responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 733

در موردى كه سزاوار باشد، شايسته گفتن نيست، و كلمه «وثاق- بند» استعاره است. و صغراى قياس دوم عبارت: «فربّ كلمة سلبت نعمة: بسا كلمه‌اى كه باعث از بين رفتن نعمتى گشته است، و كبراى مقدّرش چنين است: و هر كلمه‌اى كه آن طور باشد پس بايد از گفتن آن دورى كرد و سخن اندك و استوار گفت:

(3363) 363- امام (ع) فرمود:

لَا تَقُلْ مَا لَا تَعْلَمُ بَلْ لَا تَقُلْ كُلَّ مَا تَعْلَمُ- فَإِنَّ اللَّهَ فَرَضَ عَلَى جَوَارِحِكَ كُلِّهَا- فَرَائِضَ يَحْتَجُّ بِهَا عَلَيْكَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ (84607- 84585)

[ترجمه‌]

«آنچه را نمى‌دانى مگو، بلكه هر چه را مى‌دانى هم مگو، زيرا خداوند پاك، بر همه اعضا و جوارح تو احكامى را واجب كرده، تا روز قيامت بدان وسيله بر تو حجّت بياورد.»

[شرح‌]

(84607- 84585) امام (ع) از گفتن چيزى كه انسان نمى‌داند نهى فرموده است، براى اين كه آن دروغ است و يا احتمال دروغ در آن مى‌رود، و چون چنين سخنى از روى نادانى است پس دورى كردن از آن واجب است، و امّا اين كه از گفتن تمام دانستنيها نهى فرموده است براى اينست كه ممكن است براى خود گوينده و يا براى ديگران زيانى داشته باشد، مثل فاش كردن رازى كه باعث اذيّت وى و يا اذيّت كسى شود كه راز را به او گفته است، و از اين كار با عبارت: فانّ اللّه ... كه صغراى قياس مضمرى است، بر حذر داشته است.

امورى كه خداوند بر هر عضوى از اعضاى بدن واجب گردانيده عبارت است،- به طور مثال- براى زبان گفتن هر چيزى را به جاى خود، و همچنين براى چشم، نگريستن بجا و امثال اينها براى ديگر جوارح. و كبراى مقدّر چنين است:

و هر چه را كه خداوند بر اعضاى انسان واجب گردانيده واجباتى است كه روز قيامت بدان وسيله براى ترك و يا عمل به آنها با وى احتجاج مى‌كند، پس لازم‌

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 733
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست