responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 84

و قلّت الرّاعية مراد از راعيه پاسداران دين و كسانى است كه از حريم آن نگهبانى مى‌كنند و به معناى الفرقة الرّاعيه است (گروه پاسداران دين)، و به جاى واژه راعيه داعيه نيز روايت شده يعنى گروه دعوت كنندگان به سوى خدا.

(21292- 21281)

فرموده است: و صال الدّهر صيال السّبع العقور.

صفت صيال را كه به معناى خيز كردن و حمله بردن است براى روزگار به مناسبت شباهتى كه به درّنده‌ها دارد استعاره آورده است، زيرا روزگار در پيدايش اين آشوبها و بديها عاملى زورمند، و در شدّت حمله و هجوم، همانند درّنده‌اى خون آشام است، سپس واژه فنيق (شتر نر ارزشمند) را براى باطل استعاره فرموده و با واژه‌هاى هدير (آواز كبوتر و شتر) و كظوم (شترى كه نشخوار نكند) ترشيح كرده است، وجه مشابهت ميان اين دو اين است كه باطل در پيدايى و حرمت و نيرومندى كه اهل آن دارد همانند شتر نرى است كه پيوسته از مستى كف بر لب مى‌آورد. و منظور از هدير ظهور و قدرت اهل باطل و غرض از كظوم ناپيدايى و گمنامى آنهاست در زمانى كه حقّ ظهور مى‌كند و به قدرت مى‌رسد.

(21309- 21293)

فرموده است: و نواخى النّاس على الفجور.

يعنى مردم آن زمان در ارتكاب معاصى و به جا آوردن فسق و فجور و پيروى از خواهشهاى نفسانى با يكديگر همبستگى و دوستى دارند، و تهاجروا على الدّين يعنى هر كس را ديندار احساس كنند، او را از خود رانده و از او دورى مى‌جويند و او نيز از آنها دورى اختيار مى‌كند، و التحابّ على الكذب كه به معناى دوستى كردن به خاطر دروغ است نيز داخل در معناى برادرى و همبستگى به خاطر فجور و كارهاى زشت است همچنان كه: التّباغض على الصّدق كه به معناى دشمنى كردن به سبب راستگويى است، داخل در معناى دورى جستن از يكديگر به سبب ديندارى است، و منظور از تكرار اين معانى نفرت دادن شنوندگان از اين امور ناپسند و زشت و ترسانيدن آنهاست از اين كه امور مذكور اتّفاق افتد.

(21315- 21310)

فرموده است: فإذا كان ذلك، كان الولد غيظا.

نام کتاب : ترجمه شرح نهج البلاغه نویسنده : ابن ميثم بحرانى ت محمدى مقدم و نوايى    جلد : 3  صفحه : 84
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست