امّا بنى عبد شمس بن
عبد مناف، كه ربيعه و دو فرزندش، شيبه و عتبه، اعياص، حرب بن اميّة و پسرش ابو
سفيان، اسيد بن عتاب و مروان بن حكم از آنهايند. امام (ع) اين طايفه را به
دورانديشى توصيف كرده است كه كنايه از تيزهوشى اين طايفه است. مىگويند: فلانى دور
انديش است، وقتى كه به دليل تيزهوشى، از قبل مصلحتى را ببيند، و باز توصيف فرموده
است كه آنان در پيشامدها و حوادث يگانهاند، كه كنايه از حميّت و غيرت آنهاست. آن
گاه خاندان خود، يعنى بنى هاشم را بر بخشندهتر بودن نسبت به آنچه در دست دارند-
يعنى سخىترين قبايل- توصيف كرده است و پس از آن بر جانبازترين افراد در هنگامه
مرگ يعنى شجاعترين افراد، تعريف كرده، و بعد از همه اينها آن دو طايفه را با يك
فضيلت ظاهرى و دو رذيلت معرّفى كرده است، امّا بنى هاشم را به سه فضيلت كه دو مورد
از آنها جسمانى و يكى روحى است، وصف كرده است.
فضيلتى كه در
آن دو گروه است فزونى افراد و دو صفت ناپسند: پر مكر و حيله بودن و زشتكارتر بودن
آنهاست، امّا فضيلتهاى بنى هاشم: گشاده زبانتر و زيباروتر بودن آنهاست كه دو فضيلت
جسمانىاند و احتمال دارد كه مقصود از «أصبح» گشادهرويى و خوش برخوردى آنان با
مردم باشد كه ريشه آن يك فضيلت روحى است. و پس از آن خير خواهتر بودن آنها براى
كسى كه شايسته خيرخواهى است، خود فضيلتى است نفسانى تحت فضيلت عفّت.