(اثيم):
گناهكار (ضغث): پارهاى از چيزى كه با چيز ديگر مخلوط شده باشد و اصل اين واژه به
معناى مشتى از خاشاك است كه خشك و تر توأمند.
(اعتزم
بكذا): واجب شمرد و بدان پايبند شد.
[ترجمه]
«امّا بعد،
تو از جمله كسانى هستى كه من براى حفظ دين از آنان كمك مىطلبم و به دست آنان
سركشى بدكاران را درهم مىشكنم، و راه ترسناك مرزى را به يارى آنان مىبندم. بنا
بر اين در هر كارى كه در چشم تو بزرگ جلوه كند از خدا يارى بطلب، سختى و ناراحتى
را با مقدارى از نرمى و ملايمت بياميز، و آن گاه كه مدارا كردن مناسب است، به
مدارا رفتار كن، و هنگامى كه سختى و سختگيرى به كار مىآيد، به درشتى و سختگيرى
بپرداز. براى توده مردم فروتن و گشادهرو باش، و با آنان به خوشرويى رفتار كن و در
نگاه كردن با گوشه چشم و نگاه خيره و اشاره و