اسرار قرآن احاطه پيدا كنند و به عمق معانى
و مقاصد آن برسند ناتوانند، ديگر به ملاحظه اين است كه قرآن معدن نفايس علوم و
فضايل است، همان گونه كه دريا محلّ گوهرهاى گرانبهاست.
(48341- 48337) 4- راهى است كه در آن گمراهى نيست، آشكار است كه قرآن
براى كسى كه بخواهد در پرتو آن به سوى خدا گام بردارد راهى روشن است، و كسى كه مقاصد
آن را درك كند دچار گمراهى نمىشود.
(48346- 48342) 5- شعاع تابانى است كه تاريك نمىشود، يعنى تاريكيهاى
شبهه و نفاق نمىتواند حقّى را كه قرآن گوياى آن است بپوشاند، واژههاى شعاع، ضوء
و ظلمت بر سبيل استعاره به كار رفته است.
(48351- 48347) 6- فرقانى است كه تابش برهانش فرو نمىنشيند، يعنى
قرآن مشتمل بر دلايلى است استوار و پايدار كه حقّ و باطل را از يكديگر جدا و آشكار
مىسازد، واژه خمود (فرو نشستن آتش) استعاره است، زيرا ادلّه و براهين قرآنى از
لحاظ تابندگى و روشنگرى به آتش فروزانى شبيه است كه شعلههاى روشنى بخش آن فرو
نمىنشيند و امام (ع) اين صفت آتش را كه خمودى نمىپذيرد به قرآن نسبت داده است.
(48356- 48352) 7- بنيانى است كه اركانش ويران نمىگردد، واژه بنيان
را براى آنچه قرآن بر آن مشتمل و در دلها رسوخ يافته استعاره آورده و با ذكر اركان
كه لازمه هر بنايى است اين استعاره را ترشيح داده است.
(48361- 48357) 8- شفايى است كه بيم بيمارى در آن نيست، چنان كه
خداوند متعال فرموده است: «وَ نُنَزِّلُ مِنَ
الْقُرْآنِ ما هُوَ شِفاءٌ وَ رَحْمَةٌ لِلْمُؤْمِنِينَ»[1] و آشكار است كه تدبّر در قرآن و اسرار آن موجب بهبود نفوس بشرى از
بيمارى نادانى و عوارض خويهاى زشت و اخلاق ناپسنديده است، و اين شفايى است كه در
پى آن بيم
[1] سوره إسراء (17) آيه (82) يعنى: و قرآن را فرو مىفرستيم كه
شفا و رحمت براى مؤمنان است، و ستمگران را جز زيان نمىافزايد.