responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1758
 بسم الله الرحمن الرحیم
الهی انطقنی بالهدی و الهمنی التقوی

عزیزان بحث را ایام محرم می‌بینند به عاشورا نزدیك می‌شویم زمانی این بحث پخش می‌شود كه در آستانــــه عاشورا هستیم یك سلام بدهیم به كربلا السلام علیك یا ابا عبدالله السلام علیك و رحمه الله و بركاته كربلا نمایشگاه همـــه كمالات است از طرف امام حسین و یارانش و ذریه‌اش و نمایشگاه همه‌ی بدی‌ها از طرف یزید و یزیدیان یعنی همه خوبی‌ها یك سمت و همه بدی‌ها هم یك سمت آنچه در جهت امام حسین است همه‌اش زیبائی است آنچه در آن سمت است همه‌اش بدی است.
وقتی از زینب كبری پرسیدند اوضاع چه جور است گفت من هر چه دیده‌ام زیبائی دیده‌ام بمناسبت محرم تفسیر جملـــﺔ(ما رأیت إلا جمیــــلا) چیزی جز زیبائی ندیدم، پنج شش تا را گفتیم.

 صبر امام حسین(علیه السلام) در برابر سختی‌ها

 8- صبر، كربلا نمایشگاه تمام زیبائی‌ها در امام و یارانش، در زیارتش داریم كه(وصبرت علی الاذی) حسین جان صبر كردی بر اذیت‌ها كسانی كه در سختی‌ها صبر می‌كنند خود خدا بر آنها صلوات می‌فرستد. ما دو تا صلوات داریم توی قرآن داریم آدمهایی كه توی سختی خوب هستند آدمهایی كه توی خوبی خوب هستند بعضی‌ها توی جبهه و جنگ در حوادث آدم خوبی هستند و صبر می‌كنند بعضی‌ها نه، همیشه خوش و خرم هستند منتهی آدمهای خوبی هستند مثلاً توی جبهه نیامده‌اند اما كمك به جبهه می‌كنند پول می‌دهد كمك می‌كند ولی اهل اینكه اسلحه دست بگیرد و خودش را. . . هر دو خوب هستند.

 درود و صلوات خداوند بر مجاهدان

 اما خدا می‌گوید آن خوبهایی كه توی سختی خوب هستند خودم به آنها صلوات می‌فرستم (;أُوْلَئِكَ عَلَیْهِمْ صَلَوَاتٌ مِنْ رَبِّهِمْ وَرَحْمَةٌ وَأُوْلَئِكَ هُمْ الْمُهْتَدُونَ) (البقرة/157) از طرف رب صلوات می‌فرستد یعنی خود رب العالمین بر اینها صلوات می‌فرستد اما اینهایی كه تاجر هستند اهل خون و جبهه و اینها نیستند ولی خمس می‌دهند زكات می‌دهند نماز شب می‌خوانند روزه می‌خوانند ولی انقلابی آنطوری كه بروند خط اول این نیستند می‌گوید خیلی خوب خمس و زكات او را بگیر (;خُذْ مِنْ أَمْوَالِهِمْ صَدَقَةً تُطَهِّرُهُمْ وَتُزَكِّیهِمْ بِهَا وَصَلِّ عَلَیْهِمْ) (التوبة/103) پیغمبر تو به آنها صلوات بفرست یعنی اینها در حدی نیستند كه(صلوات من ربّ) باشد اینها در حدی هستند كه. . . آخر یكی را رئیس جمهور می‌رود فرودگاه یكی را وزیر می‌رود فرودگاه یكی را امام تسلیت می‌گوید یكی را دفتر امام تسلیت می‌گوید یكی را دفتر امام حكم می‌دهد یكی را امام حكم می‌دهد اینها كد هایش فرق می‌كند آنهایی كه توی خون آتش صبر می‌كنند آنهایی كه توی اذیت‌ها صبورند قرآن می‌گوید صلوات از طرف خداست آنهایی كه اذیت حالش را ندارند مرفه هستند منتهی مرفهین بی درد نیستند مرفهین با درد هستند می‌گوید تو بر آنها صلوات بفرست صبر یكی از زیبائی‌هایی بود كه در كربلا بود.

