responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1046

موضــوع: تقليد-1، رمضان73

تاريخ پخش: 73/11/12

بسم الله الرّحمن الرّحيم

لهي انطقني بالهدي و الهمني التقوي

بيننده‌هاي عزيز خوشحالم كه شاگردان ممتاز دبيرستاني شركت كنندگان در مسابقات قرآن، بحث را روز دوازده بهمن مي‌بينند كه روز اول ماه رمضان است و روز اول دهه فجر من چند دقيقه در اين زمينه صبحت مي‌كنم بعد هم بحثم را ادامه مي‌دهم بحث‌هاي ما تقريباً بيست و هشت دقيقه طول مي‌كشد.

1- چرا روزه مي‌گيريم؟

بحث ما امسال احكام است، منتهي به سبك جديد امروز، چون روز اول ماه رمضان است من راجع به ماه رمضان يك كمي صحبت كنم (يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُتِبَ عَلَيْكُمْ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ) (بقره /183) آيه وجوب روزه همين است از «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» مي‌فهميم كه قانون روزه در مدينه نازل شده است هر چه «يَا أَيُّهَا النَّاسُ» معمولاً در مكه است.
پيغمبر سيزده سال مكه بود و ده سال مدينه بود، امام صادق(ع) مي‌فرمايد«يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا» آدم را تحريك مي‌كند كه گوش بدهد، و اي كساني كه ايمان آورده‌ايد، خستگي را از تن آدم به در مي‌كند. مثل اينكه پدري به بچه‌اش مي‌گويد عزيزم، ‌اي كساني كه رشد كرده‌ايد و به من ايمان آورده‌ايد، تكليف يك ارزش است، دختر نه ساله وقتي به تكليف مي‌رسد براي او ارزش است، مثلاً فيل به تكليف نمي‌رسد، شتر به تكليف نمي‌رسد، انسان به تكليف مي‌رسد، همين پيداست كه تكليف يك ارزش است خوردن ارزش نيست، چون حيوانها هم مي‌خورند.
(أَأَنْتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا‌ام السَّمَاءُ بَنَاهَا) (نازعات /27) تو سنگين‌تر هستي يا كوه؟ تو بزرگتر هستي يا آسمان؟ انسان از نظر مادي مهم نيست آنكه مهم است ارزش است دخترها زودتر به سن تكليف مي‌رسند پيداست كه اسلام ارزشي براي دخترها قائل است مثل سالني كه مي‌گويند خانم‌ها را زودتر غذا بدهيد خانم‌ها زودتر بروند.
«كُتِبَ عَلَيْكُمْ الصِّيَامُ كَمَا كُتِبَ عَلَى الَّذِينَ مِنْ قَبْلِكُمْ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ» روزه بگيريد حالا روزه مال مسلمانها است؟ نه، همه دينها روزه داشتند، روزه خانه تكاني است، رمض يعني سوزاند، رمضان يعني گناه سوزي، ماه رمضان يعني ماه گناه سوزي انسان. موادي در بدنش هست كه نه جذب مي‌شود و نه دفع مي‌شود بعنوان يك چربي زيادي ذخيره مي‌شود. وقتي آدم گرسنه مي‌شود اين از راه تنفس بيرون مي‌آيد ولذا دهان آدمهاي روزه دار دم غروب بو مي‌دهد، چون اين مواد زيادي بدن مي‌سوزد و از راه تنفس دفع مي‌شود. اگر روزه بگيريد تقوايتان بيشتر مي‌شود، آدم وقتي پيراهن سفيد پوشيد خودش روي زمين آلوده نمي‌نشيند.
زمان طاغوت رئيس شهرباني آن شهر آمار مي‌داد كه در ماه رمضان آمار جرم كمتر است، گناه انسان يا از شهوت است يا از غصب، گرسنگي شهوت و غضب را پائين مي‌آورد. ماه رمضان ماه مهمي است يك آيه خواندن در ماه رمضان ثواب يك ختم قرآن دارد، ماه نور است، نماز در ماه رمضان قبول است، آدم يك نفر را افطار بدهد چقدر ثواب دارد، يك نفر گفت يا رسول الله پول نداريم فرمود افطاري بده ولو به نصف خرما، افطاري‌هاي ساده ولي پرجمعيت، ماه رمضان سنت سحر خيزي در انسان زنده مي‌شود، در طول سال آدم خوابيده است اما ماه رمضان سحرخيز است ماه رمضان آدم وقت شناس مي‌شود اول افطار، اول سحر، وقت شناسي، اينها همه از بركات ماه رمضان است.

2- چرا بايد تقليد كنيم؟

بحث احكام را هم از تقليد شروع مي‌كنيم: چرا ما بايد تقليد كنيم؟ هستي بيهوده خلق نشده است، اين يك اصل مسلّم است (رَبَّنَا مَا خَلَقْتَ هَذَا بَاطِلًا) (آل عمران /191) ما بازيگر نيستيم، هستي هدف دارد، و گل سرسبد هستي هم انسان است، در ساختن ما انواع دقت‌ها به چشم مي‌خورد بايد راهي را برويم سه تا راه هست 1- هر چه ميل خود ما است 2- هر چه ميل ديگران است 3- هر چه رضاي خداست، انسان بايد يك كاري را بكند راه اول غلط است، براي اينكه انسان خيلي وقتها از يك چيزي خوشش مي‌آيد و به صلاح او نيست، هر كسي در عمرش هزاران بار كاري مي‌كند و بعد پشيمان مي‌شود، راه دوم هم غلط است، همرنگ جماعت شدن غلط است، ديگران هم مثل ما هستند و اشتباه مي‌كنند، راهي را بايد برويم كه. . .

3- هدايت تكويني و تشريعي

خدا در حيوانها راهش را بعنوان غريزه قرار مي‌دهد، مثلاً زمين به دور خودش مي‌چرخد به دور خورشيد هم مي‌گردد (كُلٌّ فِي فَلَكٍ يَسْبَحُونَ) (يس /40) هر كره‌اي در مدار خودش حركت مي‌كند هيچوقت هم پشيمان نمي‌شود، درخت انگور انگور مي‌دهد هيچوقت هم پشيمان نمي‌شود، خطا هم ندارند، همه هستي در يك مداري حركت مي‌كند و ضعف و پشيماني ندارد اين بدبخت بيچاره انسان است كه در يك روز چند بار اشتباه مي‌كند.
خداوند دو راه براي رضاي خودش دارد 1- در هستي اجباري 2- در انسان اختياري، زمين راهي را مي‌رود كه دست خودش هم نيست كه كند يا تند كند ولي راه انسان اختياري است به دليل پشيماني، اينكه آدم در يك كاري پشيمان مي‌شود دليل بر اين است كه اختيار داشتم مي‌توانستم انجام بدهم يا انجام ندهم حالا پشيمانم كه چرا انجام دادم يا انجام ندادم پشيماني دليل بر اختيار است، شك هم دليل بر اختيار است، انتقاد هم دليل بر اختيار است، همينكه مي‌گويند چرا انجام دادي؟ يعني مي‌توانستي انجام ندهي و شك هم دليل بر اين است كه ما اختيار داريم.
خداوند براي ما پيغمبر فرستاده است، راهنما فرستاده، راه خدا راه انبياست، ما از كجا بدانيم اين پيغمبر است؟ از راه معجزه، پيغمبر از دنيا رفت چه كنيم؟ امام، امام اگر از دنيا رفت و شهيد شد بعد از امام چه كنيم؟ فقيه عادل، بحث امروز ما تقليد است چرا تقليد كنيم؟ راهي را بايد برويم، راه خودمان و ديگران هم نه، راه رضاي خدا، راه انبياست.
خط تقليد به خط خدا مي‌خورد براي اينكه ما از مجتهد تقليد مي‌كنيم. حرفهاي مجتهد فتوكپي حرفهاي امام است. امام حرفهايش فتوكپي حرفهاي پيغمبر است. پيامبر فرستاده خداوند متعال است پس راه تقليد راه خداست، مسئله تقليد يك مسئله عقلايي است در تمام دنيا كارهايشان را به كارشناس مي‌دهند در تقليد هم بايد دين را به كارشناس دين داد. هيچ كس در دنيا نيست كه تقليد نكند.

4- تقليد نادرست

يك تقليد تقليد منفي است، دختر عمويم بعد از ليسانس ازدواج كرد من هم بايد ليسانس را بگيرم و ازدواج كنم! پسر عمويم چنين شغلي دارد شما چكار به پسر عمويت داري؟ ما خيلي وقتها تقليد‌مان منفي است. شلوارهاي تنگ براي كلفت و براي باريك گشاد مي‌دوزد. مي‌گويد اين مد است. مد يعني تقليد احمقانه. مي‌رود سلماني مي‌گويد سرم را آلماني بزن پشت آنرا ژاپني سبيل‌ام را فرانسوي. اختيار سبيل و ريش‌اش دست خودش نيست، يكي از بركات انقلاب اين بود كه امام آمد و خيلي از مرزها را شكست. ما بايد خودمان فكر كنيم.
الان در جامعه ما تقليد مثبت همين تقليد از مراجع است، باقي تقليد‌ها همه منفي است، آن سيگار مي‌كشد اين هم سيگار مي‌كشد. تقليد از نياكان در قرآن آيات زيادي داريم كه مي‌پرسند چرا بت مي‌پرستي؟ مي‌گويد پدرم بت مي‌پرستيد. خوب تقليد از نياكان، آثار باستاني آنجايي كه ارزش است ارزش است، وگرنه خيلي جاها ارزش نيست ورود امام يعني شكستن دو هزار و پانصد سال شاهنشاهي، خيلي رشدها غلط است. سرطان هم رشد مي‌كند اينكه ارزش نيست، برگشت و مرتجع بودن همه جا بد نيست. آدمي كه مريض مي‌شود مي‌رود پيش دكتر كه او را به حالت اول برگرداند اين برگشت خوبي است. درانقلاب ما مسئله تقليد زنده شد.
تقليد فقط در نماز و روزه نيست، رمز اينكه انقلاب ما پيروز شد اينست كه تقليد آمد توي مسائل سياسي. مورد تقليد هر عملي است كه مستحب يا واجب يا مكروه يا حرام باشد بايد تقليد كرد. در انتخابات شركت بكنيم يا نه؟ ببينيم مرجع چه مي‌گويد، تحصن بكنيم يا نه؟ هرچه مرجع مي‌گويد، امام در فرانسه بود فرمود شير نفت را ببنديد تقليد كردند. گفتند: چشم. بعد كمر شاه شكست. حكومت نظامي شد و گفتند هيچكس از خانه بيرون نيايد امام فرمود از خانه بيرون بياييد. آمدند بيرون. رمز اينكه شاه سقوط كرد اين بود كه ما تقليد كرديم.
بچه اگر دستش توي دست بابا باشد آدمهاي هرزه مي‌گويند اين دستش توي دست باباش است نمي‌شود او را دزديد همينكه دستش را از دست باباش در آورد مي‌شود او را دزديد، امت اسلامي تا مادامي كه دستشان توي دست ولي فقيه باشد نمي‌شود با آنها كاري كرد. فقيه فتوا مي‌دهد كه استعمال دخانيات ممنوع است. ناصر الدين شاه كله مي‌شود. باسمه تعالي شير نفت را ببنديد. دولت فلج مي‌شود. ما وقتي سرنخ تقليد را پيدا كرديم عزيز شديم، ماه رمضان نفس كشيدن ثواب «سبحان الله» دارد خوابيدن عبادت است يك آيه قرآن خواندن ارزش ختم قرآن دارد.
اينكه مي‌گويند رنگ بچه‌ام زرد شد. ما روزه مي‌گيريم كه رنگ‌مان زرد شود اگر ضرر دارد بخورد اما صرف اينكه بي حال شده است طوري نيست افطاري مي‌خورد سر حال مي‌آيد، حتي خانه‌هايي كه يك نفر روزه مي‌گيرد خودش به تنهايي روزه بگيرد. ابراهيم يك نفر بود حتي عمويش هم بت پرست بود. حضرت نوح و لوط زن و بچه‌شان منحرف بود. امام كسي است ولو همه اطرافيانش هم كج بروند اين صاف راه برود.

«والسلام عليكم و رحمة الله و بركاته»

نام کتاب : درس هایی از قرآن نویسنده : محسن قرائتی    جلد : 1  صفحه : 1046
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست