فاصله بگير تا از
آنها نباشى، بدترين خوراك، لقمه حرام است و زشتترين ستم، بر ناتوان است، آنجا كه
مدارا كردن، سختگيرى به حساب آيد، درشتى و سختگيرى مدارا محسوب خواهد شد. بسا
دارويى كه درد، و بسا دردى كه دارو باشد، چه بسا كسى پند دهد كه شايستگى ندارد و
به طالب نصيحت خيانت كند. از اميد بستن به آرزوها حذر كن، زيرا تمنيّات سرمايه
كمخردان و ابلهان است، و عقل همان برخوردارى از تجربههاست، بهترين تجربههايت همان
است كه تو را پند دهد، از فرصت خود استفاده كن، پيش از آن كه باعث تأسّف و اندوه
شود. هر جوينده به مقصود خود نمىرسد، و چنين نيست كه هر مسافرى باز گردد، از جمله
تبهكاريها از دست دادن توشه سفر و ضايع كردن آخرت است. هر كارى پايانى دارد، آنچه
مقدّر باشد به تو خواهد رسيد، بازرگان خود را به زحمت و خطر مىاندازد! بسا اندكى
كه پربركتتر از بسيار است. يار و ياور فرد فرومايه و دوست شخص متّهم، سودى
نمىبرد. تا وقتى كه روزگار بر وفق مراد تو است، زمانه را آسان گير، و خود را به
خاطر اميد و طمع به بيشتر از آنچه دارى به خطر مينداز مبادا مركب نفست سركشى كند!،
و خود را وادار كن تا با برادرت كه از تو جدا شده بپيوندى، و همچنين بر دوستى وى
به هنگام دورى از او، و بر بخشش به وقت خوددارى او، و به نزديكى هنگام دورى او، و
به نرمى در وقت درشتى او، و بر پوزش و عذرپذيرى هنگام بدكارى او خود را وادار كن!
به طورى كه گويا تو برده او هستى و او بر تو حق نعمت دارد، مبادا آنچه را كه گفتم
در غير مورد به كار بندى، و يا آن كه آنها را در باره كسانى كه لايق نيستند انجام
دهى. با دشمن دوستت، دوستى مكن كه در حقيقت با دوست خود دشمنى كردهاى، برادر دينىات
را- چه خوب باشد يا بد- صميمانه نصيحت كن، خشمت را آهسته آهسته فرو خور، زيرا من
نوشابهاى شيرينتر و گواراتر از آن، در نهايت نديدهام، در باره كسى كه با تو به
خشم و درشتى برخورد كند، نرم باش، زيرا ديرى نخواهد گذشت كه او نيز با تو نرم
خواهد شد، و با دشمنت نيكى كن، كه آن شيرينترين نوع از دو پيروزى (انتقام- گذشت)
است. و اگر خواستى از برادر دينىات ببرى، پس به مقدارى راه دوستى را باز