responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1818
«بسم اللّه الرّحمن الرّحیم»
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

امسال ماه رمضان بحثمان سیره پیامبر واهل بیتش (علیهم السلام) بود که ببینیم پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) چه جوری زندگی می‏کرد، جلساتی صحبت کردیم، البته نمی‏توانیم کاملاً بگوئیم اشاره می‏کنیم والا برخورد پیامبر با کفار با منافقین، با دوست و با دشمن، با همسایه و خانواده و بچه همه‏اش حرف دارد، از هر کدام یکه فرازی می‏گوئیم و مسائل خانوادگی پیامبر را مطرح می‏کردیم، که پیامبر در خانه چه جوری بود، جلسه اول (قبلی) درباره حضرت خدیجه (سلام الله علیها) مقداری صحبت کردیم که شب رحلتش شب دهم ماه رمضان به طور متوسط هست که بیننده‏ها می‏بینند، راجع به حضرت خدیجه دو، سه تا نکته هست که باید خدمتتان بگوییم؛
یکی: پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) مدت سه سالی در محاصره اقتصادی بود، یعنی مشرکین گفته بود کسی با اینها داد و ستد نکند نه چیزی از آنها بخرد و نه بفروشد، در محاصره بودند در شعب ابی طالب، ولی همان ایام که پیامبر و مسلمین در محاصره اقتصادی بود، اموال خدیجه مسلمین را از بن بست نجات می‏داد و حدود 25 سال هم همسر پیامبر بود و سن 65 سالگی هم از دنیا رفت.

سلام خداوند به حضرت خدیجه

عبدالرحمن شافعی نقل کرده که: جبرئیل می‏گوید: هر وقت خدمت پیامبر می‏رسید، خدا به پیامبر می‏گفت: سلام مرا به خدیجه برسان، واقعاً کسی راجع به زن می‏خواهد حرف بزند خوب است اینطوری حرف بزند، زن به جائی می‏رسد که خدا سلامش را می‏رساند. مقام زن را کسی می‏خواهد تعریف کند خوب است سعی صفا و مروه را بگوید خدا انشاء الله قسمت همه بکند رفته‏ها و نرفته‏ها آنهایی که می‏روند مکه چند تا کار انجام می‏دهند، یکی از کارهای واجب این است که کنار مسجد الحرام یه خیابان سر پوشیده چهارصد متری است.یک طرف کوه صفا و طرف دیگر مروه باید هفت بار این خیابان را بروند (دوتا هفت تا چهارده تا) هفت بار که قرآن هم؛ «ان الصفا و المروة من شعائرالله»

