امورى كه امام (ع)
دستور انجام آنها را مىدهد، چون زمينه و مقدمه واجبند، بنا بر اين انجام تمام اين
كارها واجب خواهد بود.
(68815-
68787) چهارم، كارهايى كه هر چند به مصلحت عموم مردم و به نفع همه است او خود بايد
بدون واسطه انجام دهد. كلمه امور، مبتدا و خبر آن محذوف است:
و هناك امور
يعنى در اينجا امورى هست، و يا عباراتى نظير آن. از جمله آن امور پاسخ دادن به
كاركنان است، در جايى كه اين كار از عهده منشيان برنيايد، او خود آن طور كه مصلحت
مىبيند پاسخ دهد. و از جمله رسيدگى به نيازهاى مردم در موردى است كه يارانش در
انجام آن سعه صدر نشان نمىدهند، و شايسته نيست كه به آنها واگذار كند، زيرا در
نهايت اگر آنها برآورده كنند باز هم رضايت بخش نخواهد بود.
(68825-
68816) پنجم: بايد هر روز كار همان روز را انجام دهد و بر اين مطلب با اين عبارت
توجه داده است: فإنّ لكل يوم ما فيه يعنى زيرا هر روز كار مخصوص به خود دارد. و
اين جمله صغراى قياس مضمرى است كه كبراى مقدّر آن چنين است: و اگر هر روزى كار
مخصوص به خود دارد پس بايد در همان روز انجام گيرد.
(68840-
68826) ششم: بهترين فرصتها را در كارها و اعمال بين خود و خدا صرف كند، يعنى اوقات
لازم براى اعمال واجب، و بهترين نوع كارها آن كارى است كه در وقت معين انجام گيرد
پس با فضيلتترين اوقات وقتى است كه از گرفتاريهاى دنيايى فارغ و به خلوت با خدا
مقرون باشد. (68853- 68841) و در عبارت:
و ان كانت
... الرّعية
توجّه بر اين
مطلب داده است كه بالاترين اعمال، عملى است كه تنها براى خدا باشد.
(68868-
68854) هفتم: در آن فرصت معيّن، كه ويژه خدا و مخصوص عمل دينى قرار داده، واجبات
الهى را با اخلاص و توجّه خاصّى انجام دهد.