responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 420

وادار مى‌كرد كه پيرى خود را تغيير دهند، و از ترك آن برحذر مى‌داشت، به دليل اين كه پيرى شباهت به يهود دارد، زيرا يهوديها اين كار را نمى‌كردند، اين بود كه به رنگ سياه خضاب مى‌كردند، و بعضى گفته‌اند: با حنا خضاب مى‌كردند. هدف اين بود كه كفّار آنها را با چشم توانمندى و جوانى بنگرند، و از آنها بترسند و طمع بر آنها نكنند. از امام (ع) در زمان خلافتش راجع به آن [خضاب كردن‌] پرسيدند، امام (ع) آن را مباح قرار داد نه مستحب، و بر اين مطلب اشاره فرمود كه آن سنّت هنگامى مقرّر شد كه مسلمانان اندك بودند، امّا اكنون كه زيادند و كافران ناتوان شده‌اند، خضاب كردن مباح است، و عبارت: هر مردى اختيار دارد كنايه از همين است. و لفظ: النّطاق را براى عظمت و گستردگى اسلام، استعاره آورده است و كلمه «ضرب بالجران» استعاره براى پابرجايى و پايدارى دين به لحاظ شباهت آن به شترى است كه روى زانويش نشسته است. كلمه امرؤ مبتدا و ما اختار عطف بر اوست ما مصدريه، و خبر مبتدا محذوف، و در تقدير مقرونان» است مانند اين سخن عربها «كلّ امرء و ضيعته‌ [1]» توفيق از خداست.

(3013) 13- امام (ع) در حق كسانى كه از جنگ در خدمت آن حضرت خوددارى كردند فرمود:

غَيِّرُوا الشَّيْبَ وَ لَا تَشَبَّهُوا؟ بِالْيَهُودِ؟ فَقَالَ ع إِنَّمَا قَالَ ص ذَلِكَ وَ الدِّينُ قُلٌّ- فَأَمَّا الْآنَ وَ قَدِ اتَّسَعَ نِطَاقُهُ وَ ضَرَبَ بِجِرَانِهِ- فَامْرُؤٌ وَ مَا اخْتَارَ (73474- 73447)

[ترجمه‌]

«حق را خوار كردند و به باطل هم كمكى نكردند»


[1] هر كسى اختيار ملك خود را دارد.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 5  صفحه : 420
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست