كبراى مقدّر آن نيز
چنين است: و هر كس مالى را پس از خود بگذارد براى هر يك از دو گروهى كه استحقاق
ترجيح دادن بر خويش را ندارند، چنين كارى روا نيست.
(85449-
85368) سيد رضى مىگويد: اين گفتار به نحو ديگر نيز به شرح زير، روايت شده است:
«امّا بعد، آنچه از دنيا در اختيار تو است، پيش از تو صاحبى داشته و پس از تو نيز
به صاحبى مىرسد، و تو براى يكى از دو تن گردآورى مىكنى: كسى كه از آن در راه
طاعت خدا استفاده كند و نيكبخت شود به وسيله آن چيزى كه تو بدان سبب بدبخت شدهاى
يا كسى كه آن را در راه معصيت خدا به كار برد، پس بدبخت شده به وسيله آنچه تو براى
او جمع آوردهاى و هيچ يك از اين دو شايسته نيست كه بر خود مقدّم بدارى و نه آن كه
بر عهده خود بگيرى، پس براى كسى كه گذشته، رحمت خدا را و براى آن كه باقى است روزى
خدا را اميدوار باش.»
در اين روايت
امام (ع) به وسيله دو قياس مضمر از دنيا بر حذر فرموده است: يكى فانّ الّذى فى يدك
... و بعدك است، و كبراى مقدر آن چنين مىشود:
و هر چه اين
طور باشد سزاوار نيست كه تو بدان دل ببندى و بر آن اعتماد ورزى.
دوّمى عبارت:
و إنّما انت ... ظهرك است و كبراى آن همان است كه در روايت اوّل گذشت. كلمه: حمل
را براى بر دوش گرفتن گناهان و جمعآورى مال، استعاره آورده و كلمه «ظهر» را به
عنوان ترشيح به كار برده است. آن گاه امام (ع) به چيزى بهتر از مال- براى گذشتگان
اميد رحمت خدا و براى بازماندگان اميد روزيى كه خداوند به هر زندهاى وعده داده
است- راهنمايى فرموده است.