(تعدوه): از
آن حدّ تجاوز كنى (تخفيض): بر خويشتن آسان گرفتن (اوجفت): شتافتى (حرب): گرفتن
ثروت و مال (اجمال فى الطّلب): به سهل و ساده گرفتن درخواست به حدّى كه خوب و خوش
گردد.
(مناهل):
جايگاههاى رفع تشنگى، آبشخورها.
(حرفة): تنگى
روزى و محروميّت و نااميدى.
(اهجر
الرّجل): هنگامى كه سخن ناروا بگويد.
(رفق): نرمى
و مدارا، ضدّ درشتى.
(نوكى): جمع
انوك احمق، نادان.
(فرصة): وقت
ممكن.
(ظنين):
متهم.
(صرم): بريدن
(محضه النصيحة): به او نصيحت صميمانه و بىآلايش كن.