«مردم در هيچ
مورد نگفتند، خوشا به حالش، مگر آن كه روزگار، روز ناخوشى را برايش مخفى داشت».
[شرح]
(81735-
81722) يعنى مردم چيزى را در دنيا تحسين نكردند، مگر اين كه روزگار زمينه نابودى
آن را براى روزى فراهم كرد و هر بالقوّهاى ناگزير از رسيدن به فعليّت است.
(3271)
271- از امام (ع) راجع به قدر سؤال شد، آن بزرگوار فرمود:
«راهى است
تاريك، آن را نپيماييد، و دريايى است عميق، در آن وارد نشويد و راز نهفته الهى است،
خود را در باره آن به زحمت نيندازيد».
[شرح]
(81754-
81741) پرسش از حقيقت قدر و چگونگى انجام كارها بر طبق آن است، و اين مسأله از
جمله مسائل علم الهى است، و جاى اشتباه بزرگ بين حكما و متكلّمين است، و ما آنچه
درست بود پيش از اين، در اين باره توضيح داديم، و به خاطر دشوارى مطلب، فرو رفتن
در آن، جاى گمراهى و سرگردانى در درياى بىكران است، و از اين رو امام (ع) از فرو
رفتن در آن به وسيله سه قياس مضمر منع كرده است:
1- راهى است
تاريك، كبراى مقدّر چنين است: و پيمودن راههاى تاريك روا نيست و نتيجه مىگيرد: آن
را نپيماييد. كلمه: المظلم را براى چنان راهى از آن جهت استعاره آورده است كه در
آن شبهات زيادى وجود دارد كه باعث گم كردن راه مىشود.
2- دريائى
ژرف است. كلمه: البحر را با صفت عميق براى قدر استعاره آورده است كه انديشهها در
آن غرق شدهاند، و كبراى مقدّر آن چنين است: وارد