تسليم شدن در برابر
آن چيزى است كه به آن طمع بسته و فروتنى در برابر آن است، مانند بردگى، و هم به
دليل دوام تسليم شدن به سبب طمع است، زيرا شخص طمعكار تا وقتى كه از كسى چشم طمع
دارد، همواره تسليم اوست، و در اين جهت مثل كسى است كه هميشه برده ديگرى است.
«ثمره
دورانديشى درستى و سلامت و نتيجه كوتاهى در كار، پشيمانى است».
[شرح]
(78398-
78392) تفريط، عبارت از دورانديش نبودن در كارهاست.
چون قبلا
معلوم شده است كه دورانديشى عبارت از پيشبينى نسبت به رويدادهايى است كه ممكن است
در آينده انجام گيرد، و اين كار به درستى و سلامتى نزديكتر و از فريب خوردن دورتر
خواهد بود، بنا بر اين پيشبينى حوادث باعث مىشود كه انسان از خطر آنها مصون
بماند، امّا پيشبينى نكردن و كوتاهى در عمل نسبت به پيشآمدهاى آينده موجب مىشود
كه انسان به دام آنها افتاده و از خطر آنها در امان نماند. و در نتيجه باعث
پشيمانى پس از عمل مىگردد. پس پشيمانى از جمله نتايج تقصير و كوتاهى در عمل است.