حق قرآن بر مسلمانان

9- همراه با قرآن: داریم در زیارت امام حسین(تلوت الكتاب حق تلاوتــــه) حسین جان! قرآن را. . . توی قرآن آیاتی داریم كه می‌گوید حق‌اش را انجام بده بعضی جاها می‌گوید حالا كه نمی‌توانی آن مقداری كه می‌توانی مثلاً می‌گوید (;اتَّقُوا اللَّهَ حَقَّ تُقَاتِهِ) (آل عمران/102) تقوا داشته باشید حق تقوی، تا این آیه نازل شد گفتند خدایا ما كه نمی‌توانیم آنوقت گفت پس قیمت تعاونی حساب می‌كنم تا مشتری شوید یك خورده پائین آمد گفت (;فَاتَّقُوا اللَّهَ مَا اسْتَطَعْتُمْ) (التغابن/16) یعنی اگر حق تقوا را نمی‌توانید لااقل مقداری كه می‌توانید این قیمت بازار آزاد است و این هم قیمت تعاونی است امام حسین(ما استطعتم) نیست می‌گوید حق تلاوته، حق تلاوت چیه؟ 1- آرام بخوانیم 2- با وضو بخوانیم 3- تدبر كنیم، این شبی با قرآن را تبدیل كنیم به شبی با تفسیر قرآن، نه یعنی قرآن حذف بشود قرآن هم خوانده شود اینطور نباشد كه دو ساعت قرآن خوانده بشود اصلاً تفسیر سهمی. . . یك چیزی برایتان بگویم خواهش می‌كنم همــﺔ قاری‌ها توجه كنند تمام اینهایی كه قرآن حفظ می‌كنند به لطف خدا بعد از جمهوری اسلامی خیلی‌ها رفتند سمت قرآن و حفظ و مسابقه و تجوید دست شما درد نكند باید بگویم زبانتان درد نكند البته تنها عضوی كه هیچ وقت درد نمی‌كند زبان است، قرآن می‌گوید (;لَا تَقْرَبُوا الصَّلَاةَ وَأَنْتُمْ سُكَارَى) (النساء/43) در وقتی كه مست هستید نماز نخوانید حالا شبیه مستی وقتی است كه آدم خرف است بی حال است چشم هایش پر است خواب آلود است آنها هم یك رگه‌هایی از مستی است می‌گوید وقتی نشاط ندارید بگذارید برای وقتی كه نماز می‌خوانید نماز بخوان، چرا نزدیك نماز نشویم «حَتَّى تَعْلَمُوا مَا تَقُولُونَ» تا ببینید چه می‌گوئید ما هم كه قرآن می‌خوانیم بعد از چند سال باید بدانیم بالاخره این آیه چیه، حالا كه روشهای قرآن را یاد گرفته‌ایم(كوّرت) یعنی چه؟ نماز باید آگاهانه باشد قرآن هم باید آگاهانه باشد من تقاضایم این است كه یكی از چیزهای امام حسین كه در زیارت نامه هم داریم(تلوت الكتاب حق تلاوتـــه) برویم سراغ فهم.

 دیدگاه انحرافی در مورد قرآن

 یك نقطــﺔ انحرافی پیدا شده كه من اینرا توی یكی از دانشگاهها دیدم من لازم است اینرا اینجا بگویم یك چیزی می‌گویند كه ما حق تفسیر نداریم ما روح قرآن را نمی‌فهمیم در قرآن آیاتی است كه ما نمی‌فهمیم ما به سراغ تفسیر نرویم این حرف ضد قرآن است چون قرآن می‌گوید من حرفهایی كه می‌زنم برای اینست كه بفهمید «لقَوْمٍ یَعْقِلُونَ» قرآن می‌فرماید من با آدمهایی حرف می‌زنم كه اهل تعقل هستند، این آیه یعنی تو عاقل هستی و قرآن مال عاقل هاست یعنی فكر كن می‌فهمی قرآن می‌فرماید «أَفَلَا یَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ» خوب اگر من عقلم نمی‌كشد پس چرا قرآن من را توبیخ می‌كند كه چرا در قرآن تدبر نكردی چرا قرآن می‌گوید باید بدانی كه چی می‌گویی آیه‌ای كه می‌گوید بدانید چی می‌گوئید تدبر كن و تعقل كن از این پیداست كه ما قرآن را می‌فهمیم البته كسی كه قرآن را می‌خواهد بفهمد باید با لغت آشنا باشد روایت را ببیند توقع نداشته باشد كه هر چی فهمید همان است مثل اینكه از كسی بپرسند نفت چیه؟ بگوید همانكه توی بخاری است، بگو فهم من این است وگرنه نفت دست دنیای پتروشیمی بیفتد صدها فرآورده از آن در می‌آرود صد‌ها آیه دست كارشناس بیفتد. . . یعنی یك قاضی حقوقدان وقتی آیات حقوقی را می‌فهمد چیزی می‌فهمد كه قرائتی نمی‌فهمد در جبهه و جنگ امیران و سرداران ما از قرآن چیزی می‌فهمند كه بنده پشت جبهه نمی‌فهمم كسی كه در زمان طاغوت توی زندان طاغوت بود معنای طاغوت را چیزی می‌یابد كه من بیرون زندان. . . چون آنها از نزدیك دستی به آتش دارند هر كسی فقیه است آیات فقهی را بهتر می‌فهمد هر كس در علوم طبیعی كار كرده است آیاتی كه مربوط به طبیعت است را بهتر می‌فهمد هر كس در هر رشته‌ای تخصص‌اش بیشتر است فهمش هم بیشتر است اما این معنایش این نیست كه دست به قرآن نزنیم یكی از راههایی كه ما قرآن را مهجور كنیم یكی از راههایی كه ما قرآن را كنار بزنیم این است كه اینست كه بگوئیم قرآن ظنی الدلالــــ? است یعنی دلالت هایش برفك دارد نمی‌فهمیم چه می‌كند عقل بشر به قرآن نمی‌رسد بابا به كنه نمی‌رسد به بخشی كه می‌رسد بابا ما به قعر دریا دستمان نمی‌رسد اما از اینكه می‌رسد استفاده كنیم ما از دریا استفاده می‌كنیم گرچه دستمان به عمق دریا نرسد این نیست كه چون دستم به عمق دریا نمی‌رسد. . . مگر ما دستمان به عمق علوم می‌رسد حالا غیر از قرآن، كی است كه بگوید آقا من به عمق علوم دسترسی پیدا كرده‌ام؟ ما به عمق علوم هم دستمان نمی‌رسد اما به آن مقداری كه می‌توانیم می‌رویم مدرسه و دانشگاه و حوزه(دستمان بر عمق آن نمی‌رسد این دلیل بر این نیست كه ما. . . مگر نسخه‌هایی كه دكترها می‌دهند این كپسول را هشت ساعت بخورد این كپسول را شش ساعت بخورد این شربت را با قاشق مربا خوری بخور این غذا را بعد از. . . واقعاً نسخه‌ای كه می‌دهد ما به عمق دارو علم پیدا می‌كنیم؟ ما نمی‌دانیم كه عمق آن چیه اما همین مقداری كه دكتر می‌گوید به همین گفتن دكتر مقداری آگاه می‌شویم به همین مقدار آگاهی باید عمل كنیم وگرنه اگر بگویم ما تا اسرار را نفهمیم عمل نمی‌كنیم پس همه مریض‌ها باید بمیرند چون دكتر می‌گوید هشت ساعت به هشت ساعت كپسول بخور به دكتر بگویم آقای دكتر چون راز این كپسول را نمی‌فهمم نمی‌خورم می‌گوید برو بمیر مگر می‌شود كه به مرجع تقلید گفت آقا من به فتوای شما عمل نمی‌كنم مگر اینكه روح كار را بفهمم دكتر ده سال درس خوانده ما راز آنرا نمی‌فهمیم آنوقت چطور مرجع تقلیدی كه هفتاد سال درس خوانده راز آنرا بفهمی ولی آن مقداری كه می‌فهمیم مسئول هستیم شما اگر دیدی یك ورق قرآن است حرام است كه پایت را روی آن بگذاری گرچه نفهمی معنایش چی است ولی همینكه فهمیدی قرآن است همین مقدار فهم مسئول هستی نباید پایت را روی آن بگذاری دست بی وضو روی آن نگذار ما به مقداری كه مسئول هستیم باید بفهمیم.)
حسین جان حق تلاوت. . . صرف اینكه آدم قرآن حفظ كند ولی حق تلاوت چیز دیگری است حق تلاوت تجوید نیست تجوید خوب است اما حق تلاوت نیست قرائت خوب است اما حق تلاوت نیست.

