همچنين بين آن بنده
كه ناتوان و كم تلاش است، و آنچه را كه بايد به او برسد و از علم الهى مقدّر شده،
مانعى ايجاد نكرده است. و كسانى كه از اين راز آگاهند و براساس آن عمل مىكنند، به
خاطر آسايش حاصل از سود آن، برترين مردمند. اما كسانى كه از آن راز چشم پوشيده و
در آن شك و ترديد كردهاند، بيش از همگران گرفتار زيانند. و بسا افراد نعمت يافته
كه به تدريج به وسيله همتها به عذاب و اين چند سطر قبل از كيفر قرار داده شود.
[شرح]
(81510-
81420) در اين بخش از سخن امام (ع) لطيفههايى است، پس از استدلال بر اين كه آنچه
علم خداوند بدان تعلق گيرد، حتما اتّفاق مىافتد، و آنچه علم الهى تعلق نگيرد،
اتّفاق نمىافتد ناگزير براى هيچ كسى- از قوى و ضعيف- روزى، جز آنچه خداوند متعال،
به قلم قضا در ذكر حكيم و لوح محفوظ مقدّر كرده است، نخواهد بود، و شخص پر حيله و
آن كه در چاره جويى نيرومند است، به بيشتر از مقدّر نمىرسد، و ناتوانى كه كم تلاش
است نيز از روزى مقدّر عقب نخواهد ماند. و به دليل ثبوت اين مطلب با دليل و برهان،
به باور داشتن آن امر فرموده و وادار به علم و عمل بدان كرده است، وسيله قياس
مضمرى كه صغراى آن عبارت: و العارف ...
فى منفعة
است. امّا آسايش كسى كه باور دارد آنچه مقدّر است ناگزير به او مىرسد، از آن روست
كه تلاش و زحمت زياد به خاطر آن تحمّل نمىكند و چون اين نوع آسايش، هم آسايش قلبى
و هم آسايش بدنى است، پس بالاترين آسايش است و براى اين كه با منفعتى همراه است،
ارزش اين نوع آسايش را مورد تأكيد قرار داده است. و همچنين از شك و ترديد در اين
مطلب و عمل نكردن بدان بر حذر داشته است با اين عبارت: و التّارك لهذا الشّاك فيه
... كه خود قياس مضمرى است و كبراى قياس چنين است: و هر چه اين طور باشد، شايسته
شكّ و ترديد نيست.
و چنين كسى
از همه كس گرفتارتر خواهد بود، چون دل و جسمش به چيزى بىفايده مشغول شده و در
نتيجه تنها زيان نصيب او گشته است.