شهوترانى و بهرهگيرى از خوشيهاى دنيا پا از
حدّ فراتر مىگذارد، زيرا او به سبب جهل و نادانى نمىتواند عواقب كارها را پيش
بينى كند و مىپندارد هيچ كارى بهتر و بالاتر از آنچه او مىكند در اين جهان نيست،
جمله قد أعدّوا لكلّ حقّ باطلا يعنى براى اين كه حقّ را باطل جلوه دهند و آن را در
جامه تزوير خود بپوشانند شبهاتى آماده كردهاند، و لكلّ حىّ قاتلا اين كه براى هر
زندهاى كشندهاى فراهم ساختهاند كنايه از اين است كه براى از ميان بردن هر حقّى
وسيلهاى مهيّا كردهاند، و حىّ در اين جا اعمّ از انسان زنده و هر امرى است كه
هنگامى كه آنان در صدد تباهى و نابودى آن بر مىآيند ثابت و پا بر جا باشد، جمله و
لكلّ باب مفتاحا يعنى براى هر درى از حيله و تزوير كليدى ساختهاند، واژه مفتاح
(كليد) استعاره است، در عبارت و لكلّ ليل مصباحا واژه ليل (شب) براى امور مشكل و
مبهم استعاره شده است، همچنين واژه مصباح (چراغ) براى آراء و نظريّاتى كه آنان در
اين گونه امور اظهار و بدينوسيله در آن دخالت كرده نيرنگ خود را به كار مىبرند
استعاره شده است، مانند حيلهاى كه عمرو بن عاص در جنگ صفّين در شبى كه به ليلة
الهرير معروف است به معاويه آموخت تا لشكريان شام قرآنها را بر سر نيزهها بلند
كنند و از سپاه عراق بخواهند كه قرآن ميان آنان داورى كند، و براى رهايى از جنگى كه
شاميان را به ستوه آورده بود جز اين رأى منافقانه و نيرنگ زيركانه راهى نبود،
معناى عبارت يتوصّلون إلى الطّمع باليأس اين است كه منافقان با اظهار بىنيازى از
آنچه در دست مردم است و زهد نمايى، به مطامع خود دست مىيابند، چنان كه راه و روش
بسيارى از زاهدان اين زمان است، توصيف منافقان به اين كه چيزى را كه مىخواهند به
دست آورند ضدّ وسيله تحصيل آن را به كار مىبرند، بليغترين تعريف ممكن در باره اهل
نفاق و تزوير است.
(47208- 47202)
فرموده است: ليقيموا به أسواقهم.
واژه أسواق (بازارها) براى همين رفتار رياكارانه و مزوّرانه منافقان
با مردم، و