«هيچ ثروتى
پرفايدهتر از عقل نيست، و هيچ تنهايى ترسناكتر از خودخواهى نمىباشد. هيچ خردى
چون تدبير و انديشيدن نيست، و هيچ بزرگواريى چون تقوا نمىباشد، و هيچ همنشينى
مانند خوشبختى نيست. و هيچ ميراثى مانند ادب نمىباشد، و هيچ رهبرى همانند توفيق
بر كارى نيست، و هيچ تجارتى همانند كار شايسته نمىباشد، و هيچ سودى چون اجر و مزد
الهى نمىباشد، و هيچ پرهيزگاريى مانند توقف در مقابل عمل شبههناك نيست و هيچ
پارسايى مانند پرهيز از حرام نيست، و هيچ آگاهيى همچون انديشيدن در كار نيست، و
هيچ عبادتى مانند انجام واجبات نيست. و هيچ ايمانى همسان شرم و بردبارى نيست و هيچ
والايى مانند فروتنى نمىباشد، و هيچ شرافتى به پاى دانش نمىرسد، و هيچ
پشتوانهاى مطمئنتر از مشورت با ديگران نمىباشد».
[شرح]
(76295-
76291) 1- هيچ ثروتى پرفايدهتر از عقل نيست. يعنى سود بيشترى به صاحبش نمىرساند،
كلمه مال را از آن رو براى عقل استعاره آورده است كه بىنيازى شخص به عقل است و آن
سرمايهاى است كه انسان سودهاى جاودانه و كمالات ممكنه را با آن كسب مىكند، همان
طورى كه با مال كمال ظاهرى را به دست مىآورد. و چون بين اين دو نوع سرمايه آشكارا
در شرافت تفاوت است، ناگزير مالى از عقل پرفايدهتر براى صاحبش وجود ندارد.
(76301-
76296) 2- و هيچ تنهايى ترسناكتر از خودخواهى نيست، امام (ع) تنهايى را از آن رو
از سنخ خودخواهى شمرده است كه هر دو باعث وحشت سهمگينى، هستند، و اين كه خودخواهى
باعث ترس است قبلا بيان شده است.
(76305-
76302) 3- هيچ عقلى چون تدبير و انديشيدن نيست، مقصود از عقل، تصرّف عقل عملى است
بنا بر اين نام عقل را به طور مجاز بر آن اطلاق كرده است از باب