(جبّان):
صحرا (صعداء): نوعى از نفس كشيدن است كه شخص مصيبت ديده، و غم رسيده، نفس مىكشد
(همج): مگس كوچكى همچون پشه (رعاع): نوجوانان و ساده لوحان، افراد تازهكار (لقن):
تيزهوش (احناء): اطراف و جوانب (منهوم باللذّة): آزمند در كارى و حريص به لذت
(مغرم بالجمع): كسى كه علاقه زيادى به جمع آوردن ثروت دارد (هجم): ناگهانى وارد شد
[ترجمه]
«يا كميل!
اين دلها همچون ظرفهايى هستند كه بهترين آنها نگهدارندهترين آنهاست، پس تو از من
آنچه را مىگويم، به خاطر داشته باش: مردم سه دستهاند:
عالم ربانى،
دانشپژوه راه رستگارى و مگسان خرد و ناتوان كه به دنبال هر آواز كنندهاى كشانده
مىشوند، و با هر بادى روانند، از پرتو دانش، روشنى نجسته و به پايه محكمى پناه
نبردهاند.
اى كميل:
دانش بهتر از ثروت است، دانش نگهبان تو و تو پاسدار ثروتى، مال و ثروت با بخشش كم
شود، امّا دانش در اثر بخشش فزونى گيرد. پرورده ثروت با از بين رفتن مال و ثروت از
بين مىرود.
اى كميل:
آشنايى با دانش، خود، ديانت است، بدان وسيله پاداش داده مىشود، و بدان وسيله
اطاعت خدا در زندگى اين دنيا و خوشنامى پس از مرگ نصيب انسان مىگردد، دانش
فرمانروا و ثروت فرمانبر و مغلوب است.
يا كميل!
اندوخته كنندگان ثروت نابود شدند با اين كه زندهاند اما دانشمندان پايدارند تا
وقتى كه روزگار پايدار است، بدنهايشان از ميان رفته امّا سيمايشان در دلها برقرار
است. بدان كه در اينجا (به دست مباركش به طرف سينه خود اشاره فرمود) دانش فراوان
است، اگر فراگيرندگانى مىيافتم، بلى مىيابم، تيز فهم نامطمئنى را كه ابزار دين
را براى دنيا به كار مىبرد، و به وسيله نعمتهاى الهى بر بندگانش، و با حجتهاى خدا
بر دوستانش برترى مىجويد. يا كسى كه اطاعت