یاد هاجر، در مراسم حج

توی این چهارصد متر چهل مترش را باید ورجهند یعنی باید همچین با هروله بروند یعنی همه بدن تکان بخورد این چهل متر برای این بوده که یه زمانی یه خانمی آن هم نه یک خانم آزاد، کنیزی، برده، یه خانمی، کنیزی بچه‏ای داشته بنام اسماعیل خدا به ابراهیم گفته این بچه را، آخه حضرت ابراهیم تا صد سالگی حدوداً بچه دار نشد بعد از صد سالگی از این خانم بچه دار شد، حالا هم که بچه دار صد سال است چشم براه بوده و دوستش دارد، خدا بهش گفت این را بگذار توی بیابان‏های مکه، آمد دید یه مشت کوه داغ هیچ چی به بساط نیست، آبی، چشمه‏ای مزرعه‏ای، یعنی چه؟ باشد، بچه را گذاشت و با زنش خداحافظی کرد، بچه را بگذار و برگرد، یک زن تنها بین یه مشت کوه داغ، وحشت زده شد، بچه تشنه‏اش شد، بچه را گذاشت دوید رفت روی کوه صفا، ببینید چشمه‏ای، درختی، گنجشکی، پرنده‏ای دید هیچی دید بچه دست و پا می‏زند دوید رفت کوه مروه، هفت بار این تکه را آمد و رفت، بعد از هفت بار از زیر دست بچه یه آبی جوشید بنام آب زمزم آن وقت خداوند در طول تاریخ به همه پولدارها گفته بروید جای این خانم ورجه‏اید، چون این خانم اینجا ورجسته شما هم بروید همچین کنید. این مقام زن است. زن که ایثار و فداکاری کرد. خدا نامش را در تاریخ اینگونه زنده نگه می‏دارد. بنابر این می‏ارزد که ما نام افرادی و زنانی که حالا خدیجه سلامش را می‏رساند. خود خدا مستقیم با مریم حرف می‏زند؛ «یا مریم اقنتی لربک و اسجدی». یعنی زن به جایی می‏رسد که خدا مستقیم با او حرف می‏زند. خوب اما همه اینها یک سمت، این را باید بگویم که اینکه ما بگوئیم زن پیامبر هستیم به تنهایی کافی نیست. بگوئیم نه ما سید هستیم، نسلمان به کی می‏رسد. این را معذرت می‏خواهم دیگه قرآن می‏گوید: نه خیلی، زن پیغمبر بودن به تنهایی کافی نیست. قرآن می‏خواهم بخوانم؛ «ومن یقنت منکن» موضوع بحث: سیره پیامبر اسلام و اهل بیت (علیهم السلام) (همسران پیامبر) قرآن راجع به همسران پیامبر می‏گوید: «و من یقنت منکن» اول آیه قبل را بخوانم؛ سوره احزاب، یه صلواتی بفرستید (صلوات حضار) (با یک صلوات پیدا نشد (صلوات حضار) پیدا شد).
«یا نساءالنبی» ای زنهای پیامبر حالا این آیه را برای چی می‏خوانم به خاطر اینکه خودتان را به القاب گیر ندهید. که مثلاً بگوئیم ایشان آقازاده است، سید است، وصل به فلان امام زاده، متولی است، نمی‏دونم، قرآن می‏گوید: «یانساءالنبی» ای خانم‏های پیامبر «من یأت منکن بفاحشه مبین» اگر شما فحشائی انجام بدهید «یضاعف لها العذاب»عذابتان دوبله است چون هم گناه کرده‏اید و هم باقی زن‏ها از شما یاد می‏گیرند «ضغفین» یعنی اگر زن پیامبر هم گناه کند نه اینکه بگوئیم بدنش به بدن پیامبر خورده، نه خیر حتی زن پیامبر خراب کند دو برابر است. پشت سرش می‏فرماید که:

تأثیر رفتار الگوها بر دیگران

«و من یقنت منکن» «قنوت» یعنی تواضع «به رسوله و تعمل صالحا» عمل صالح انجام بدهد، آن هم «نؤتها اجرها مرتین» بهش می‏دهیم اجر این خانم را دو برابر، خلاف کند دو برابر خوب هم دو برابر چون یک پز الگویی دارد. یعنی اگر معلم سیگار بکشد غیر از آدمی است که توی خیابان سیگار بکشد، یه معلم وقتی سیگار می‏کشد شاگردش هم سیگاری می‏شود، مادر اگر روبروی دختر جسارت کند به شوهرش، دختر هم فردا که عروس شد به شوهرش، و همچین پدر، اگر روبروی بچه دست بلند کند روی خانمش، پسرش هم فردا به خانمش کتک می‏زند بعضی کارها، دیگران هم فتوکپی می‏گیرند حالا از این آیه استفاده می‏شود که هر کسی زن پیامبر شد، زن پیامبری به تنهایی کافی نیست. خاندان رسالت مهم نیست فقط ارزش هست اما تنهایی کافی نیست. «قنوت من یقنت منکن» یعنی اطاعت همراه با خضوع. شخصی به امام سجاد (علیه السلام) گفت خوشا به حالت، گفت چطور؟ بالاخره شما که اهل بیت پیغمبر هستید خدا شما را می‏بخشد. امام سجاد (علیه السلام) فرمود: نه خیر ما همان آیاتی را می‏خوانیم که درباره زن‏های پیامبر است. خدا نسبت به زنه‏های پیامبر چی می‏گوید: بد کردید 2 برابر، خوب کردید 2 برابر. امام زین العابدین هم خلاف کرد 2 برابر خوب انجام داد دو برابر، یعنی صرف اینکه ما خاندان پیامبر هستیم کافی نیست. حالا از این آیات استفاده می‏شود که تشویق و تهدید باید هر دو باشد، اول گفت تهدید کرد «من یأت منکن بفاحشته» اگر شما فحشاء انجام بدهید دو برابر، اینجا می‏گوید اگر شما خوب بودید دوبرابر. از این استفاده می‏شود که هم تشویق و هم تهدید باید پهلوی هم باشد.

عبادت همراه با معرفت

اطاعتی ارزش دارد که همواره با معرفت و فروتنی باشد. بعضی‏ها عبادت می‏کنند ولی سطحی است. ممکن است گریه هم بکنند ولی سطحی است. قرآن می‏گوید: «دمع مما عرفوا» یه آیه داریم در قرآن «دمع» یعنی اشک «تفیضی من الدمع» اشک می‏ریزد منتهی «مما عرفوا» یعنی اشک بر اساس معرفت، وگرنه ممکن است بچه را هم شکلاتش گم بشود گریه کند، اشک برای گم شدن شکلات است. اشک. «مما عرفوا». خوب عرض کنم به حضور شما که، یه عمل صالح هم کافی نیست، دائماً باید کار صلاح کند، وگرنه هر مجرمی یه بار پول به فقیر می‏دهد، می‏گوید: «تعمل صالحا» فعل مضارع است که دلالت بر دائماً هست. دائماً کارش صالح باشد. – از «منکن» معلوم می‏شود که همه زن‏ها هم خوب نبوده‏اند. چون می‏گوید: از شما هر کس آدم خوبی بود شما وقتی می‏گوئید که: به شاگرد اول‏ها جایزه می‏دهم یعنی همه هم شاگرد اول نیستند همه زن‏ها یه جور نیستند «منکن» بعضی از شما…
– کار صالح هم باید دائمی باشد. خیلی خوب وگرنه هر زن به حجابی حتی زمان شاه، زن شاه که می‏رفت حرم امام رضا (علیه السلام) چادر سر می‏کرد. بالاخره زن شاه توی حرم امام رضا (علیه السلام) چادر سر می‏کند یعنی خیلی از افراد مکه نماز، می‏خوانند این فایده ندارد که مکه نماز می‏خوانند، امام رضا (علیه السلام) که می‏رود مثلاً حجابش کذائی است، باید کار خیر دائمی باشد.

نقش زمان و مکان در انتخاب عمل صالح

1-تبعیض نباشد. 2-زمان و مکان، کوچکی و بزرگی عمل مهم نیست. صالح بودن است. می‏گوید: «تعمل صالحاً» عمل صالح انجام بدهد عمل صالح کم باشد یا کوچک، بزرگ مهم نیست فقط باید عمل صالح باشد، چه زمانی چه مکانی ملاک عمل صالح است عمل صالح هم در هر زمانی فرق می‏کند، یه بار عمل صالح جهازیه دادن است، و یه بار داماد کردن دو جوان است و یه زمانی آب انبار ساختن بود و یه زمانی چراغ روشن کردن توی خیابان‏ها بود. الان که خیابان‏ها را دولت آسفالت، و لامپ‏های کوچه‏ها را هم می‏زند. باید ببینیم عمل صالح چه کاری زمین مانده. بنده اگر آمدم توی شهری دیدم چهار تا واعظ منبر می‏روند برای بزرگ‏ها دعا بچه‏ها توی کوچه بازی می‏کنند و آخوند ندارند باید بشوم پزشک اطفال. چطور می‏شویم پزشک اطفال می‏شویم آخوند اطفال. یعنی یه کار که زمین مانده. بسیاری از افراد کارهای تکراری می‏کنند و بسیاری از واجبات همچنان زمین مانده عمل صالح بسیاری از عمل‏ها ممکن است در زمانی صالح و در زمان دیگر صالح نباشد، در برابر شاه گفتن مرگ بر شاه تضعیف رژیم طاغوتی بود. الان برو سر قبر شاه بگو مرگ بر شاه لگد هم بزن به قبر دیگه صالح نیست که. عمل صالح کدش این است که چه زمانی. شما اگر زمستان یک پوستین به یک نفر دادی عمل صالح است. اما شما یه پوستین ببر بندر عباس توی هوی داغ تو مرداد بده به یه نفر. پوستین و هوای بندرعباس و وسط مرداد. این خیلی وقت‏ها می‏تواند کاری عمل صالح باشد و یا نباشد. در یه زمانی ممکن است باشد و یا نباشد. یه آقایی بالا منبر بود یه نفر پای منبرش نشسته بود تسبیح دست گرفته همچین می‏کرد. گفتیم بابا صلوات که می‏فرستی اصلاً حواس من پرت می‏شود. مثل اینکه یه کسی بیاید پای منبر هی همچین کند خوب این. یعنی به نظر خودش عمل صالح است ولی، گاهی توی مساجدها دیدی آقا بالا منبر است سخنرانی می‏کند یه کسی می‏آید و می‏گوید: سلام علیکم حواس همه را پرت می‏کند این سلام عمل صالح نیست در سلام حواس پرت کن است.
– خود عمل صالح هم فهم و شعور می‏خواهد که این عمل صالح بود، یا مثلاً سر سفره نشسته می‏گوید مستحب است سر سفره با نمک، آقا یه نمکدان بیاور. حالا نمکدان گم شد و نمک‏ها سابیده نیست. نمی‏دانیم کجا گذاشته‏ایم، افطاری و شلوغی است، آقا نمک خواسته آقا یک ول وله‏ای می‏افتد برای نمکدان بابا اینجا دیگه مستحب نیست مردم آزاری است. بی نمک بخور برو، خیلی از افراد ما در عباداتشان هم نمی‏دانند چه جوری عبادت کنند، با صدای بد اذان می‏گوید که مردم از این صدا تنفر دارند. بلندگوی مسجد را جوری قرار می‏دهد که مردم از خانه‏های بغل مسجد فرار می‏کنند، این‏ها عمل صالح نیست، منار را به قدری بلند می‏سازد که هیچ کس تا آخر تاریخ روی این منار نرود جز همان بنائی که ساخته، این منار عمل صالح نیست. گاهی وقت می‏گوید من نذر کرده‏ام یه شتر اینجا بکشم خوب. بی خود نذر کرده‏ای کوچه و خیابان است، نجس می‏شود، بهداشتی و آخه درست نیست، نه نذر کرده‏ام بی خود نذر کرده‏ای مگر هر کس نذر کرده، فکر می‏کند عملش صالح است ما اگر بخواهیم از این مصداق‏ها را بگوئیم طول می‏کشد آقا می‏خواهد روضه خوانی کند شب عاشورا میخ را می‏کوبد به کاشی‏های مسجد، آقا جون این مسجد را نمی شود میخ بهش کوبید. آقا می‏خواهیم روضه بخوانیم سیاه پوش کنیم سوراخ کردن دیوار مسجد گناهش از (ثواب) سیاه پوش، می‏خواهد سینه بزند وسط خیابان راه بندان کرده به نظر خودش عمل صالح است ولی راه مردم را بند آورده، عمل صالح خیلی فهمیدنش مشکل است، یعنی چه کاری و در چه زمانی عمل صالح است و چه زمانی عمل صالح نیست. شب‏های قدر، کم کم بیننده‏ها نزدیک شب قدر هم هست بحث ایام ماه رمضان است به شب قدر، شب قدر آقا قرآن سر می‏گیرد، خوب، وسط «بک یا الله» همه روضه‏ای می‏خواند این هی خوابش می‏برد قرآن می‏افتد زجر می‏کشد یک شکنجه‏ای می‏شوند بابا ول کن مردم را، قرآن سرگرفتن ده دقیقه است بعد قرآن را بگذارید زمین حالا مصیبت بخوانید آخه وقتی شما می‏گوئی به امام سجاد و یکی یکی اسم ائمه اطهار (علیهم السلام) را می‏بری وسط این‏ها کلام یک از امام‏ها روضه خوانده‏اند. شما «بک یاالله» را بگو تمام بشود بعد هم می‏خواهی ذکر مصیبت کنی، بین دو نماز سخنرانی گروگان‏گیری است بابا من آمده‏ام نماز جماعت بخوانم بروم چرا وسط نماز سخنرانی می‏کنی؟ کار دارم بارها من گفته‏ام من خودم اینطورم وسط نماز استخاره هم برای کسی نمی‏کنم چون یه نفر می‏گوید آقا استخاره کن 200 نفر باید معطل شوند که یک نفر استخاره دارد. گناه آن دویست نفر چیه چرا 200 نفر الاف استخاره تو شوند بگذار نماز تمام شود بیا بگو آقا یه استخاره کن چرا بین دو نماز گروگاگیری مسئله تعبیر خواب، استخاره، اذان بد، منار دراز، الان شمع روشن کردن بسیاری از جاها اسراف است عمل صالح نیست. ما خیلی از جاها باید حساب کنیم که عمل صالح چی چیه. خلاصه خدا به زن‏های پیامبر می‏گوید شما فکر نکنید که زن پیامبر هستید. کافی است. «من یقنت منکن» از شما هر که اهل قنوت باشد. قنوت را معنی کردم چی بود؟ (قنوت) اطاعت همراه با خضوع و ادب. یعنی اطاعت عاشقانه، آخه بعضی وقت‏ها عبادت می‏کنند مثل ما، عاشقانه نیست و لذا عاشقانه نیست دیده‏اید ما چه می‏کنیم؟ نمازت را بخوان راحت شوی، ما که نمازمان را خواندیم و راحت شدیم این قنوت نیست. گاهی وقت‏ها دو نفر با هم قهرند اینها را توی کوچه و خیابان می‏گیرند که با هم آشتی کنید این‏ها همدیگر را برای آشتی می‏بوسند اما سفت نمی‏بوسند یک ساعت پیش به هم فحش داده‏اند اما یه وقت مادر بچه‏اش را می‏بوسد قرآن می‏گوید که: در کارها باید بانشاط باشد (اصلاً اگر حالی نداری نماز بخوانی بگیر بخواب هر وقت نشاط داری نماز بخوان (!؟!) نماز شب می‏خوانی منتهی نگاه می‏کنیم سحری را خورده‏ام چند دقیقه هم به اذان است می‏گوید می‏بینی نمی‏ارزد بخوابیم خوابمان ببرد سنگین می‏شویم پس نماز شب می‏خوانیم تا اذان شود. این عشق نیست چاله‏ها را می‏خواهیم پر کنیم مثل تق تق‏های رادیو مثلاً ده ثانیه داریم به اخبار می‏گوید: تق تق…..که 8 بشود اخبار را بگوید این نماز شب ما تق تق است یعنی می‏خواهیم صبح بشود نماز صبح را بخوانیم.) «و من یقنت» قنوت یعنی چه؟ یعنی عبادت عاشقانه خیلی قرآن معنا دارد «من» یعنی هر کس، هر شخص بدون هیچ گونه امتیاز، هر کس می‏خواهد باشد «یقنت» یعنی عبادت باید عارفانه، عاشقانه، آگاهانه، آزادانه، این عبادت است (والا سربازها را هم می‏شود با چوب برد توی سربازخانه بی وضو می‏آید، ویشگون به بغل دستی‏اش هم می‏گیرد، آزادانه، آگاهانه، عاشقانه، عارفانه، خاضعانه، عبادت این است باید این رقمی باشیم) «منکن» یعنی بعضی از شماها بعضی از زنان یعنی همه زنان پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) اهل قنوت نیستند. ما زن داریم که در مقابل علی بن ابیطالب (علیه السلام) جنگ جمل راه می‏اندازد. همه یه جور نیستند پس ببینید. هر کس بدون امتیاز عبادت آگاهانه، «منکن» بعضی نه همه، تازه خدا و رسول باید با هم باشند. بعضی گوش به حرف خدا می‏دهند ولی گوش به حرف رسول نمی‏دهند، مخلص امام زمان (علیه السلام) است نیمه شعبان چراغانی هم می‏کند، اما امام زمان (علیه السلام) گفته زمانی که من غایب هستم بعد از زمان غیبت من برو ببین فقیه و مجتهد عادل کیست؟ زمانی که دستت به من نمی‏رسد جانشین من عادل که هوی و هوس نداشته باشد و اهل دنیا هم شود، برو پیدا کن خودت می‏دانی یا گروهی که به آن‏ها ایمان و اعتماد داری و بله ما چراغانی می‏کنیم اما، این آیه می‏گوید چه، می‏گوید: زن پیامبر، خاندان آن حضرت صرف اینکه در خانه او هستند به خونه پیامبری قناعت نکنند رئیس هیأت است ولی میخی که کوبیدی بیخود است پولی که گرفتی. ما همه امام حسین، ابالفضل نمی‏گذارد باباجون قربون ابالفضل بروم اما کار تو هیچ کدام ابالفضل نیست، رئیس هئیت ابالفضل در یکی از شهرها قالی مسجد را آوردند توی حسینیه شروع کردند سینه زدن. گفتند آقا این قالی وقف مسجد است تو این قالی را از مسجد آوردی بیرون یه چیزی که وقف یه جایی هست نمی‏شود آورد بیرون، مال همانجاست، گفت: برو آشیخ، برو، همینطور کیلوئی فکر می‏کنیم همینکه ابالفضل دو تا دستهایش را داد. شما خود کار بانک ملی را ببری بانک ملت، بانک ملت را ببری صادرات تخلف اداری تو می‏گیرند، مهر این مسجد را مسجد دیگر نمی‏شود نماز خواند، چیزی که وقف عاشوراست نمی‏شود تاسوعا گفته این شکر را مال تاسوعاست حق نداری عاشورا بدهی عاشورا بدهی باید روز تاسوعا بدهی. باید دستورات اسلام مو به عمل شود. توی ارتش هم همینطور است می‏گوید دست را بگذار اینجا. بگو من خیلی به شما ارادت دارم اجازه بده من دو تا دستهایم را بگذارم روی کله‏ام می‏زندت، می‏گوید اگر می‏خواهی از ما احترام بگذاری همانطور که گفته‏ام حالا.

مراعات تقوا در سخن گفتن

آیه بعد می‏فرماید: «یا نساء النبی لستن کاحد من النساء» ای زن‏های پیامبر حساب شما با باقی‏ها فرق می‏کند «ان اتقیتن فلا تخضعن» اگر تقوا دارید «فلا تخضعن بالقول» یعنی با کرشمه حرف نزنید «فیطمع الذی فی قلبه مرض» خدا به زن‏های پیامبر می‏گوید با کرشمه حرف نزنید حالا زن‏های پیامبر هم سالمند، عیالوار، بیوه، من قبلاً گفته‏ام حالا تازه این‏ها کرشمه یک پیرزن و 60،50 ساله با کرشمه یک دختر، تازه «فیطمع الذی فی قلبه مرض» می‏گوید: با کرشمه حرف زدن تقوا نیست من بتوانم دو دقیقه این را سریع بگویم؛ قرآن می‏فرماید که: «ان اتقیتن» اگر شما تقوا دارید «فلا تخضعن بالقول» در قول خضوع نکنید، نرمش حرف نزنید «فیطمع» طمع می‏کند «الذی فی قلبه مرض» این هم مال زن‏های پیامبر است که باید مال همه امت. ای خانم‏ها اگر تقوا دارید «فلا تخضعن بالقول» قول یعنی کلام، توی کلماتتان خضوع نکنید یعنی با نرمش و کرشمه حرف نزنید برای اینکه کسی که در قبلش مرض است یه خورده دهنش پر از آب می‏شود، نرم حرف نزنید اونیکه مریض است هوس می‏کند. از این هم یک نکاتی است که من فهرست‏وار برایتان. بسم الله الرحمن الرحیم: با کرشمه سخن گفتن بی‏تقوایی است، چون می‏گوید «ان اتقین فلا تخضعن» اگر تقوا دارید با کرشمه حرف نزنید اگر یک خانمی توی تلفن یا ضمیر آن با کرشمه حرف بزند بی‏تقوایی است.
– قرآن دارد که سخن گفتن هم آدابی دارد به خصوص گفتن خانم‏ها حالا
– هم گناه نکنید و هم سبب گناه دیگران نشوید، ممکن است خود شما گناه نکنید اما این حرکت و لباس باعث می‏شود که «فی قلبه مرض» کسی که مشکل دارد او به گناه آلوده شود.
– افراد آلوده از مقدسات هم دست برنمی دارند. نمی‏گوید این زن پیامبر است شما که زن پیامبر هم هستید «فیطمع الذی فی قلبه مرض» افراد آلوده از هیچ کجا دست بر نمی دارند حتی از زن پیامبر، طمع می‏کنند.
– هر گونه سخن، لباس، عمل که تحریک کننده باشد ممنوع است؛ وقتی ساده‏ترین کارها و کلمات که حرف زدن است، می‏گوید حرف را اگر سبب تحریک است نگو، پس بلیز و قیافه چی پس و الی آخر.
– در جامعه «نبوی» همه افراد سالم نیستند حتی زمان پیامبر، یک عده «فی قلبه مرض» اینکه می‏گوید: «فی قلبه مرض» پیداست زمان پیامبر هم همه مردم سالم نیستند. آخه بعضی‏ها می‏گویند آقا این چه حکومت اسلامیه من رفتم خانه یکی از بزرگان دیدم یک حرفهایی می‏زند حرفهای ضد انقلاب، گفتم شما دیگه چرا، گفت می‏دانی فلانی و فلانی و فلانی چه کرد؟ شروع کرد یک مشت عیب هایی که هست گفت، گفتم شما اجازه می‏دهی؟ شما بفرمائیم حضرت امام و مقام معظم رهبری مهم‏تر است یا حضرت سلیمان. گفت: سلیمان پیامبر معصوم است. گفتم: قرآن در آیه 101 سوره بقره، آیه 101 می‏فرماید اینکه: «واتبعوا» تبعیت کردند «ما تتلوا الشیاطین» تبعیت کردند آنها شیاطین تلاوت می‏کنند، یک عده پیروز به آنچه شیاطین تلاوت می‏کنند «علی ملک سلیمان» یعنی حتی در زمان ملک سلیمان «ملک» یعنی حکومت، در زمان حکومت حضرت سلیمان یک عده‏ای دنبال شیاطین هستند. این آیه را شما چکار می‏کنید یعنی حتی اگر حکومت، حکومت حضرت سلیمان هم باشد یک عده‏ای گوششان جای دیگر است شما فکر می‏کنید وقتی جمهوری اسلامی شد همه مردم یک مرتبه از خواب بلند می‏شوند و عادلند، نه باز هم او دروغ می‏گوید و این بی خود عصبانی می‏شود و بی‏خود حرف می‏زند، کم فروشی و گناه است، شما فکر نکنید در حکومت حضرت مهدی (علیه السلام) تا می‏روند دروغ بگویند همه لال می‏شوند، دو مرتبه همه از خواب بلند شده و عادل می‏شوند، در زمان امام زمان (علیه السلام) هم خلاف هست منتهی حکومت حق است، مردم اینطور نیست که تا برود نگاه بکند کور شود، حرف بد بزند لال شود، سیلی بزند فلج شود تا این آیه را خوانده با اینکه خیلی مقام مهمی بود گفتن من توجه به این آیه نداشتم گفتم خداوند می‏گوید: «علی ملک سلیمان» حتی در زمان حضرت سلیمان ممکن است، خوب، نباید کاری کنیم که حتی یک نفر دچار فتنه شود، نمی‏گوید: «فیطمع الذین فی قلوبهم مرض»، «الذین» نگفته، «الذی فی قلبه مرض» حتی یک نفر. (راننده جوان برای دخترت می‏گیری «فیطمع الذی فی قلبه مرض» دخترت می‏رود خانه همسایه‏ها تلفن می‏کند «فیطمع الذی قلبه مرض» سوار یک ماشینی می‏شوی که راننده‏اش را نمی‏شناسی «فیطمع الذی فی قلبه مرض» فیلم، عکست را آزاد می‏گذاری دکان عکاسی «فیطمع الذی فی قلبه مرض» از هر شرایطی عکس بر می‏داری «فیطمع الذی…» خیلی باید در رابطه با این مسئله مواظب باشیم، بستر گناه را برای افرادی آسیب‏پذیر هستند فراهم نکنیم زن پیامبر هم با باقی زن‏ها فرق می‏کند، تو باید هم با کرشمه حرف نزنی اگر خلاف کنی جهنمی هستی،) خاندان پیامبران با باقی زن‏ها فرقی زن‏ها فرق می‏کند، کسی نگوید من سید هستم می‏روم بهشت اینطور نیست. امام سجاد (علیه السلام) گفت: من هم مثل باقی‏ها هستم. خوب بودم دو برابر.
خدایا! تو را به محمّد و آل محمّد (صلّی اللّه علیه و آله و سلّم) رفتار ما را رفتار قنوتی. عبادت ما را عبادت عارفانه، عاشقانه، آگاهانه، آزادانه، خاضعانه و ما را پیرو خدا و رسول و عمل صالح ما را عمل صالح دائمی قرار بده.
«والسلام علیکم و رحمة الله»
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1818
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست