قول خداوند متعال مىباشد، كه به موسى عليه
السّلام فرموده است: «أَنِ اقْذِفِيهِ فِي التَّابُوتِ»[1].
(48057- 48054) 3- خداوند بهترين آفريدگانش را براى آن برگزيده است،
يعنى بهترين خلق خود محمّد (ص) و ائمّه (ع) را براى تبليغ اسلام بر انگيخته و
انتخاب كرده است.
(48062- 48058) 4- خداوند پايههاى دين اسلام را بر اساس محبّت خويش
بر پا داشته است، واژه دعائم براى اهل اسلام يا براى اركان آن استعاره شده، و وجه
مشابهت در استعاره مذكور اين است كه اسلام مانند سقفى كه بر روى ستونهايش بر پاست
بر اركان خود قيام و قرار دارد، واژه على در جمله على محبّته براى حال است و
ضميرها، به اسلام برگشت دارد، يعنى: خداوند پايههاى اسلام را در حالى كه آن را
دوست مىدارد برپا داشته است، و گفته شده كه ضمير مذكور به اللّه برگشت دارد، و
مانند اين است كه گفته شود: طبع اللّه قلبي على محبّته يعنى خداوند دل مرا بر
محبّتش مهر زنده است.
(48065- 48063) 5- خداوند با عزّت اسلام اديان ديگر را خوار كرده
است، منظور از ذلّت اديان، عدم توجّه و التفات خداوند به آنهاست كه در اين صورت
واژه ذلّت مجاز، و اطلاق آن از باب گذاشتن نام سبب بر مسبّب است، و يا اين كه
مقصود خوارى مردم كيشهاى ديگر است، و مضاف كه واژه أهل باشد حذف شده است و روشن
است كه عزّت اسلام سبب هر دو امر مىباشد.
(48069- 48066)
6- جمله وضع الملل برفعه
نيز نظير معناى جمله پيش است يعنى با بلند گردانيدن اسلام، كيشهاى
ديگر را پست گردانيده است.
(48073- 48070)
7- جمله و أهان أعداءه بكرامته
نيز در همين زمينه است، يعنى خداوند با گرامى داشتن اسلام دشمنان آن
را تحقير كرده است، مراد از دشمنان اسلام، مشركان و تكذيب كنندگان از اديان ديگر
است، و مقصود از اهانت آنها كشتار و
[1] سوره طه (20) آيه (39) يعنى: تا بر طبق نظر من پرورش يابى.