ششم) «صرهن»
به معنی مشهورِ خود کلمه به معنای متمایل
کردن و رام کردن پرندگان است و آیه، به معنای قطعهقطعه کردن و ذبح
نیست. اگر«صرهن» به معنای تقطیع بود، باید مجرد از حرف جر
«الی» میآمد. بنابراین، به معنای ایجاد میل
در پرندگان و رام کردن آنهاست تا با ابراهیم انس گرفته و او را بشناسند[1].
هفتم) نظریه وقوع تقدیم و تأخیر در کلام «فخذ الیک اربعه
من الطیر فصرهن» التزام به تقدیم و تأخیر بدون دلیل و پناه
بردن به خلاف ظاهر است. مرجع همه ضمیرها به پرندگان
و نه به اجزای آن برمیگردند؛ زیرا اگر اجزا متفرق و بافاصله
باشند و بر هر کوهی قرار داده شود، لازم
میآید که ضمیر به آن اجزا برگردد و نه به خود پرندگان و
این خلاف ظاهر است. همچنین، ضمیر در قول خدا
«یاتینک سعیا» نیز به پرندگان و نه به اجزای آن، برمیگردد؛ اما بر
اساس نگرشی دیگر که به معنای کشتن پرندگان میباشد، میان
ضمایر هماهنگی وجود ندارد یعنی برخی از ضمایر
به پرندگان برمیگردند و برخی به اجزای پرندگان.[2]
هشتم) واژه «ثم»
به معنای تراخی و فاصله زمانی است و بامعنای متمایل
کردن و رام کردن و مأنوس کردن تناسب دارد؛ زیرا رام کردن و ایجاد انس
به زمان نیاز دارد اما بامعنای ذبح کردن تناسب و هماهنگی ندارد.[3]
نهم) نشان
دادن کیفیت خلقت و زنده کردن مرده (خدا نشان بدهد چگونه اجزای
به باد رفته مرده را جمع میکند و بهصورت اولش برمیگرداند) با قطعهقطعه
کردن چهار مرغ و درهم آمیختن آنها با یکدیگر حاصل نمیشود
چون در چنین فرضی شخص به هم پیوستن اجزای