(85220-
85218) كلمه رئيس را براى تقوا استعاره آورده است از آن رو كه تقوا در جلب خوشنودى
خدا و سعادت هميشگى از همه صفات بالاتر است و هيچ يك از اخلاق بتنهايى نمىتواند
جلب رضاى خدا و سعادت دائمى را موجب شود.
«دم تيز
زبانت را به سوى كسى كه تو را گويا كرده، و بلاغت گفتارت را به زيان آن كه تو را
به راه راست هدايت كرده است به كار مگير.»
[شرح]
(85236-
85224) ذرب اللّسان: تيزى زبان. اين يك جمله ادبى است كه به منزله ضرب المثلى براى
آن كسى است كه از انسان علمى و فايدهاى به دست مىآورد، و بعد از همان حربه به
زيان وى استفاده مىكند مثل كسى كه فصاحت را از شخص آموخته، و بعد با وى در فصاحت
به مقابله برخيزد.
«همين قدر در
ادب و آراستگى تو بس كه از آنچه براى ديگران بد مىدانى، دورى كنى».
[شرح]
(85247- 85240)
مقصود امام، از آنچه از ديگران بد مىداند، همان خصلتهاى پستى است كه از هر كسى،
چه از ديگران، و چه از خود او، وقتى كه ناروا بودن آن قطعى باشد، ناپسند است، و به
همين دليل وقتى كه آن را به او نسبت دهند، برخورد مىكند، جز اين كه پارهاى از
خصلتهاى ناروا بر دارندگان آنها پوشيده است،