان

بيننده‌هاي عزيز بحث را در روزهاي اول ماه رمضان، ماه رمضان 70 مي‌شنويد كه ادامه‌اش هم ماه رمضان 71 خواهد بود. بحثمان نيم ساعت قبل از افطار است. ان شاء الله بحث معاد خواهد بود لكن به مناسبت‌هايي ممكن است حاشيه هم برويم بحثهاي ديگر هم داشته باشيم ولي شروع ما بحث معاد خواهد بود. درباره بحث معاد نكاتي هست كه بايد بررسي شود اصولاً معاد يك رشدي براي انسان همينطور كه يك دانه فرو مي‌رود در زمين خوشه و خوشه‌هايي مي‌آيد بيرون كه اين خوشه‌ها رشد همان يك دانه است يك دانه رفت زير خاك و خوشه آمد بيرون يك انسان مي‌رود زير خاك روز قيامت با همه كردارها و رفتارها و اخلاقياتش مي‌ايد بيرون معاد ادامه زندگيست مرگ به معناي نبودن نيست لباس عوض كردن است.
معاد از نظر قرآن اصول دين ما و همه اديان آسماني است. معاد مربوط به اسلام نيست تمام 124 هزار پيغمبر معاد جزو اصول دينشان بوده است. تمام اديان آسماني معاد داشتند درست مثل دانه‌اي كه مي‌رود رشد مي‌كند خوشه مي‌آيد بيرون ما هم مي‌ميريم و بلند مي‌شويم، زنده مي‌شويم و بعد رشد مي‌كنيم يعني معاد، حالا اگر تخم شيريني كاشته بشود خوشه‌هاي شيريني و اگر تخم تلخي كاشته بشود خوشه‌هاي تلخي ولي هر چه هست رشد.

2- به ياد معاد بودن لطف خداست

ياد معاد من اين آيه را تازه بلد شدم صدها بار با كم و زيادش اين آيه را خواندم اما توجه به آن نكردم كه اين آيه چي مي‌خواهد بگويد درباره ياد معاد قرآن مي‌فرمايد كه (إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّار) (ص /46) نام يك سري پيغمبر‌ها را مي‌برد مي‌گويد ابراهيم و دودمان ابراهيم بعد مي‌گويد »انا« بدرستيكه ما »أَخْلَصْناهُمْ « خالص كرديم ابراهيم و دودمان ابراهيم را، انبياء را خالص كرديم به يك خلوص خاصي يك هديه ويژه يك هديه‌اي به پيغمبرها داديم هديه چيه »ذِكْرَى الدَّار «، »ذِكْرَى الدَّار «يعني اينكه ياد قيامت هستند عجب ياد قيامت هديه‌اي است كه خدا به ابراهيم مي‌دهد. اين پيداست هركس ياد قيامت نيست خدا به او هديه نداده است.
ما به ابراهيم و دودمان ابراهيم هديه داديم اين خاندان نبوت را به يك خلوص خاصي خالص كرديم از هر رقم چيزي اينها را پاك كرديم مثل (وَ يُطَهِّرَكُمْ تَطْهيراً) (احزاب /33) كه مي‌گويد يك رقم پاكي خاصي به اهل بيت داديم يك پاكي خاصي به اهل بيت داديم به اهل بيت پيغمبر اينجا هم مي‌گويد يك خلوص خاصي به ابراهيم داديم آن خلوص خاص كه ابراهيم دريافت كرد آن هديه الهي »ذِكْرَى الدَّار «ياد قيامت است. الله اكبر ياد قيامت هديه‌اي است كه خدا به ابراهيم داد از اين آيه معلوم مي‌شود كساني كه ياد قيامت نيستند خدا به آنها هديه نداده است.