تعبّد امام حسین(علیه السلام) به احكام دین

پایبندی به احكام، آقایانی كه دیر آمده‌اند پای تلویزیون بدانند زینب كبری فرمود من هر چه دیدم زیبائی دیدم می‌خواهیم بدانیم زیبائی‌های كربلا چیه، نه تا را گفتیم حالا برویم سراغ دهمی یك صلوات هم بفرستید.
10- تعبد نسبت به حلال و حرام: امام حسین. . . الله اكبر زیادی گوش بدهید یك چیزی یادم آمد زیادی گوش بدهید زیادی زیادی. . . امام حسین وقتی وارد كربلا شد پرسید این زمین‌ها مال كی است، صاحبش را آوردند زمین‌ها را خرید گفت حاضرم تكه تكه بشوم اما توی زمین مردم نباید باشم، یك چیز دیگر این هم الان یادم آمد، بلد بودم ولی حالا یادم آمد صبح عاشورا یا شب عاشورا بود امام حسین یارانش را جمع كرد و فرمود فردا شهید می‌شویم هر كدام به مردم بدهكار هستید بروید راضی نیستم كه شهید شوید بروید قرض مردم را بدهید نمی‌شود كه مال مردم توی شكم‌تان باشد حق مردم را ندهید بیائید جبهه، ببینید چقدر. . . زمینی كه خون ریخته می‌شود الله اكبر. . . انقلاب به شرطی پیش می‌رود كه آدم مواظب حرام و حلال باشد حالا حزب الله است حزب اللهی است كه حزب اللهی است باید یك ذره حرام انجام ندهد. (یك خاطره بگویم نمی‌دانم توی ذهنم است كه امام جمعه شهركرد جناب آقای ناصری شنیدم الان توی ذهنم است كه ایشان گفت نود و پنج درصد. . . امام جمعه یكی از استانها بود نود و پنج درصد ایشان گفت حضرت امام(رحمه الله علیه) آمد توی یك سالن كه نماز بخواند پشت در سالن كفش بود امام یك خورده نگاه به كفش‌ها كرد و برگشت گفتیم آقا چرا برگشتی فرمود اینجا كفش است من از روی كفش‌ها رد شوم و نماز بخوانم؟ پایم را بگذارم روی كفش مردم؟ گفتیم آقا ما افتخار می‌كنیم فرمود نه این حرفها نیست من پایم را روی كفش‌های مردم نمی‌گذارم گفت آقا كفش‌ها را كنار می‌زنیم بفرمائید گفت آخر كفش‌ها را بریزید روی هم و كنار بریزید یك وقت بر می‌گرددند عمر مردم تلف می‌شود باید بگردند دنبال لنگه كفششان!)

آفات مراسم عزاداری در محرّم

 ما می‌خواهیم برویم روضه ماشین را هر جا شد پارك می‌كنیم بابا راه بندان كردی شما وقتی عزاداریت ارزش دارد آن كسی كه پشت فرمان است ممكن است دل درد دارد ممكن است زن زائو است ممكن است هواپیما و فرودگاه می‌خواهد برود ممكن است بچه‌اش را می‌خواهد بگذارد مدرسه ممكن است خبرش داده‌اند كه اتاقت سوخته آخر یك كسی ممكن است توی ماشین مشكل داشته باشد تو وسط خیابان را گرفته‌ای همینطور یواش یواش داری می‌روی آقا جان از كنار خیابان برو عزاداری كن عزاداریتان را با گناه قاطی نكنید چون آن كسی كه پشت فرمان است هم دلش شور است هم عصبانی است و هم بخاطر امام حسین حیا می‌كند فحش بدهد توی رودربایستی این هم اذیت است فكر نكنید اذیت فقط شلاق است آدمی هم كه كسی را در محصور قرار بدهد اذیت است بگذارید من قرآن بخوانم الله اكبر چقدر دین ما قشنگ است واقعاً قشنگ است می‌رفتند خانه پیغمبر ناهار دیگر بیرون نمی‌رفتند می‌نشستند گپ می‌زدند پیغمبر هی دلش شور می‌زد بابا شما آمده‌اید ناهار بلند شوید بروید نمی‌رفتند آیه نازل شد (;فَإِذَا طَعِمْتُمْ فَانْتَشِرُوا وَلَا مُسْتَأْنِسِینَ لِحَدِیثٍ) (الأحزاب/53) ناهارتان را كه خوردید بلند شوید بروید ننشینید حدیث بشنوید چانه‌تان گرم شده بابا الان سه بعدظهر است شما باید یك بعداز ظهر خانه ما باشید الان چه می‌كنی بعد می‌گوید «إِنَّ ذَلِكُمْ كَانَ یُؤْذِی النَّبِیَّ» این پیغمبر را اذیت می‌كنید پس اذیت فقط شلاق نیست گاهی هم فشارهای روحی اذیت است گرفتید چه می‌گویم؟ قرآن به فشار روحی هم كلمه اذیت بكار برده پس اذیت دو تا است اذیت جسمی آدم یك نیشگون بگیرد اذیت روحی. . . توی روضه وارد می‌شود بچه را بلند می‌كند یك نفر دیگر را می‌نشاند سر جایش چرا بچه را بلند كردی؟ حالا گیرم این آقا استاد دانشگاه گیرم رئیس جمهور اگر یك آیت الله یا رئیس جمهور یا تاجری وارد شد شما باید بچه را از سر جایش بلند كنی؟ هر كس بچه را بلند كند سر جایش بنشیند جایش دزدی است نماز هم بخواند نمازش باطل است نمی‌شود كسی را بلند كرد ما راحت می‌گوئیم خانم‌ها بروید بالا آقا جان! مردها بروند بالا اگر باید رحمی بشود باید به زنها رحم كرد ما همه جلساتمان مردها پائین هستند زنها بالا. . . ما یك اذیت‌های این رقمی می‌كنیم ما باید بگوئیم خدایا عبادتهایمان را ببخش گناهایمان را پیش كش‌مان. یك كسی بازار كه می‌رفت وقتی می‌خواست مغازه باز كند می‌گفت خدایا تو شر مردم را از سرمان كم كن با شریك كنار می‌آئیم یعنی واقعش این است كه گاهی عبادتهای ما مملو از. . . تعبد یعنی در عزاداری. . .
دلیل تعبد را هم بخوانم، (قد حللت حلال الله و حرمت حرام الله) حسین جان! حلال خدا را حلال كردی حرام خدا را حرام كردی غذای هیئت مال همه است احدی حق ندارد بخاطر اینكه آشپز است یا بخاطر اینكه رئیس هیئت است یك خورده چرب‌تر به او بدهند بنده آقای قرائتی مشهور. . . آقای قرائتی است؟ بدهید، یك دیگ پلو بدهید بگذاریم پشت ماشین‌اش، من با یك آدم غیر مشهور فرقی نمی‌كنم اصلاً حرام است غذای هیئت مال هیئت است شما حق ندارید بیش از یك پرس بدهید به كسی دیگر بله اگر روضه شخصی بود آنرا باید حلالیت طلبید ولی عمومی را مشكل داریم.
ما همینطور توی عزاداریها انگار ملك پدرمان است این آشپز است این خودی است. . . حتی بانی حق ندارد اضافه بگیرد شما اگر دو تا گوسفند دادی برای هیئت می‌توانی بگوئی آقا من در هیئت دو تا گوسفند دادم پس یك خورده غذا بدهید به ایشان شما چكاره‌ای؟ تا گوسفند را نخریدی مالك هستی وقتی سر گوسفند را بریدی و تحویل هیئت دادی تو با دیگران فرق نمی‌كنی بانی مسجد وقتی مسجد را وقف كرد دیگر با بیگانه‌ها یكی می‌شود مگر اینكه بگوید حق تولیت دارم.
11- قوت قلب: این قوت قلب هم یك چیزی است از زیبائی‌ها است، البته قوت قلب با همان شهامت قابل ادغام هست حالا اینجا تفكیك شده است. امام حسین به ابوالفضل(علیهما السلام) فرمود(یا اخی والله لو لم یكن فی الدنیا مرجعٌ) به خدا قسم اگر در دنیا هیچ پناهگاهی نداشته باشم(و لا مأوی) اگر هیچ پناهگاه و مأوایی نداشته باشم به خدا قسم تنهای تنها بمانم با یزید بیعت نمی‌كنم.

 پایداری و خستگی ناپذیری پیامبران در راه خدا

12- خستگی ناپذیر: درباره خستگی ناپذیر داریم كه می‌فرماید حسین جان(اشهد انك) گواهی می‌دهم كه تو چنین و چنان هستی تا می‌رسد(و قمت بحقه) به حق خدا قیام كردی(غیرواهن و لا موهن) قیام كردی یعنی نه شل شدی و نه دیگران را شل كردی یعنی یك ذره عقب نشینی نكردی قرآن تعریف می‌كند (;وَكَأَیِّنْ مِنْ نَبِیٍّ قَاتَلَ مَعَهُ رِبِّیُّونَ كَثِیرٌ فَمَا وَهَنُوا لِمَا أَصَابَهُمْ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَمَا ضَعُفُوا) (آل عمران/146) انبیائی بودند كه یارانی داشتند می‌جنگیدند و ضعیف نمی‌شدند كلمات همین است می‌ترسم پس و پیش بگویم می‌گویند وهن است یعنی شل شده است(ما ضعفوا) ضعف است(ما استكانوا) یعنی اینها نه شل شدند نه ضعیف شدند نه خسته شدند.
 

برخورد بزرگوارانه امام حسین(علیه السلام) با دشمن

13- سعـــﺔ صدر: یعنی روح بزرگ، چه روحی، به حر فرمود(یتوب الله علیك و یغفر الله علیك) حر كه آمد توبه كند گفت توبه‌ات قبول است من به تو دعا می‌كنم. امام حسین قبل از حر رسید به كربلا یعنی نزدیك كربلا فرمود همه مشك‌ها و ظرفها را آب كنید همه را آب كردند بعد حر با هزار نفر رسید گفت حر با هزار نفر آمده است كه ما را بكشد فعلاً تشنه‌شان است آب به آنها بدهید به لشگر حر آب داد یكی از اینها گفت آقا اینها آمده‌اند ما را بكشند فرمود بابا تشنه‌شان است به آنها آب بدهید بعد یكی یك مشكی گرفته بود توی دهان یكی از افراد لشگر یزید این آب را درست نمی‌توانست درست بخورد آب اینطرف و آنطرف دهانش می‌ریخت امام فرمود چرا به او بد آب می‌دهی بگذار آب به دلش بچسپد مشك را به من بده امام حسین مشك را گرفت به این آقایی كه آمده بود او را بكشد گفت این رقمی آب بده مشك را زیر گرفت حر می‌گوید كه آتش گرفتم دیدم امام حسین از قبل آب ذخیره كرده حالا هم كه این آقا بد آب دهان لشگر من می‌گذارد خود امام مشك را می‌گیرد در مشك را تنگ می‌كند كه این آقایی كه آب می‌خورد به دلش بچسپد خیلی اینها مهم است اینها را توی كتابهای روانشناسی و جامعه شناسی نه توی حوزه است نه توی دانشگاه این چیز دیگری است شبیه اینرا راجع به امام رضا(علیه السلام) هم داریم آن شبی كه به امام زهر دادند فرمود كه به برده هایم بگوئید كه با هم غذا بخوریم برده‌ها هم نشستند و غذا خوردند خوب نمی‌دانستند كه آقا چرا این جوری شده خیلی به طور طبیعی نشستند و غذا خوردند به طور طبیعی یكی یكی هم رفتند همینطور خیلی شل رفتند تا آخرین نفر كه رفت بیرون امام فرمود در را ببند افتاد روی زمین غلتید و غلتید گفتند چه شد؟ امام فرمود سوختم، گفتند كی؟ فرمود خیلی وقت است كه دارم می‌سوزم منتهی گفتم اگر بگویم سوختم این برده‌ها غذا به دلشان نمی‌چسپد من برای اینكه غذا به دل اینها بچسپد سوختم ولی اظهار نكردم مسئله مهمی است.
14- پاسداری از دین، كه وقت دیگر تمام شد داریم(و عن الشریع محامیا) زیبائی‌های كربلا، پاسداری از دین، من آمده‌ام كربلا كه حمایت كنم. . . همان شعری كه ابوالفضل فرمود به خدا قسم دست راستم را قطع كنند دست از دینم بر نمی‌دارم(إنی احامی ابداً عن دینی) به خدا قسم از حسین دست بر نمی‌دارم به خدا قسم از دین دست بر نمی‌دارم بالاخره حوادثی پیش می‌آید یكوقت انسان ضربه هم می‌بیند ولی نباید از مكتب‌اش دست بردارد اینها توی جلسه‌ی اول هفت تا گفتیم توی این جلسه هم شد چهارده تا، چهارده تا از زیبائی‌های كربلا انشاء الله باقی‌اش هم توفیق باشد می‌گوئیم.
خدایا همه كمالات زیبا را نصیب همه ما بفرما.
ما را با دین‌ات آشنا و عاشق بفرما.
 والسلام علیكم و رحمة اللَّه و بركاته
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1758
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست