هر كدام از قشرهاى
نامبرده تأكيد بيشترى فرموده است.
9- به وى
دستور رسيدگى به حال رقّتبار يتيمان و سالخوردگان را داده است، يعنى سالخوردگانى
كه از پيرى به حدّى رسيدهاند كه مقاومتشان اندك شده و ناتوان از حركتند و راه چارهاى
ندارند، و به دليل آبرومندى با همه فقر و تهيدستى خود را براى گدايى آماده
نكردهاند.
(68696-
68672) آن گاه به سنگينى وظيفه انجام تمام دستورهايى كه گذشت با اين عبارت اشاره
فرموده است: و ذلك على الولاة ثقيل (آنچه گفتيم براى فرمانروايان سنگين است)، و هم
چنين با عبارت: و الحق كلّه ثقيل (و هر گونه حقى سنگين است)، تا مطلب كاملا مؤثّر
افتد و در قلب طرف جايگزين شود. و بعد با اين عبارت او را وادار به انجام وظيفه
نموده است: و قد يخفّف اللّه ... لهم (و گاهى خداوند آن را سبك مىسازد)، نسبت سبك
كردن را به خدا داده است تا او را علاقمند به انجام وظيفه كند و براى وادار ساختن
به انجام وظيفه و ساده شمردن آن، به بيان ويژگيهاى افراد شايسته پرداخته است، و
اينان كسانى هستند كه تنها بركنارى از عذاب خدا در آخرت را طالبند، و سختيهاى
وظايف دنيوى را نسبت به عذاب اخروى آسان شمرده و به درستى وعدههاى الهى در آخرت
اطمينان دارند. توفيق از آن خداست.
فصل چهارم:
در باره اوامر و نواهى سازنده و آداب اخلاقى و سياسى كه بعضى عمومى و بعضى ويژه
كاركنان، نزديكان، نديمان و خود اوست