گاهي وقتها تا بحث معاد مي‌كنيم حالا كي مي‌خواهد بميرد ما هنوز داماد هم نشديم عروس هم نشديم ما هنوز خانه‌مان هم نساختيم ما هنوز اول زندگيمان است، بله اول زندگيتان است. به سلامت به شيريني زندگي كنيد اما زندگي كنيد با توجه به معاد فرق است يك وقت آدم يك چيزي مي‌خرد يكبار مصرف مثل ظرفهاي بستني ظرفهاي ليوان كاغذيها بستنيش را كه خورد، يكبار مصرف است. يكوقت يك چيزي مي‌خرد ده بار صد بار هزار بار مصرف مي‌كند. مثل ملامين. يكبار يك چيزي مي‌خرد مثل كاسه مسي يك عمري مصرف دارد و حتي بعضي از زنها ظرفهاي مسي خود را جهيزيه مادرشان بوده به اين خانم رسيده اين خانم هم مي‌دهد به دخترش گاهي يك كاسه مسي يا ديگ مسي يكبار مصرف نيست تا ابد مصرف حالا كه شما مي‌خواهي همين امروز آبگوشت بخوري تو ظرفي بپزيم كه براي آينده هم به درد بخورد چرا يكبار مصرف مي‌شود؟ مي‌توان زندگي شيريني كرد كه اين زندگي ضمن اينكه شيرين باشد يكبار مصرف هم نباشد ذكر ياد قيامت معنايش اين نيست كه پس ما ديگر دخترهايمان عروس نشوند پسرهايمان داماد نشوند دنبال كار و ابتكار و صنعت و… همه كارهايي كه مي‌كني بكن اما »ذكر الدار« يكبار مصرف نباشد فكر ابدي داشتن.

3- روشنفكر يعني آينده‌نگر

ما چند رقم آدم داريم آدمهاي پست كه وقتي اينجا هستند فقط پيش پايشان را مي‌بينند امروز ظهر چي داريم؟ شام چيه؟ اصلاً غير از ناهار و شام چيزي ديگر تو ذهنش… بازي كجاست؟
بعضي‌ها مي‌گويند خوب بالاخره در آينده اين مدرك ما كنكور يا ليسانس، استخدام حقوقش چنده يك خورده عقب‌تر را مي‌بيند.
بعضي‌ها مي‌گويند خوب حالا بالاخره اين كار براي پيري ما چيه يك خورده عقب‌تر را مي‌بيند بعضي‌ها مي‌گويند آقا اين كار را كه بكنيم بالاخره سرنوشت آن جهاني ما چيه؟ پس آدمها چند دسته هستند: آدمهاي شكمي ناهار چيه؟ صبحانه چيه؟ آدمهاي مدركي. بالاخره ديپلم يا فوق ديپلم يا ليسانس، آدمهاي پولكي 10 تومان يا 5 تومان يا 20 تومان، آدمهايي كه از امروز آن جهانشان را مي‌بينند »ذكر الدار« يعني روشن فكري كه انسان هميشه هر كاري مي‌كند تا ابديت را در نظر بگيرد اين كلام من ممكنه امروز من يك كسي را مسخره كردم همه زديم به خنده امروز خوبه سر به سرش گذاشتيم كلاه سرش گذاشتيم جيبمان پر پول شد مسخره ش كرديم همه زديم به خنده ممكن است آدم امروز يك كسي را كلاه سرش بگذارد پولش را بچاپد مسخره‌اش كند بخنده چاپيدن پول و خنده اين پيش بيني امروز است. اما تو مال مردم را چاپيدي قيامت چي جواب خواهي داد؟ يك مومني را مسخره كرد قيامت چي جواب خواهي داد؟
بابا رختخواب گرم حال نماز نداريم بخواب خيلي خوب خوابيديم تو رختخواب امروز خوابيديم خواب خوشي بود اما روز قيامت چه خواهي كرد روشنفكر كسي است كه هميشه دورنگر باشد آدمهاي پيش بين روشن فكر نيستند، لذتهايي است آني من امروز با اين وضع حجاب بيايم بيرون بالاخره خودم دوست دارم چهار تا هم جوان فكل من را مي‌بيند لبخند مي‌زند خيلي خوب شما دختر خانم امروز خودت را نشان پسر مي‌دهي پسر هم يك نگاهي به شما مي‌كند يك خنده‌اي مي‌كند خودت كيف كردي پسر هم كيف كرد خوب اين كيف كنار خيابان قيامت چي؟ شهدا چي؟ فرمان خدا چي؟
روشنفكر كسي است كه وقتي مي‌خواهد لباس بپوشد يك لباس بپوشد كه تا ابديت را در نظر بگيرد. اگر هم امروز از لذتش مي‌گذرد فكر آينده باشد. درست مثل كسي كه غذاي امروزش را يك خورده كم رنگ مي‌گيرد يك چيزيش را پس انداز مي‌كند براي روز پيريش اينهايي كه هرچه گيرشان مي‌آيد همان روز مصرف مي‌كنند اينها روشنفكر نيستند بايد انسان دورنگر باشد. حالا اميرالمؤمنين مي‌فرمايد: «بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ» (مستدرك‌الوسائل/ج12/ ص97) بد زادي، زاد يعني توشه، بد توشه‌اي «بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ» بد توشه‌اي به سمت قيامت مي‌برديم، چي چي بد توشه‌اي؟ «الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ» اينكه آدم زور بگويد به مردم، تجاوز كند به مردم به مال مردم به ناموس مردم مسخره كند پولشان را فكرشان را حقشان را آبرويشان را ناموس‌شان را تجاوز به دختر و پسر به فكر و مالشان بد توشه‌اي دارند ممكنه امروز يك فيلم ويدئو را آدم بدهد به يك پسر، چهار تا پسر هم ببيند لذت ببرد اما تو منحرفشان كردي تو فكر اينرا دزديدي بد توشه‌اي براي قيامت ذخيره كردي كسي كه تجاوز مي‌كند به مردم «بِئْسَ الزَّادُ إِلَى الْمَعَادِ الْعُدْوَانُ عَلَى الْعِبَادِ» بد توشه‌اي براي قيامت ذخيره مي‌كنند كساني كه ظلم به مردم مي‌كنند.
اصلاً اگر كسي ياد معاد باشد ظلم نمي‌كند حيف حيف، حيف حيف صدر اسلام مسجدها پر بود ما كميته امداد نداشتيم. پر مي‌شد مسجد هر كس محروم بود به رسول الله مي‌گفت يا رسول الله وضع من خراب به مردم مي‌گفت ايها الناس فلان كمبود هست فوري تو مسجد پول جمع مي‌كردند. كميته امداد نبود. قاضي نبود. مسجد پر مي‌شد. اگر يك وقت دو نفر اختلاف داشتند مي‌آمدند سر سجاده پهلو آقا مي‌گفتند آقا من وايشان حرفمان اين است دعوامان شده آقا هم چون عادل بود و عالم بود عالم عادل تو محراب مشكل اينها را حل مي‌كرد مي‌گفت حق با ايشان. قواله نبود، دادگستري نبود، زميني كه مي‌خريدند مي‌رفتند مسجد نماز مي‌خواندند پشت سند آقا مي‌نوشت باسمه تعالي من شاهد بودم با جمعي از مومنين كه ايشان زمينش را به مساحت چقدر به فلان قيمت فروخت.
دادگستري نبود يعني همه اينها بود همه مشكلات از زماني كه مسجد خلوت شد هي سازمان زياد شد مدرسه نبود تو همان مسجد كلاس هم بود آموزش هم تو همان مسجد بود سؤال و پرسش هم تو همان مسجد بود سالن اجتماعات هم توي همان مسجد بود مسجد خلوت شد سالن اجتماعات ساختيم كميته امداد، سالن آمفي تئاتر دادگستري قضاوت.
جلسات همه تو مسجد بود مريض مي‌شد مي‌گفتند پيغمبر بعضي از روزها نگاه مي‌كرد تو مسجد با چشمهايش حاضر غايب مي‌كرد مي‌گفت فلاني دو سه روزه مسجد نمي‌آيند كجا هستند؟ مي‌گفتند آقا فلاني مريض است مي‌فرمود عجب! مريض شده، برويم عيادت. بياييم دعايش كنيم خدايا فلاني را شفايش بده.
همه روابط اجتماعي دعوت به جبهه‌ها حضرت نماز مي‌خواند بعد از نماز مي‌گفت ايها الناس دشمن آمده لب مرز از همين مسجد به سمت دشمن پادگان نظامي هم بود بسيج به جبهه‌ها هم بود. كلاس درس هم بود.
از زماني كه مسجد خلوت شد دهها سازمان جور شد آخرش هم همه سازمانها جمع بشوند باز بار مسجد نمي‌تواند بشود ما خيلي سيلي خورديم از خلوت كردن مساجد و از توجه نكردن به جماعت.
مسجد جايي بود كه سالن اجتماعات بود رد و بدل فكري بود مشورت بود. مشورت مي‌كردند يك همچين كاري مي‌خواهيم بكنيم دشمن حمله مي‌كند چه كنيم آيا خندق بكنيم برويم بيرون، بياييم تو، مشورت‌ها تو مسجد بود مسجد تعطيل شد در مسجد بسته شد همه درها باز شد همه درها هم كه باز شد باز گرفتاري بيشتر شد.
حالا ياد معاد چه كارهايي مي‌تواند بكند امام سجاد(ع) ديد كه يك كسي دلقك شده گاهي يك كسي مزاح مي‌كند مزاح در اسلام طوري نيست گاهي آدم شوخي مي‌كند اما بعضي‌ها نه اصلاً شغلشان شوخي كردن، بازي خوبه اما شغلت چيه؟ بنده فوتباليستم اه! همين، فوتبال هم بازي كن. آدم بايد يك كار مثبتي بكند مثل اينكه مثلاً فرض كن پيش نماز شغلت چيه؟ من پيش نمازم پيشنمازي كه شغل نيست آدم بايد محقق باشد، مفسر باشد، مورخ باشد، مدرس باشد، طلبه باشد درس بدهد يعني يك كار فرهنگي علمي بكند ظهر هم برود پيش نماز بشود پيش نماز خالي كه شغل نيست فوتباليست خالي كه شغل نيست يك كسي را ديد امام سجاد اين دلقك شده مردم را مي‌خنداند فرمود (يَوْمَ تَقُومُ السَّاعَةُ) (جاثيه /27) روز قيامت كه به پا مي‌شود در آن روز مي‌داني چي مي‌شود »يَوْمَئِذٍ يَخْسَرُ الْمُبْطِلُونَ« روزي كه ساعت، ساعت يعني قيامت، روزي كه قيامت به پا مي‌شود در آن روز افراد باطل گرا خسارت مي‌كنند آدمهايي كه حساب مي‌كنند كه عمرشان جوك بودند دنيا لهو و لعب بله قرآن مي‌گويد (وَ ما هذِهِ الْحَياةُ الدُّنْيا إِلاَّ لَهْوٌ وَ لَعِبٌ) (عنکبوت /64) عجب دنيا بازي خوب اگر دنيا بازي خدا چرا ما را به بازي گرفته اسباب بازي خريدن براي بچه حكيمانه است چون خداوند حكيم گاهي پدرها اسباب بازي براي بچه، منتهي حالا اسباب بازي فرق مي‌كند ما كه بچه بوديم اسباب بازيمان كه پدرمان براي ما اسباب بازي آنقدر نبود كه، اين درهاي قوطي واكس هست در قوطي واكسو وسطش را سوراخ مي‌كردند با ميخ به يك چوب ميخ مي‌كردند آن وقت اين را تو كوچه اسباب بازي زمان ما بود البته آن اسباب بازي هم خوب بود چون مي‌دويديم اين اسباب بازيها مي‌نشينند خريدن اسباب بازي براي بچه حكيمانه است دنيا لهو و لعب ما هم تو اين دنيا سرگرميم. خدا هم اين بساط را راه انداخته براي ما. اين كار حكيمانه، اما براي هميشه نبايد اسباب بازي باشد اسباب بازي براي اين خوب است كه يك مقدار آدم باهاش بازي كند بعد اين مقدمه بشود براي كارهاي ديگر پيغمبر فرمود: چهار تا سوره من را پير كرد سوره هود سوره واقعه سوره مرسلات سوره (عَمَّ يَتَساءَلُون‌) (نبأ /1) حضرت فرمود: چهار تا سوره ريش‌هاي من را سفيد كرد علامه طباطبايي مي‌فرمايد اين چهار تا سوره مي‌داني چيه؟ در اين چهار تا سوره بحث قيامت خيلي، حالا مگر قيامت پير مي‌كند بله قرآن مي‌فرمايد كه قيامت (يَوْماً يَجْعَلُ الْوِلْدانَ شيباً) (مزمل /17) روز قيامت روزي است كه پسرها پير مي‌شوند نمي‌گويد بزرگترها پير مي‌شوند به قدري حوادث قيامت خطرناك است كه پسر پير مي‌شود نمي‌گويد پدر پير مي‌شود يعني اينطور آدم بله تحت فشار قرار مي‌گيرد. ما دو تا آيه داريم در قرآن يك آيه داريم (لا يُؤْمِنُ بِيَوْمِ الْحِسابِ) (غافر /27) اين يك آيه است يعني به روز قيامت ايمان ندارد ما الحمدلله مسلمانيم ايمان داريم ( ْبِما نَسُوا يَوْمَ الْحِسابِ) (ص /26) اين دو تا فرق مي‌كند يكوقت يك كسي ايمان به قيامت ندارد يكوقت نه ايمان دارد ولي فراموش مي‌كند، نسو يعني نسيان قرآن مي‌فرمايد: (يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ لَهُمْ عَذابٌ شَديدٌ) (ص /26) كساني كه از راه خدا يضلون ضلالت گمراه »يَضِلُّونَ عَنْ سَبيلِ اللَّهِ» كساني كه از راه خدا منحرف مي‌شوند عذاب دردناكي دارند بمانسوا يوم الحساب به خاطر اينكه روز قيامت را فراموش كردند كسي اگر قيامت را فراموش كند منحرف مي‌شود.
واقعاً آن كسي كه نماز نمي‌خواند نمي‌داند قيامت يقه‌اش را مي‌گيرند. يادش رفته آن كسي كه پشت ماشين ترياك اين نمي‌داند كه الآن جلو راه پليس مي‌گيردش وگرنه آدم عاقل نمي‌كند اين كار را. بدانيم پليس با دوربينهاي مخفي ترياك را، بدانيم نمي‌كنيم ياد معاد باعث مراقبت آدم است وقتي ياد معاد هي مراقبت مي‌كند ياد معاد ديگر آدم فرار از جبهه نمي‌كند در صدر اسلام به آنها مي‌گفتند برويم جنگ مي‌گفتند جنگ، هوا گرم، عده‌اي مي‌گفتند نمي‌خواهد برويد جبهه چون هوا داغ است. فرمود: جهنم گرمايش بيشتر است تو جبهه نمي‌روي بگو كه جهنم داغتر است ياد معاد باعث مي‌شود كه انسان ديگر از جبهه در نرود ما ياد معاد را علم داريم ايمان نداريم.
پيغمبر ما نماز صبح را خواند. بعد از نماز صبح رويش را برگرداند ديد يك جواني هي چرت مي‌زند حضرت فرمود: جوان چطوري؟ فرمود الحمدلله من به درجه يقين رسيدم گفت من انگار قيامت را مي‌بينم انگار جهنم را مي‌بينم انگار باغها كاخهاي بهشتي را مي‌بينم. فرمود آفرين! خوب جوان از خدا چي مي‌خواهي گفت من از خدا مي‌خواهم كه تو رسول الله بعد از نماز ظهر دعا كني پايان عمر من شهادت باشد من نمي‌خواهم تو رختخواب و تو دريا و تو جاده و تصادف و برق و… مي‌خواهم مسيرم شهادت باشد پيغمبر فرمود اين جوان درست مي‌گويد. حتي كم فروشها قرآن مي‌گويد (وَيْلٌ لِلْمُطَفِّفينَ) (مطففين /1) چرا كم فروشي مي‌كني بعد مي‌گويد (أَ لا يَظُنُّ أُولئِكَ أَنَّهُمْ مَبْعُوثُونَ) (مطففين /4) تو كه مال مردم را كم مي‌دهي فكر نمي‌كني روز قيامت گيري.
انسان اگر بداند كه روز قيامت به خاطر كم فروشي گير است آن وقت كمرش هم مي‌شكند قرآن مي‌فرمايد: كه (تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ) (قيامت /25) (وَ وُجُوهٌ يَوْمَئِذٍ باسِرَةٌ) (قيامت /24) (تَظُنُّ أَنْ يُفْعَلَ بِها فاقِرَةٌ) (قيامه /25) از فقرات، ستون فقرات فاقره يعني كمرشكن روز قيامت كمرت را مي‌شكند نمي‌شود مال مردم را خورد نمي‌شود اين رقم تجاوز كرد نمي‌شود راحت آبروي مردم را برد نمي‌شود آدم زبانش هر چي مي‌خواهد بگويد بگويد. «فاقِرَةٌ« روز قيامت يكي از اسمهاي قيامت فاقره است فاقره يعني كمرشكن تو كه اينطور راحت آبروي مردم را مي‌بري كمرت مي‌شكند در مقابل جواب نمي‌تواني جواب بدهي ياد قيامت خيلي سازندگي دارد تو جبهه، تو حفظ آبرو، تو تجاوز به مردم، تو حجاب، تو نماز، ياد قيامت خيلي سازندگي دارد.
خدايا، تو را بحق محمد و آل محمد ما را از غافلين و از آنهايي كه نسوا يوم الحساب قرار نده.
خدايا، تو قرآنت گفتي بخوانيد (إِنَّا أَخْلَصْناهُمْ بِخالِصَةٍ ذِكْرَى الدَّارِ) (ص /46) گفتي به ابراهيم هديه داديم «ذِكْرَى الدَّارِ« خدايا آن هديه را به ما هم مرحمت بفرما.
روح امام شهدا از ما راضي بدار.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 2348
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست