مردم براى چنان
منافعى آن جاها اجتماع نكرده و جرأت رفتن آن جاها را ندارند، و چنان جايى مثل
درياها، كوهها و امثال آنهاست.
دوم جهت
بىزيان بودن آنهاست كه در عبارت: فانّهم ... غائلته، آمده است. و كبراى مقدّر هر
دو قياس مضمر چنين است: و هر كس كه چنان باشد، خيرخواهى و سفارش نيكو در باره او،
لازم و ضرورى است.
3- اعمال
آنان را از نزديك و اطراف كشور، زير نظر داشته باشد، تا در صورت پيشامد مظالم و
مشكلاتى براى آنها، از ايشان برطرف نمايد.
4- از معايب
انگشت شمارى كه دارند از قبيل تنگ نظرى و بخل، آگاه باشد، تنگ نظرى در اين جا همان
بخل است، و پس از آن احتكار ما يحتاج عمومى، از قبيل احتكار گندم، جو، خرما، كشمش،
روغن و نمك، علاوه بر اينها، نرخ گذارى در باره اجناس، يعنى فروش اجناس به نرخ
دلخواه خود بدون پايبندى به اصول شرع و يا عرف مردم، زيرا تمام اينها انحراف از
مرز عدالت به سمت صفت ناپسند ظلم و جور است.
(68517-
68451) آن گاه به جنبه پيامد ناروايى كه اين معايب دارند، با اين عبارت هشدار داده
است: و ذلك ... الولاة، اما اين مطلب كه آن معايب براى مردم زيانبخشاند واضح، و
اما اين كه خود عيبى براى فرمانروايان است، از آن رو كه قانون عدالت به دست آنها
اجرا مىشود. و اگر آنان در بازداشتن اين قبيل افراد از راه تجاوز و ستمكارى سهل
انگارى كنند، سرزنش و ملامت متوجه ايشان مىگردد. و اين عبارت صغراى قياس مضمر است
كه كبراى مقدّر آن چنين است: و هر چيزى كه آن طور باشد، ردّ و دفع آن لازم و ضرورى
است.
5- پس از اين
كه دليل پيامد بد آن معايب را بيان داشت، او را مأمور به جلوگيرى از احتكار نموده
و به نهى پيامبر (ص) از احتكار استدلال فرموده است.
6- دستور
آسانى و سادگى خريد و فروش را داده و هم اين كه با ترازوى