يارى وى و دفاع از
دين خدا، بگيرد [اين فرصت را غنيمت شمارد]. بعضى گفتهاند: مقصود اين است كه:
مقدار بهرهاى كه نصيب تو است بگير، و از حدّ خود تجاوز نكن.
و بعد در
دنباله فرمايش قبلى، او را مأمور كرده، كه در صورت ناخشنودى از پيشنهاد امام (ع) و
عدم اطاعت از فرمان وى، از مقام ولايت و حكومت كنار رود.
(71207-
71184)
عبارت: و
بالحرىّ لتكفينّ
يعنى: چه قدر
ترسناك است ديگران اين كار را به عهده گيرند در حالى كه تو از فرمان خدا غافل و در
خواب باشى به حدّى كه به دليل بىارزشى تو كسى از تو نپرسد، و نگويد فلانى كجاست.
آن گاه، سوگند ياد كرده است كه آن بر حق است، يعنى: جريان مورد نظرى كه عبارت از
جنگ بصره است، و او درگير بوده، بر حق بوده و خود نيز صاحب حق است يعنى:
نسبت به آنچه
مدّعى است، بر حق و با علم و آگاهى اقدام كرده، نسبت به آنچه بىدينان در باره دين
خدا در راه مخالفت با وى مرتكب شدهاند باكى ندارد، از آن رو كه وى به درستى راه
خود- نه راه آنان- شناخت و آگاهى دارد.