responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1909

1. شب قدر، شب تقدیر امور بندگان
2. شب قدر، برتر از یک عمر کامل
3. جایگاه شب و سحر در عبادت و بندگی
4. دعا، بهترین کار در شب قدر
5. طلب خیر از خدا، نه تعیین تکلیف برای خدا
6. یاد نعمت‌ها، شکر نعمت‌ها و توبه از گناهان
7.  دعا به دیگران، پیش از دعا برای خود

موضوع: شیوه دعا در شب قدر
تاريخ پخش: 07/03/98

اعوذ بالله من الشیطان الرجیم، بسم الله الرحمن الرحیم
الحمدلله رب العالمین بعدد ما أحاط به علمه، الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

در خدمت عزیزان فرهنگی هستیم، ترکیبی از مدیران و مربیان و دانش آموزان، موضوع بحث شب قدر است. سوره قدر را همه بلد هستید. ما هم برای اینکه یک رابطه با پیغمبر و اهل‌بیتش پیدا کنیم. همه با هم سوره قدر را بخوانیم. چون بیننده‌ها ماه رمضان پای تلویزیون بحث را گوش می‌دهند، یک آیه قرآن خواندن در ماه رمضان مثل خواندن کل قرآن در غیر ماه رمضان است. سوره قدر نیم دقیقه طول می‌کشد. هفت هشت آیه هست که همه حفظ هستید. با هم می‌خوانیم و ثواب این آیات را به پیغمبر و اهل‌بیتش هدیه می‌کنیم. اینهایی که پای تلویزیون هستند هم بخوانند. «بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ‏، إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ، وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ، لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ، تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ فِيها بِإِذْنِ رَبِّهِمْ مِنْ كُلِّ أَمْرٍ، سَلامٌ هِيَ حَتَّى مَطْلَعِ الْفَجْرِ» (قدر/1-5)

1. شب قدر، شب تقدیر امور بندگان


قدر دو معنا دارد، یکی اندازه‌گیری، یکی ارزش. شب قدر یعنی شب اندازه‌گیری است. چه کسی سال دیگر باشد، نباشد، مریض باشد، پولدار باشد. حادثه پیدا شود. حادثه تلخ و حادثه شیرین، در مجلس شورای اسلامی یک روز روز قدر است، آن روزی که رئیس جمهور هزینه سال را به مجلس تقدیم می‌کند تا نماینده‌های مجلس روی آن رأی بدهند. بهداشت چقدر پول، آموزش و پرورش چقدر پول، یعنی آن روزی که پول‌های مملکت تقسیم می‌شود بین وزارتخانه‌ها، رئیس جمهور یک بسته می‌برد و به رئیس مجلس می‌دهد. این شب قدر مالیاتی و درآمد کشور است. شب قدر داریم هرکسی تا سال دیگر معلوم می‌شود گریه‌اش، خنده‌اش، تلخی و شیرینی‌اش چیست. سه شب گفتند، شب نوزده، شب بیست و یکم، شب بیست و سوم، ولی از نظر روایات شب بیست و سوم که شما بحث را گوش می‌دهید، شب بیست و سوم است، عزیزانی که پای تلویزیون هستید، شب بیست و سوم بحث را گوش می‌دهند. اهمیت شب بیست و سوم از نوزدهم و بیست و یکم بیشتر است. به چه دلیل؟ کسی نزد پیامبر آمد و گفت: آقا من دو شب نمی‌توانم احیاء بگیرم، خانه من بیرون از مدینه است. شما یک شب را معین کن، من آن شب از بیرون داخل شهر مدینه بیایم که احیاء بگیرم. حضرت دید این بنده خدا نمی‌تواند، گفت: اگر یک شب بیشتر نمی‌توانی پس شب بیست و سوم بیا، حضرت زهرا(س) شب بیست و سوم وقتی دید بچه‌ها خوابشان می‌برد دستش را تر می‌کرد، یک خرده آب سرد به صورت بچه‌ها می‌ریخت و می‌گفت: امشب را نخوابید. ولی شب نوزدهم و شب بیست و یکم نه، می‌گفت: شب بیست و سوم را نخوابید.
دعاهای ویژه دارد. مثلاً در شب بیست و سوم سوره روم و عنکبوت دارد، شب‌های دیگر ندارد. دعای ویژه دارد، غسل ویژه دارد. خلاصه سفارش شده به شب بیست و سوم، حالا شب قدر چیست؟ عظمت ماه رمضان به شب قدر است. «إِنَّا أَنْزَلْناهُ‏ فِي لَيْلَةِ الْقَدْرِ» ما قرآن را شب قدر نازل کردیم. «وَ ما أَدْراكَ ما لَيْلَةُ الْقَدْرِ» نمی‌دانید شب قدر چیست.

2. شب قدر، برتر از یک عمر کامل


«لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» الف یعنی هزار، شب قدر از هزار ماه بهتر است. ماشین حساب دارید؟ هزار ماه تقسیم بر دوازده ما هشتاد و چند سال می‌شود. یعنی ارزش شب قدر به اندازه هشتاد سال عمر است. یعنی یک عمر کامل تقریباً. یک عمر کامل را اگر هشتاد سال فرض کنیم شب قدر به اندازه هشتاد سال می‌ارزد. «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» شب قدر چه خبر است؟ می‌گوید: «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ» شب قدر فرشته‌های آسمانی به زمین می‌آیند. امام فرمود: با شب قدر می‌توانید با دیگران صحبت کنید. در زمان پیغمبر شب قدر فرشته‌ها نزد پیغمبر می‌رسیدند. بعد از آنکه پیغمبر از دنیا رفت، فرشته‌ها شب قدر که می‌آیند کجا می‌روند؟ باید کسی باشد مثل پیغمبر، یک حجت معصوم الهی باشد، همینطور که زمان پیغمبر فرشته‌ها خدمت پیغمبر می‌رسیدند، الآن خدمت او برسند و او در زمان ما حضرت مهدی(ع) است. یعنی شب قدر شبی است که فرشته‌ها خدمت امام زمان می‌رسند. رابطه ملک با ملکوت، رابطه زمین با آسمان، رابطه آسمانیان با شخص حضرت مهدی، «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ»
هرچیزی اندازه‌گیری دارد. قرآن می‌فرماید: این بارانی که می‌آید خزینه‌اش نزد ماست، این مقدار سهم شماست. می‌شود مفید باشد و می‌شود مضر باشد و ضرر بزند. می‌شود به جای خوب ببارد و می‌شود به جای بد ببارد. عمر شما در چهار سال دیگر کجا مصرف می‌شود؟ درآمد چقدر است، هزینه چقدر است، تلخی‌ها چیست، شیرینی‌ها چیست، همه اینها «فِيها يُفْرَقُ‏ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» (دخان/4) عربی‌هایی که می‌خوانم قرآن است. آیه دیگر می‌فرماید: شب قدر، شب بیست و سوم مثلاً «فِيها يُفْرَقُ‏ كُلُّ أَمْرٍ حَكِيمٍ» تمام کارهای حکیمانه اندازه‌گیری می‌شود، جدا می‌شود، حسابش از هم جدا می‌شود. این شب قدر است. عرض کنم به حضور شما که اصولاً شب برای عبادت است، عنایتی قرآن دارد روی شب و عبادت، مثلاً می‌گوید: «اربعین لیله»، «وَ بِالْأَسْحارِ هُمْ يَسْتَغْفِرُون‏» (ذاریات/18)، «أَسْرى‏ بِعَبْدِهِ‏ لَيْلا» (اسراء/1) «وَ مِنَ‏ اللَّيْلِ‏ فَتَهَجَّد» (اسراء/79) «قُمِ اللَّيْلَ إِلَّا قَلِيلًا» (مزمل/2) اینهایی که خواندم قرآن بود. چند آیه داریم که شب برای عبادت از روز بهتر است، این هم برای لیلة القدر است. «يَتْلُونَ آياتِ اللَّهِ آناءَ اللَّيْلِ‏» (آل‌عمران/113)

3. جایگاه شب و سحر در عبادت و بندگی


در شب هم، سحرش مهم است. خدا به همه قطعات زمان قسم خورده است. این قرآن است. مثلاً داریم «والفجر» یعنی قسم به طلوع فجر، یک آیه داریم «وَ الصُّبْح‏» (مدثر/34) یعنی قسم به صبح، یک آیه داریم «وَ الضُّحى‏» (ضحی/1) قسم به چاشت، یک آیه داریم «وَ النَّهار» شما معنی کنید… نهار یعنی قسم به روز، یک آیه داریم «والعصر» قسم به عصر، یک آیه داریم «واللیل» قسم به شب، منتهی به سحر سه بار قسم خورده است. یکجا می‌گوید: «وَاللَّيْلِ‏ إِذَا عَسْعَسَ» (تكوير/ 17) یکجا می‌گوید: «وَاللَّيْلِ إِذْ أَدْبَرَ» (مدثر/ 33) یکجا می‌گوید: «وَاللَّيْلِ‏ إِذَا يَسْرِ» (فجر/ 4). «عسعس، أدبَرَ، یَسَر» یعنی قسم به شب وقتی دارد تمام می‌شود، یعنی قسم به سحر. یعنی در زمان‌ها شب برای عبادت بهتر است و در شب، در 24 ساعت سحر ارزشش از باقی شب‌ها بیشتر است. یکی از عیب‌هایی که متأسفانه در ما پیدا شده این است که در طول سال تا شب بیدار باشیم، غیر از شب قدر که خیلی‌ها بیدار هستند. در طول سال خیلی‌ها اینطور هستند که تا یک دو بعد از نصف شب بیدار هستند آنوقت چاشت می‌خوابند. اسلام می‌گوید: نه، سر شب زود بخواب، سحر بیدار شو! هوای سحر، فضای سحر، ارزش سحر، خیلی زیاد است.
روح چیست؟ «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ‏» روح چیست؟ از امام پرسیدند: روح فرشته است؟ فرمود: نه، روح موجودی است برتر و بالاتر از فرشته‌، یعنی فرشته‌هایی که می‌آیند، روح هم می‌آید. «تَنَزَّلُ الْمَلائِكَةُ وَ الرُّوحُ‏» امام فرمود: روح فرشته‌ای است مقامش بالاتر از فرشته‌های عادی است. فرشته‌ها چه کسی هستند؟ در قرآن دسته‌های فرشته‌ها را نام برده است. مثلاً «وَ النَّازِعات‏» (نازعات/1) فرشته‌هایی که جان را می‌گیرند، مسئول قبض روح هستند. «فَالزَّاجِرات‏» (صافات/3) «وَ النَّاشِرات‏» (مرسلات/3) «فَالْفارِقات‏» (مرسلات/4) ««فَالْمُدَبِّرات‏» (نازعات/5) فرشته‌هایی که مسئول حفظ اعمال ما هستند. «ما يَلْفِظُ مِنْ‏ قَوْل‏» (ق/18) هر حرفی که می‌زنیم فرشته ثبت می‌کند. یعنی کارهای ما را ثبت و ضبط می‌کنند. فرشته‌هایی که در جنگ‌ها کمک می‌کنند، فرشته‌هایی که از عبادت خسته نمی‌شوند. اینها دیگر آیه است، دیگر آیه بخوانم می‌ترسم یک خرده زیاد شود. «يُسَبِّحُونَ‏ اللَّيْلَ وَ النَّهارَ لا يَفْتُرُونَ» (انبیاء/20) فرشته‌ها موجوداتی هستند عبادت می‌کنند و خسته نمی‌شوند. فرشته‌ها هم درجه دارند «أُولِي أَجْنِحَةٍ مَثْنى‏ وَ ثُلاثَ‏ وَ رُباعَ» (فاطر/1) بعضی فرشته‌ها قدرتشان کمتر و بعضی فرشته‌ها قدرتشان بیشتر است. امام صادق یک سلامی به فرشته‌ها می‌دهد و می‌گوید: سلام بر فرشته‌های مسئول باران، سلام بر فرشته‌های مسئول درختان، سلام بر فرشته‌های… سلام بر فرشته‌های… نوزده گروه فرشته را در دعا دانه دانه سلام می‌کند. این هستی حساب و کتاب دارد.
مژه ما بر هم می‌خورد حساب دارد. رزق ما حساب دارد. عمر ما حساب دارد. همه پزشک‌ها جمع شوند نمی‌توانند عمر طرف را اضافه یا کم کنند. حساب و کتاب دارد. عدد فرشته‌ها، هیچکس نمی‌داند. «وَ ما يَعْلَمُ جُنُودَ رَبِّكَ‏ إِلَّا هُوَ» (مدثر/31) قرآن می‌گوید: عدد فرشته‌ها را هیچکس نمی‌داند. این هم برای فرشته، البته حرف زیاد است. منتهی در تلویزیون هفت هشت دقیقه شب قدر را بدانید. نصفش را من می‌گویم و نصفش را شما بگویید. شب قدر مساوی است با چند سال؟ هشتاد سال به بالا. شب قدر شب نزول قرآن است. شب قدر شب سفر فرشته‌ها از آسمان به زمین است. میزبان فرشته‌ها زمان پیغمبر، پیغمبر بود و در زمانی که پیغمبر از دنیا رفت، امام زمان در زمان ما هست. ملائکه موجوداتی هستند «فَالْمُدَبِّراتِ‏ أَمْراً» (نازعات/5) فرشته‌ها امور را تدبیر می‌کنند. یعنی کارگزاران نظام هستی فرشته‌ها هستند. فرشته‌ها معصیت نمی‌کنند. فرشته‌ها شهوت ندارند. غذا ندارند، موجوداتی هستند نوری و کمک ما هم می‌کنند. یکجاهایی به انسان القاء می‌کنند. گاهی انسان یک چیزی به ذهنش می‌آید، بعضی وقت‌ها فرشته‌ها القاء می‌کنند، می‌گویند: این کار را بکن و این کار را نکن. انسان به ذهنش نمی‌آید و در بن بست است، نمی‌داند چه کند. وقتی نمی‌داند چه کند یک چیزی به ذهنش می‌آید، گاهی از چیزهایی که به ذهنش می‌آید ممکن است القائات فرشته‌ها باشد.

4. دعا، بهترین کار در شب قدر


شب قدر باید چه کنیم؟ مهمترین کار شب قدر دعاست. داریم که «الدعاء تُرس المؤمن» (كافي، ج‏2، ص468) دعا سپر برای شماست. قرآن می‌گوید: اگر دعای شما نبود، شما خیلی مشکلات داشتید. خدا به شما اعتنا نمی‌کرد، دعاهای شما، شما را نگه داشته است. دعا از سر نیزه تیزتر است. «إِنَّ الدُّعَاءَ أَنْفَذُ مِنَ السِّنَانِ» (كافى/ ج 2/ ص 469) حدیث داریم از سر نیزه، چطور سر نیزه سوراخ می‌کند؟ دعا می‌تواند سرنوشت را بر هم بزند. حالا چه بخواهیم؟ چطور بخواهیم؟ اول اینکه اگر شب قدر بحث را گوش می‌دهید عزیزانی که پای تلویزیون هستید، یک کاری بکنید که خدا هم جبران کند. خدا در قرآن می‌گوید: کارهای من بده و بستان است. «فَاذْكُرُونِي‏ أَذْكُرْكُم‏» (بقره/152) شما یاد من باشید، من هم یاد شما هستم. «إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ يَنْصُرْكُمْ» (محمد/7) شما خدا را کمک کنید، خدا شما را کمک می‌کنید. «ادْعُونِي‏ أَسْتَجِبْ لَكُم‏» (غافر/60) شما دعا کنید، من مستجاب می‌کنم. «نَسُوا اللَّهَ فَأَنْساهُم‏» (حشر/19) شما خدا را فراموش کردید، خدا هم شما را فراموش می‌کند. بده و بستان است. اگر می‌خواهید در این لیوان خدا شیر بریزد، باید لیوانتان را بشویید. اگر من یک لیوان نزد شما آوردم و گفتم: یک لیوان شیر، شربت و چای بریز، شما نگاه کنید این لیوان پشه درونش است. مگس درونش است، غبار درونش است. اگر این لیوان بهداشتی نباشد شما شیرش نمی‌کنی. قلب ما نباید درونش کینه باشد. حالا دخترعمو، پسرعمو، دایی، همراه، شاگردی، استاد، شاگرد یک کسی یک حرف زشتی زده و یک عمل زشتی کرده است. نه، من نمی‌گذرم. خوب اگر نمی‌گذری، خدا هم از تو نمی‌گذرد.
قرآن بخوانم، قرآن می‌گوید: شب قدر یا غیر از شب قدر، می‌خواهی خدا تو را ببخشد، تو هم مردم را ببخش. «وَ لْيَعْفُوا» باید همدیگر را ببخشند، «وَ لْيَصْفَحُوا» (نور/22) روی خود نیاورید. «یصفحوا» از صفحه، چرا به این می‌گویند: صفحه؟ چون آدم برمی‌گرداند. این طرف می‌کند، آن طرف می‌کند، یعنی صفحه دلت را پاک کن. اگر شما دیگران را بخشیدی، حالا یک حرفی، غیبتی، تهمتی، فحشی، کتکی، مالی، هرکس به شما ظلم کرده او را ببخشید. بعد بگو: خدایا، آنهایی که به من ظلم کردند، بخشیدم، تو هم مرا ببخش. اگر تو ببخشی، من هم می‌بخشم. «أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحِيمٌ» (نور/22) مگر نمی‌خواهی خدا تو را ببخشد. اگر می‌خواهی خدا تو را ببخشد، تو هم دیگران را ببخش. این قدم اول است که ظرفتان را بشویید، بعد بگویید: خدایا شیرش کن. کینه کسی در دل من نیست. آن کسی هم که به من ظلم کرده بخشیدم. نگو نمی‌توانم، خوب اگر نمی‌توانی چرا نمی‌توانی؟ فوقش یک حرف بدی به شما زده است. او را ببخش. به هر حال این قدم اول است که ما مردم را ببخشیم. این یک مورد.

5. طلب خیر از خدا، نه تعیین تکلیف برای خدا


مسأله دوم؛ دعا! آمد نزد امام گفت: قرآن می‌گوید: «أدعونی استجب لکم» شما دعا کنید، من مستجاب می‌کنم. من هرچه دعا می‌کنم مستجاب نمی‌شود. اول از خدا خیر بخواهید، نگویید چه… آخر بعضی برای خدا تکلیف تعیین می‌کنند، می‌گوید: خدایا ببین، من می‌خواهم با ایشان ازدواج کنم. یا الله درستش کن! برای خدا تکلیف تعیین نکنیم. بگو: خدایا خیر من باشد. خیر من این است؟ چه می‌دانم. حدیث داریم از خدا خیر بخواهید. نگویید: اینکه من می‌گویم… من می‌خواهم این ماشین را بخرم، حالا واقعاً این ماشین را بخری صلاح تو است. من می‌خواهم در این رشته قبول شوم. حالا حتماً این رشته به صلاح توست؟ حدیث داریم به خدا نگویید چه و چه… بگویید: خیر، این یک مسأله در بحث دعاست. مسأله دوم این است که گفت: من هرچه دعا می‌کنم مستجاب نمی‌شود، پس خدا که گفته: «ادعونی استجب لکم» قصه چیست؟ فرمود: چطور دعا می‌کنی؟ گفت: هیچی، می‌گویم: خدایا، چنین کن، چنین کن. گفت: خدا که نوکر تو نیست. خدا حکیم هم هست. خود شما کارهایی که می‌کنی، اگر حکیمانه نباشد انجام می‌دهی؟ مثلاً بنده اینجا نشستم، یقه‌ام را بگیرم و پاره کنم. این کار را نمی‌کنم، چرا؟ برای اینکه حکیمانه نیست من پشت دوربین بیایم یقه چاک کنم. خود شما اگر یک غذایی خواسته باشی بخوری، مثلاً می‌بینی این غذایی که قبلش مثلاً شیر خوردی رویش خیار نخور. ممکن است دلت به هم بخورد. این خود شما در غذایی که می‌خوری حکیمانه است. اگر بدانی این حالت را به هم می‌زند، نمی‌خوری. یقه‌ات را پاره نمی‌کنی. سرت را به دیوار… شما مثلاً بگویی: آقا من با سر راه می‌روم. حکیمانه نیست. خیلی از چیزهایی که از خدا می‌خواهیم حکیمانه نیست. توقع نداشته باشیم که ما دعای احمقانه بکنیم و خدا حکمتش را کنار بگذارد، دنبال حماقت ما بیاید دعای ما را مستجاب کند. توقع زیاد نداشته باشیم. دوم باید کار هم بکنیم. اینکه بگوییم: خدا بیاید درست کند مثل انتظار، من به مناسبت نیمه شعبان گفتم. انتظار امام زمان معنایش این نیست که من می‌نشینم امام زمان خودش بیاید درست کند. شما شب حق داری بگویی من تاریکی می‌نشینم، خود خورشید بیرون می‌آید. بله خدا خورشید را بیرون می‌آورد ولی شما حق نداری در تاریکی بنشینی، شما هم باید یک چراغی روشن کنی. من زمستان می‌نشینم یخ می‌کنم تا هوا گرم شود، غلط کردی (خنده حضار) ما باید منتظر هوای گرم باشیم اما زمستان حق نداریم سرما بخوریم. ما منتظر امام زمان هستیم اما باید یک چراغی هم روشن کنیم. منتظر امام زمان(ع) هستیم، اما باید یک کاری بکنیم. شب منتظر خورشید هستیم اما در تاریکی نمی‌نشینیم، باید نوری درست کنیم. منتظر تابستان و هوای بهار هستیم اما زمستان یخ نمی‌کنیم، یک چراغی، شوفاژی، بخاری، کرسی چیزی درست می‌کنیم. معنای دعا این نیست که ما هیچ کاری نکنیم. درس نمی‌خوانم ولی از خدا می‌خواهم انشاءالله در امتحان‌ها قبول شوم. درس نخوانده می‌خواهی قبول شوی؟
معنای دعا این نیست که ما کار نکنیم. اینها تذکرات هست، تذکرات مفید است. 1- از خدا خیر بخواهید ولی تکلیف برای خدا تعیین نکنید. بگو: خدایا عزت به من بده. خدایا یک ماشین به من بده در این خانه بگذارم که هرکس می‌آید سوت بکشد. تو فکر می‌کنی خانه شیک عزت است؟ خیلی‌ها خانه شیک می‌سازند مردم می‌آیند، می‌گویند: از کجا آورده؟ دزدی کرده! معلوم نیست چه اختلاسی در مملکت کرده است. این به هوای خودش خانه شیک عزتش می‌دهد، حال هرکس آن خانه شیک را می‌بیند، دو تا فحش هم به او می‌دهد. شما از خدا عزت بخواه. حالا شیک بود، بود و نبود، متوسط.

6. یاد نعمت‌ها، شکر نعمت‌ها و توبه از گناهان


آمد نزد امام و گفت: هرچه دعا می‌کنم مستجاب نمی‌شود. گفت: چطور دعا می‌کنی؟ گفت: می‌گویم: خدایا بده! گفتند: دعا آدابی دارد. مثل اینکه می‌گوید: هر شماره‌ای گرفتم گوشی را برنداشتی. می‌گویم: بیا ببینم کدام شماره را گرفتی؟ این شماره‌ای که می‌گیری شماره خانه ما نیست. تلفن خدا شماره دارد. شماره تلفن خدا را می‌خواهم برای شما بگویم. 1- اول بسم الله بگویید. 2- از خدا تجلیل کنید. «یا علیُ یا عظیم یا غفور یا رحیم» از خدا تجلیل کنید. 3- شکر کنید، نعمت‌های خدا را بشمارید. به داده‌ها هم نگاه کنید، فقط به نداده‌ها نگاه نکنید. بالاخره خدا ما را آفرید، انسان آفرید. عقل داد، فطرت داد، علم داد، آبرو داد، بیان داد، شنوایی، گویایی، این نعمت‌هایی که خدا به ما داده یک ذره تکان بخورد همه چیز به هم می‌ریزد. سوار هواپیما می‌شوید، خلبان یا مهماندارها اعلام می‌کنند که هوای بیرون از هواپیما پنجاه درجه زیر صفر است. اوه اوه اوه… می‌گوییم: چقدر فاصله شده؟ می‌گوید: نه کیلومتر! نه کیلومتر از زمین بالا می‌رویم، پنجاه درجه زیر صفر یعنی یخ می‌کنیم. پس معلوم می‌شود اگر نه کیلومتر خورشید از ما فاصله بگیرد ما یخ می‌کنیم، به ما نزدیک شود، می‌سوزیم. همین فاصله‌ها، ساختمان چشم با ساختمان پا سلول‌هایش فرق می‌کند. اصلاً یادمان می‌رود خدا چه کرده است؟ مثلاً اگر همه مردم دختر می‌زاییدند، یک بیست سال همه زن‌ها دختر بزایند، اوه اوه… چه می‌شود؟ بیست سال همه پسر بزایند، چه می‌شود؟ اگر انسان بچه زایید، این بچه سینه مادرش را نمی‌مکد و هی فوت می‌کند. فو… عزیز بمک! (خنده حضار) حالا همه اساتید دانشگاه، دکترها، فوق تخصص‌ها، اینترنت، ماهواره، از همه امکانات استفاده کنند که این نوزاد که متولد شده شش میلیارد می‌مکند و این یکی فوت می‌کند. همه دانشمندان کره زمین سر مکیدن این عاجز هستند. اگر آب دهان ما زیاد تولید می‌شد، هرکس در خیابان راه می‌رفت یک سطل هم زیر چانه‌اش بود. هی می‌چکید، اگر کم تولید می‌شد همه ما یک سِرم… الحمدلله خدا را شکر! مثل اینهایی که سرم زدند. کم بود دائماً باید آبرسانی کنیم، زیاد بود باید یک سطل زیر چانه ما بود. اگر دندان‌های شما متصل بود، الآن دندان‌ها جدا جداست. یک ذره دندان درد می‌کرد باید کل فک را بیرون بکشیم. ولی الآن همین یک دندان که درد می‌کند، همین را بیرون می‌کشیم. شما شصت دستت را کنار بگذار. تمام وزارتخانه‌ها می‌خوابد. وزارت آموزش و پرورش تعطیل شد، چون با این چهار تا نمی‌شود نوشت. وزارت بهداشت هم تعطیل شد چون با این چهار انگشت نمی‌شود آمپول زد. (خنده حضار) صنایع دستی هم… گوش…
آب دهان شما اگر شور بود، زندگی چه می‌شد؟ آب چشم ما اگر شیرین بود همه کور می‌شدیم. چون چشم ما از پی است و پی باید با آب و نمک قاطی شود. پی را اگر در آب سالم بگذاری از بین می‌رود. چشم ما چون از پی است خدا آب و نمکش کرد. دهان  برای چشیدن است و آب دهان ما شیرین است. گوش ما اگر این چین و چروک‌ها نبود. اگر گوش ما مثل پیشانی صاف بود، صدا را می‌فهمیدیم اما نمی‌دانستیم از کدام طرف لست. تا می‌گفتند: آقای قرائتی! من باید به شش طرف نگاه کنم. اما این امواج با این چین و چروک‌ها طوری تنظیم شده که من می‌فهمم صدا از کدام طرف است. اگر پدر و مادر ما را دوست نمی‌داشتند، شما شیر مادر را جدا کن تمام دکترهای تغذیه خواسته باشند یک غذا درست کنند که کار شیر مادر را بکند. هیچ رقم ترکیباتی کار شیر مادر را نمی‌کند. همه دایه‌ها را بالاترین حقوق بدهد، همه با هم کار مادر را نمی‌کنند. نه هیچ زنی کار مادر را می‌کند، نه هیچ غذایی کار شیر را می‌کند. غرق در نعمت هستیم. می‌گوید: اگر می‌خواهی دعایت مستجاب شود، نعمت‌های خدا را بشمار. در دعاها می‌گوییم: «أنت الذی… أنت الذی» یعنی خدایا تو این را دادی، تو این را دادی. نگو: من درس خواندم قبول شدم. خیلی از شما بیشتر درس خواندند، لحظه امتحان فراموش می‌کنند. به درس ننازید. استاد ما خوب بود، بله استاد خوب هم اثر دارد. درس خواندن هم اثر دارد، اما خدا هم هست. گاهی بهترین استاد را می‌گیری و بیشترین شب هم مطالعه داری، تا صبح مطالعه می‌کنی     اما در عین حال موفق نمی‌شوی. خنداندن دست خداست. «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ‏ وَ أَبْكى‏» (نجم/43) یعنی خدا می‌خنداند، فکر نکن تو جوک گفتی. همین جوک را کسی دیگر می‌گوید، کسی نمی‌خندد. خنداندن دست خداست. می‌گوید: من هستم می‌خندانم. من در جلسه‌ای حرفی زدم زار زار گریه کردند، گفتم: این حرف‌های ما عجب اثری گذاشت. در یک جلسه همین حرف‌ها را زدم دیدم مردم می‌خندند. حرف همان، لب همان، آدم همان، در یک جلسه گریه کردند، در یک جلسه… دیدم خدا می‌خواهد بگوید: آقای قرائتی فکر نکن تو خنداندی و تو گریاندی، «وَ أَنَّهُ هُوَ أَضْحَكَ‏ وَ أَبْكى‏» نعمت‌ها را از خدا بدانیم.
پس 1- بسم الله بگوییم. 2- از خدا تجلیل کنیم. 3- نعمت‌های خدا را بیاوریم. شما اگر چشمت مثل دماغ بیرون بود. چشم را خدا داخل قرار داده است. ببین، حالا اگر چشم ما بیرون بود، اکثر مردم کور بودند، چون چشم که بیرون است زود آسیب می‌بیند. شما در غذا چانه‌ات می‌جنبد، حالا اگر چانه نمی‌جنبید، کله می‌جنبید، یک غذایی که می‌خواستیم بخوریم چه زحمتی داشتیم برای یک لقمه غذا، دندان‌های آسیای شما، دندان‌های کرسی شما چاله چوله است، اگر دندان‌ شما صاف بود، شما یک گوشت… شما اگر یک نان را روی سنگ مرمر بگذارید، روی سنگ مرمر بزنی، دو ساعت هم بزنی هضم نمی‌شود. چرا؟ چون سنگ مرمر صاف است. ولی اگر این نان را روی سنگ پا بگذاری، روی سنگ پا بزنی این نان خورد می‌شود. چون دندان ما برای جویدن است، دندان عقب چاله چوله دارد، یعنی مثل سنگ پا، وگرنه اگر دندان‌های عقب صاف مثل سنگ مرمر مثل شیشه بود چهار ساعت طول می‌کشید غذا هضم نمی‌شد. جویده نمی‌شد. دعا چه کنیم؟ شب بیست و سوم چه دعایی بکنیم؟ 1- بسم الله بگوییم. 2- از خدا تجلیل کنیم. 3- یک نگاهی به نعمت‌ها بکنیم. نمی‌توانیم نعمت‌ها را بشماریم. می‌گوید: «لا تُحْصُوها» (ابراهیم/34) شما نمی‌توانی نعمت‌ها را بشماری. منتهی حالا ذکری از نعمت‌ها بکن. بعد شکر کنیم، شکر که می‌کنید نگویید: آخر قدیمی‌ها اینطور می‌گفتند، می‌گفتند: خدایا صد هزار بار شکر! صد هزار تا چیست؟ صد هزار تا یعنی یک مشت شکر، شما دستت را روی شکر بگذار این صد هزار تاست. یعنی خدایا به اندازه یک مشت شکر الحمدلله، صد هزار تا چیست؟ بگو: به عدد هر اتم، به عدد هر سلول، به عدد هر قطره باران، به عدد هر برگ درخت. شکر که می‌کنید میلیاردی شکر کنید. به ما گفتند: دعا که می‌کنید میلیاردی دعا کنید. در نماز شما حق ندارید بگویید: «سمع الله لحمدی» نمازت باطل است. یعنی خدا حمد و ستایش مرا می‌شنود. «لحمدی» حمدی یعنی تو یکی هستی؟ خدا حرف تو یکی را می‌شنود. بگو: سمع الله لمن حمده، «من حمده» یعنی جن و انس و فرشته، تمام موجوداتی که حمد می‌کنند، خدا ستایش همه موجودات را می‌شنود. «سمع الله لحمدی» یا بگویی: «سمع الله لمن حمده» بگویی: «السلام علیَّ» تو یکی هستی، بگو: «السلام علینا و علی عباد الله الصالحین» دعا که می‌کنید عمومی دعا کنید.

7.  دعا به دیگران، پیش از دعا برای خود


اول به دیگران دعا کنید. داریم اگر به چهل مؤمن دعا کردی، دعای خودت هم مستجاب می‌شود. به شرط اینکه دلت برای مؤمنین بسوزد. بعضی‌ها کار به مؤمنین ندارند. فقط چون چهل و یکمی را می‌خواهم دعا کنم می‌گویم: خدایا به فلانی و فلانی و فلانی… به چهل نفر دعا می‌کنم، تمام شد، می‌گویم: خدایا حالا… نه این چهل تا فایده ندارد. اگر دلت به حال مؤمنین سوخت، به آنها دعا کردی، دعای چهل و یکمی هم مستجاب می‌شود. اما اگر نه، دلت به حال دیگران نمی‌سوزد، دلت به حال دعای چندم.. بلند بگویید… دعا، حواست جمع است دعای چهل و یکم است، این چهل تا را رد می‌کنی که مثل آدمی که آب را پس می‌زند که آب زیر را بردارد وضو بگیرد. در حوضی مثلاً آب‌ها را پس می‌زند، می‌خواهد آن آب پاک‌تر را بردارد. نیت یعنی دلتان بسوزد. بعد هم نگویید: آقا مثلاً ما به سیل زده‌‌ها دادیم. در قرآن چند تعبیر داریم، یکی می‌گوید: «یُنفِقون» (بقره/3) باید کمک کرد. مشکلات را حل کرد. یکی می‌گوید: دائمی هم باید حل کرد. ممکن است بگویی: آقا من یک پتو دادم، یک پولی هم دادم. بابا، با یک پتو قصه حل نمی‌شود. شما می‌توانی بگویی که من بچه‌ام را بردم دکتر و هفده تا قرص هم دادم، دیگر می‌خواهد بمیرد و می‌خواهد زنده باشد. اِ… اینقدر باید بچه را دکتر ببری تا این بچه خوب شود. نمی‌توانی بگویی: سه تا دکتر رفتم، هفده تا هم قرص دادم، بس است! تا مادامی که سیل و زلزله و حوادث تلخ است، ما وظیفه داریم. کسی حق ندارد بگوید: من خمس دادم، سهم امام دادم. اگر خمس و سهم امام دادی، دیگر وظیفه نداری. وقتی می‌گوییم: «لَيْلَةُ الْقَدْرِ خَيْرٌ مِنْ أَلْفِ شَهْرٍ» هرکاری در شب بیست و سوم ثواب هزار تا دارد. یعنی شما شب بیست و سوم به یک نفر افطاری بدهی انگار به هزار نفر افطاری دادی. هزار تومان شب بیست و سوم کنار بگذاری، ضرب در هزار می‌شود، انگار یک میلیون دادی. لذا بعضی آدم‌هایی که اهل دقت هستند، شب بیست و سوم خمس می‌دهند. یا مثلاً می‌گوید: من در طول سال چقدر می‌خواهم کمک کنم. از اول شب بیست و سوم امسال تا سال دیگر فلان مبلغ من باید به افرادی کمک کنم. شب بیست و سوم کنار می‌گذارد و می‌گوید: این برای آنها، بعد کم کم تدریجاً می‌دهد. شب بیست و سوم استفاده کنید.
حالا اگر من دادم کافی است؟ نه، تازه وقتی خودت پول دادی باید از دیگران هم بگیری بدهی. «وَ لا يَحُضُ‏ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِينِ» (حاقه/34) «وَ لا تَحَاضُّونَ‏ عَلى‏ طَعامِ الْمِسْكِين‏» (فجر/18) حضَّ با ح و ض، یعنی وقتی دادی باید از دیگران هم بگیری و بدهی. یعنی تا خودت هست، خودت بده وقتی خودت دادی باید دلالی کنی از دیگران جمع کنی. ما نسبت به گرسنه‌ها وظیفه داریم. «اللهم اغن کل فقیر، کل جائع، کل مکروب» وقت ما تمام شد… چون نسل نو هستید، پاک هستید و گناه ندارید یا گناه کمتری دارید، من دلم می‌خواهد یک دعا بکنیم، اینهایی که پای تلویزیون هستند این دعا را با ما بکنند، یکی دو دقیقه طول می‌کشد. منتهی اینهایی که گفتم می‌خواهم عملی کنم. هرچه تا حالا گفتم می‌خواهم عملی کنم. یعنی بسم الله بگوییم، تجلیل از خدا، توجه به نعمت‌ها، تشکر، صلوات، بعد از صلوات عیب‌های خودمان را به زبان بیاوریم. عمر را تلف کردیم، کاغذ تلف کردیم، دارو تلف کردیم. آب تلف کردیم، ماشین تلف کردیم. چقدر اسراف کردیم. چقدر خلاف کردیم. چقدر حرف بد زدیم. چقدر فکر بد کردیم. اقرار به ضعف‌ها کنیم، عذرخواهی کنیم، بعد اگر ده مرتبه یا ربّ یا رب گفتیم، خدا می‌گوید: لبیک، چه می‌خواهید به شما می‌دهم. چون شب بیست و سوم شب دعا هست و شما هم نسل نو هستید، با هم یک و نیم دقیقه با من باشید.
بسم الله الرحمن الرحیم، یا علی یا عظیم، یا غفور یا رحیم، خدایا همه کمالات در توست، بصیر تویی، سمیع تویی، علیم تویی، خالق تویی، وهاب تویی، هستی از توست. همه اسماء حسنی و همه کمالات از توست. خیلی به ما نعمت دادی، می‌شد ما خلق نشویم. می‌شد ما حیوان خلق شویم. انسان خلق شدیم، انسان سالم، بصیر، شنوا، بینا، علم، عقل، فطرت، ما در جمهوری اسلامی هستیم. در همه دنیا طاغوت حکومت می‌کند جز ایران، هزار و یک مشکل داریم، نمی‌گویم مملکت ما بی اشکال است. هم اشکال داریم، هم مشکل داریم و هم بعضی مسئولین ما خوب عمل نکردند. اینها قبول، اما باز هم روی کره زمین تنها جایی که یک مجتهد عادل حکومت می‌کند ایران است. عقیده به دین داریم، عقیده به نماز داریم، حلال زاده هستیم. امنیت داریم، هشت سال بمباران شد، دشمنان نتوانستند یک وجب زمین را از ما بگیرند. خیلی به ما نعمت دادی، نعمت‌های پیدا و ناپیدا، خدایا برای هر نعمتی که تا حالا به ما دادی و بعد خواهی داد، برای هر یکی در هر آن، نه صد هزار تا، یک مشت شکر، برای هر نعمتی در هر آن به عدد هرچه بر آن علم داری الحمدلله رب العالمین. اللهم صل علی محمد و آل محمد. لغزش از ما زیاد بوده است. فکر بد، نگاه بد، کلام بد، عمل بد، اسراف، غفلت، قساوت، خدایا تو می‌دانی چقدر از ما لغزش سر زده است. برای هر لغزشی استغفرالله ربی و اتوب الیه. الهی بحق محمد و علیٍ و فاطمه و الحسن و الحسین و تسعة المعصومین من ذریة الحسین، ده مرتبه یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب، یا رب. اللهم صل علی محمد و آل محمد.
خدایا همه دعاها را در شب قدر و شب بیست و سوم، همه دعاهای ماه رمضان را قبول بفرما. همه مشکلات را برطرف بفرما. خدایا ایمان کامل، بدن سالم، عقل قوی، علم مفید، عمر با برکت، رزق حلال، عزت دنیا و آخرت، حسن عاقبت به همه ما مرحمت بفرما. شر هر صاحب شری را به خصوص آمریکا و اسرائیل، شر هر صاحب شری را به خودش برگردان. خدایا رهبر ما، مسئولین ما، ناموس ما، نسل ما، مرز ما، انقلاب ما، آبروی ما، هر نعمتی به ما دادی در پناه امام زمان حفظ و امشب که امام زمان میزبان فرشته‌ها هست، خدایا قلب حضرت مهدی را از الآن تا ابد برای همیشه از ما راضی بفرما. خدایا ما هرکس به ما ظلم کرده را می‌بخشیم، تو هم ما را ببخش. خدایا آنهایی که به ما ظلم کردند را می‌بخشیم، تو هم هر لغزشی از ما دیدی ببخش و بیامرز. شب بیست و سوم بود از همه التماس دعا داریم. خواهران عزیز از اینکه حجابتان خوب بود، محصل‌ها و مربیان آموزش و پرورش، مدیران و مسئولین، از همه شما تشکر می‌کنم.
«والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1909
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست