responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 771

با وفا مثلا انتظار راستگويى مى‌رود) و مثل كسى كه روشش پاكدامنى است، از او بزرگوارى، گذشت و بخشش، راستى و دوستى و امثال اينها نيز توقّع است، و باز مانند كسى كه دلير باشد از او انتظار عظمت رهبران و بردبارى و پايدارى مى‌رود، و همچنين كسى كه داراى صفاتى بر خلاف اينها از صفات رذيله باشد [از او نيز انتظار صفات رذيله ديگر مى‌رود.].

(3420) 420- امام (ع) به غالب بن صعصعه پدر فرزدق در ضمن سخنى كه ميان آنان رد و بدل شد فرمود:

مَا فَعَلَتْ إِبِلُكَ الْكَثِيرَةُ- قَالَ ذَعْذَعَتْهَا الْحُقُوقُ يَا؟ أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ؟- فَقَالَ ع ذَلِكَ أَحْمَدُ سُبُلِهَا (86292- 86278)

[ترجمه‌]

«شتران بسيارت را چه كردى؟ عرض كرد: يا امير المؤمنين، حقوق مردم آنها را پراكنده ساخت، آن گاه امام (ع) فرمود: «اين پراكندگى بهترين راه پراكنده شدن آنهاست.»

[شرح‌]

(86292- 86266) گفت و گويى كه ميان آنها ردّ و بدل شد از اين قرار بود: غالب كه پيرمردى بود وارد بر على (ع) شد و پسرش همام فرزدق كه در آن روز پسر بچه‌اى بود به همراه وى بود، امير المؤمنين پرسيد: پيرمرد كيستى؟ گفت: من غالب بن صعصعه هستم، امام فرمود: همان صاحب شتران بسيار؟ عرض كرد: آرى. فرمود: شترانت را چه كردى؟ عرض كرد، حقوق مردم آنها را پراكنده كرد و دگرگونيها و گرفتاريها آنها را از بين برد. آن گاه امام (ع) فرمود: اين پراكندگى بهترين نوع پراكندن آنهاست، و فرمود: اين پسر بچه كيست؟ عرض كرد: اين پسرم همام است، يا امير المؤمنين من به او شعر و سخنان عرب را آموخته‌ام، اميد است كه شاعرى برجسته شود! امام (ع) فرمود: به او قرآن بياموز كه بهتر است. فرزدق همواره اين‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 771
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست